عنوان پایان‌نامه
بررسی مشکلات دیوان محاسبات در حسابرسی دستگاه های دولتی از دیدگاه مدیران مالی و ذیحسابان استان مازندران
- رشته تحصیلی
- حسابداری
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 47442
- تاریخ دفاع
- ۲۴ بهمن ۱۳۸۹
- دانشجو
- سیدعسگری موسوی سنگ چشمه
- استاد راهنما
- محمدرضا نیکبخت
- چکیده
- دستگاه¬های نظارتی متعددی برای کنترل امور مالی سازمان¬ها و دستگاه¬های اجرایی دولتی، درجمهوری اسلامی ایران استقرار یافته¬اند. یکی از این دستگاه¬های نظارتی که بر طبق اصول قانون اساسی موجودیت یافته و زیر نظر مستقیم مجلس شورای اسلامی به پاسداری از بیت¬المال می-پردازد دیوان محاسبات کشور می¬باشد. این پژوهش در پی آن است تا به بررسی مشکلات دیوان محاسبات درحسابرسی دستگاه¬های دولتی بپردازد. جامعه آماری پژوهش50 الی60 نفر از مدیران-مالی و ذیحسابان دستگاه¬های اجرایی استان مازندران می¬باشد. فرضیه¬های پژوهش عبارتند از: 1-عدم آموزش مستمر و کافی حسابرسان دیوان محاسبات، موجب عدم دستیابی دیوان به اهداف آن گردیده است. 2-عدم تناسب حجم کارحسابرسی با تعداد حسابرسان، موجب عدم دستیابی دیوان به اهداف آن گردیده است. 3-پایین¬بودن سطح¬دانش و تجربه ذیحسابان و مدیران مالی دستگاه‌های اجرایی موجب عدم دستیابی دیوان محاسبات به اهداف آن گردیده است. 4-ناکافی بودن حمایت مسئولین ارشد دیوان محاسبات از حسابرسان، موجب عدم دستیابی دیوان به اهداف آن گردیده است. روش جمع¬آوری داده¬ها، بصورت کتابخانه¬ای برای پیشینه و ادبیات¬تحقیق، و روش میدانی یعنی استفاده از پرسش¬نامه برای نظرات ذیحسابان و مدیران¬مالی می¬باشد. آمار توصیفی(میانگین وفراوانی ) وآماراستنباطی (آزمون t استیودنت برای آزمون فرضیه¬ها و آزمون فریدمن برای تعیین رتبه و اهمیت هر یک از عوامل و آزمون مقایسه میانگین دو جامعه برای بررسی مقایسه¬ای نظرات دو جامعه)، از روش¬های آماری استفاده¬شده در این پژوهش می¬باشد. هر چهار فرضیه این پژوهش تایید شده¬اند و بوسیله آزمون فریدمن مشخص شد که میزان تاثیر عوامل موثر بر عدم دستیابی دیوان محاسبات به اهداف خود متفاوت می¬باشد. درآزمون مقایسه میانگین دو جامعه آماری مشخص شد که در هر چهار فرضیه اختلاف معنی¬داری بین نظرات مدیران¬مالی و ذیحسابان وجود ندارد.
- Abstract
- Several supervision associations are responsible for financial controlling of organizations and executive governmental association in Islamic Republic of Iran. One of these organizations is "Supreme audit Court" which is doing this task according to the principles of Basic Law for Iran and under supervision of "Islamic Consultative Assembly". The goal of this essay is evaluating the Supreme audit Court's constrains while auditing governmental association. The statistic society of this research is 50 to 60 people, who are financial managers or accountant of Mazandaran executive associations. The theories of this research are saying that the following items are the reasons for not fulfilling the goals of Supreme audit Court: A. Lack of continues and appropriate training for Supreme audit Court auditors. B. No combination between amount of auditing work and the number of auditors. C. Low quality level of experience and knowledge of auditors and financial managers of executive organizations. D. Not enough support for auditors by responsible peoples in Supreme audit Court. Data gathering in this assay is library method for background and literature, and filed method for the opinions of auditors and financial Managers through using questionnaire. The statistic methods in this assay are: Descriptive statistics, Such as (Average & Mode) and Educative statistics such as, t student test for testing the theories, Friedman test for determining the importance level of each element and Comparison test, for contrastive analysis of opinions in two societies. All four theories of this research are approved and this determined by Friedman test that, the influence of each element is different. It became clear in this contrastive analysis test of two societies, that there is no considerable difference between the idea of financial managers and auditors. Key words: Supreme audit Court, Financial Manegers, Auditors, Auditing Govermental Associations, Budget Discharge.
