عنوان پایاننامه
الهیات سلبی از منظر قاضی سعید قمی و امام خمینی
- رشته تحصیلی
- فلسفه و حکمت اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1925ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 48507
- تاریخ دفاع
- ۲۴ آبان ۱۳۸۹
- دانشجو
- فاطمه السادات میری
- استاد راهنما
- حسن ابراهیمی
- چکیده
- چکیده: از مسائل مهم و تاریخی تفکر اسلامی، پس از اثبات ذات حق و اقرار به وجوداو، ارائه تصویری از ویژگی¬های حق تعالی است، از این رو معرفت اسماء و صفات خداوند، همواره مورد توجه مکاتب و مذاهب بوده است، در این زمینه چند گرایش عمده در میان مکاتب فلسفی و کلامی و عرفانی وجود دارد؛ «تنزیه محض»، «تشبیه محض» و «جمع بین تشبیه و تنزیه» از مهمترین این گرایش¬ها هستند که هر کدام طرفدارانی دارد. قاضی سعید قمی و حضرت امام خمینی که هر دو فلاسفه¬ای برخوردار از ذوق و مشرب عرفانی هستند، در این زمینه اعتقادات جداگانه¬ و متقابلی دارند؛ قاضی سعید به اقتضای مبنای مورد پذیرش خود، که تباین تام بین خالق و مخلوق است، هرگونه تشبیه خداوند را به مخلوقات، شرک دانسته است، تا جایی که حتی اشتراک معنوی در صفات را نیز به همین دلیل رد می¬کند، اما از طرف دیگر تنزیه محض را نیز نپذیرفته است، وی نسبت دادن هر گونه صفت ثبوتی را به ذات خداوند، مصداق تشبیه می¬داند و از این رو تمام صفات خداوند را سلبی دانسته است و در نتیجه تمام صفات ثبوتی را به سلب نقایض آنها تأویل می¬برد. بنابراین از بین گرایشات مشهور سه¬گانه هیچ کدام را طریق صحیح در معرفی اسماء و صفات نمی¬داند. در مقابل حضرت امام خمینی که از پیروان مکتب حکمت متعالیه و قائل به اصول و مبانی اندیشه صدرایی هستند، جمع بین تشبیه و تنزیه را طریق حق و راه صواب می¬دانند، از این رو به نقد اندیشه¬ها و آراء قاضی سعید قمی می¬پردازند،. این نوشته بر آن است که با تکیه بر آثار این بزرگان و استفاده از منابع اصیل عرفانی و فلسفی، به تبیین دیدگاه¬ها و نقد و ارزیابی اندیشه¬های این دو متفکر بزرگ بپردازد، و کوششی است در جهت بازخوانی آرای این دو اندیشمند و یافتن نقاط اشتراک و افتراق آنها، و تبیین مبانی و اصولی که نقطه اتکای این آراء است. کلیدواژه¬ها:قاضی سعید، امام خمینی، الهیات سلبی، اسماء وصفات خداوند، تباین خالق و مخلوق،تنزیه و تشبیه
- Abstract
- Abstract: An important issue In Islamic thought, once God’s existence has been verified in essence and faith in him has been overtly expressed, is to present a picture of God’s attributes. As such, God’s names and attributes have always been at the center of the attention of ideologies and religions. There are several perspectives on this issue in different theological, mystical, and philosophical schools the most important of which are “absolute transcendence”, “absolute Imagery,” and “a combination of the two” each of which has its own proponents. Ghazi Saeed Qomi and Imam Khomeini, both philosophers of mystical interests and thoughts, have their own opposing perspectives on this issue. Ghazi Saeed, based on his own principle of “absolute difference between creator and creature,” rejects any similarity between God and mankind labeling it as ‘shirk’ or ‘polytheism’. He takes this issue too far to even reject God and mankind’s sharing of spiritual attributes. Nor does he accept ‘absolute transcendence’ and claims that attributing any “positive attribute” to God is in itself an act of “imagery”, and therefore claims that all God attributes are “negative”, and that "positive" attributes should only be replaced by the rejection of their opposites or antonyms. As such, he does not accept any of the afore-mentioned three perspectives as valid for the description of God’s names and attributes. Imam Khomeini, on the other hand, belongs in the camp of transcendental wisdom and accepts the principles of Mullah Sadra’s school of thought. Imam Khomeini argues for the marriage between “transcendence and imagery” as the valid path and, therefore, criticizes the ideas of Ghazi Saeed Qomi. Using the works and ideas of these intellectuals as well as other philosophical and mystical works, this paper aims at describing and evaluating the ideas of these two great thinkers, strives for the elicitation of their similarities and differences, and tries to recapi