عنوان پایاننامه
منطقه گرایی در خاورمیانه بسته ها و موانع آن
- رشته تحصیلی
- مطالعات منطقه ای- مطالعات خاورمیانه
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 44340;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2530
- تاریخ دفاع
- ۲۴ اسفند ۱۳۸۸
- دانشجو
- محمد حیدری
- استاد راهنما
- سیدداود آقائی
- چکیده
- چکیده جریان همگرایی منطقه ای پس از جنگ جهانی دوم با همگرایی میان کشورهای اروپایی و موفقیت های اولیه آن به یک جریان مطلوب در عرصه بین المللی تبدیل شد. در دوران جنگ سرد هرچند انگیزه های این گونه فعالیت های منطقه ای به موازات خواست دو ابر قدرت شرق و غرب شکل دیگری به خود گرفت اما هیچگاه متوقف نشد. باپایان یافتن جنگ سرد، روند همگرایی منطقه ای وارد مرحله جدیدی شدکه به علت اولویت یافتن فعالیت های اقتصادی بر اقدامات نظامی، بیشتر توافقات منطقه ای در قالب همکاری های متقابل اقتصادی تعریف شده است. در این میان خاورمیانه همگام با سایر مناطق وحتی پیشگام تر از برخی مناطق وارد ترتیبات منطقه ای شده است اما به دلایلی روند منطقه گرایی درمیان کشورهای خاورمیانه تاکنون به نتایج مورد انتظار خود نرسیده است. هدف این پژوهش بررسی دلایل ناکامی جریان های منطقه گرایی وکندی فعالیت های مشترک منطقه ای در خاورمیانه وشمال آفریقا می باشد و در پی پاسخ به این سوال است که «سطح توسعه و ساختار اقتصادی کشورهای منطقه تا چه میزان عامل کندی و عدم کامیابی روند منطقه گرایی در خاورمیانه محسوب می¬شود؟». فرض براین است که ماهیت ومیزان توسعه اقتصادی، و وجود ساختارهای اقتصادی به لحاظ تفاوت های بارز در حوز? توسعه یافتگی در منطقه، عامل عمده و اصلی عدم موفقیت روند همگرایی در میان کشورهای این منطقه بوده است. به همین جهت کشورهای منطقه برای موفقیت در اجرای طرح های منطقه ای می بایست ساختار اقتصادی کنونی خود را مورد بازنگری و تعدیل قرار دهند به نحوی که بتواند بیشترین تعامل اقتصادی را درون منطقه میان آنها ایجاد نماید. لازم به ذکر است که روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی می باشد و نیز از روش پردازش داده ها که رابطه علّی و معلولی میان متغیّرهای موجود در فرضیه را بررسی می نماید، برای روشن شدن نقش متغیرهای فرضیه موجود مورد استفاده قرار گرفته است.
- Abstract
- Abstract After World War ?? the regional convergence events, converging the European countries and its primary success, turned into a desirable trend in the international arena. Although during the Cold War the impetus behind such activities changed as the result of the two super powers, the East and the West it never ceased to exist. After the Cold War, the regional convergence trend entered a new stage in which most of the regional agreements were defined as mutual economic cooperation and collaborations owing to the priority of economic activities over military ones. Meanwhile the Middle East together with other areas, and even pioneering some areas, entered the regional classifications/orders, though, for some reasons regionalism among the Middle East countries has not produced the expected results. This research aims at studying the reasons why the regionalism trends have failed and why there is such a slow process in mutual regional activities in the Middle East and North Africa and it also aims at answering the question “To what extent does the regional countries’ level of development and economic structure causes the slow process and lack of success in regionalism trend in the Middle East?” It is hypothesized that the essence and level of economic development and the existing economic structures because of obvious differences in developed territory in the area is the main reason for the lack of success in the convergence trend among the countries in this area. So the countries in the area should change and revise their present economic structures to be successful in regional innovations in a way that it causes the most economic binding in the area among them. It worth mentioning that this study is of descriptive- analytic brand and uses data analytic procedures which is concerned with cause and effect relationship and also clarifies the possible role of the conceptualized hypotheses.