عنوان پایان‌نامه

ایده دو واحد در رساله پارمنیدس افلاطون



    دانشجو در تاریخ ۰۲ اسفند ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "ایده دو واحد در رساله پارمنیدس افلاطون" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 44684;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 0045687
    تاریخ دفاع
    ۰۲ اسفند ۱۳۸۸

    بیشتر از 20 قرن از زمانی که افلاطون آثارش را نگاشت می‌گذرد. آثار او در تمام این دوران مورد توجه فلاسفه، اندیشمندان و مفسران بوده است، با این حال بسیاری از مقاصد، انگیزه‌ها و افکار او هنوز بر ما پوشیده است. این ابهامات بیش از همه در رساله‌ی پارمنیدس رخ می‌نمایند و ما را در فهم رساله دچار مشکل می‌سازند. شمار تفسیرهایی که بر این رساله نگاشته شده‌اند، به دلیل اختلافِ نظر گسترده‌ی مفسران، از رساله‌های دیگر افلاطون بیشتر است. رساله شامل دو بخش اصلی است. در بخش اول پارمنیدس نظریه‌ی ایده‌های سقراط را به چالش می‌کشد و سقراط در برابر نقدها جز تائید سخنِ پارمنیدس چیزی برای گفتن ندارد. مساله‌ی اساسی در این بخش تلقیِ افلاطون از اهمیت این انتقادات است، این که آیا نقدها اساساً واردند و اگر چنین است آیا پاسخی به آن‌ها نمی‌توان داد. نظر مفسران در این باب کاملاً با یکدیگر متفاوت است. بخش دوم طبق گفته‌ی افلاطون تمرینی در دیالکتیک است. پارمنیدس “واحد” را انتخاب می‌کند و نتایجی را که از فرض وجود و نیز عدمِ آن برمی‌خیزد برمی‌رسد. این پرسش که آیا تحقیقِ پارمنیدس صرفاً برای توضیح روش دیالکتیک و تمرینی در منطق است یا هدفی جدی را دنبال می‌کند در نظر مفسرانِ مختلف پاسخ‌های متفاوتی می‌یابد. آن دسته از متفکرانی که می‌اندیشند بخش دوم رساله حاویِ مطلبی جدی است بسته به تفسیرشان از “واحد” به گروه‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. بر این اساس موضوع رساله‌ی حاضر بررسیِ محاوره‌ی پارمنیدس و بعضی تفسیرهای مطرح شده درباره‌ی آن است.
    Abstract
    Plato wrote his dialogues more than 20 centuries ago. Since then many philosophers, thinkers and commentators have discussed his works. Nevertheless we are still unaware of lots of Plato's goals, motives and thoughts. About the significance of the second and longer part of Plato’s Parmenides scholars, both in ancient and modern times, have differed more widely than about any other of his dialogues. Because of commentators’ dispute the number of commentaries written on Parmenides is more than every other dialogue. The dialogue has two main parts. In the first part Parmenides criticizes Socrates’ theory of Ideas and Socrates in response can say nothing but accept Parmenides’ objections. The main question in this part is whether Plato could answer the objections or he thought that his theory needs some serious revision. The second part, as Plato himself says, is an exercise in dialectic. Parmenides takes the One and considers the consequences of assuming that there is, or is not, a One. Proclus in his Commentary recognized two main schools of interpretation: the logical and the metaphysical. Both still have their representatives to-day. Commentators think differently about Parmenides’ purpose, if he is only explaining the method of dialectic or, as Proclus says, he has some metaphysical purpose. Commentators who choose the latter again have different ideas about what the One refers to. So, this thesis is going to examine some different commentaries written on Plato’s Parmenides.