عنوان پایان‌نامه

کیارستمی و گدار: سینماگر یا هنرمند تجسمی؟



    دانشجو در تاریخ ۰۵ بهمن ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "کیارستمی و گدار: سینماگر یا هنرمند تجسمی؟" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مطالعات فرانسه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 64579;کتابخانه دانشکده مطالعات جهان شماره ثبت: FR27 167 1392
    تاریخ دفاع
    ۰۵ بهمن ۱۳۹۲
    دانشجو
    محمد بهرامی
    استاد راهنما
    روح اله حسینی

    سینما از آغاز، در کارهایِ برادرانِ لومیر با دو گرایش روبرو بود. پردازشِ بصری و سینمایِ روایی. تا به امروز هنرمندانِ سینما گر خصوصیاتِ کاریِ خود را در این دو زمینه بروز می¬داده¬اند. اما محدودیت¬هایِی در سطح فنی و دریافتی به آن¬ها اجازه نمی¬داد که هر آن¬گونه که می¬خواهند به تولید هنری بپردازند. . اما از سی سالِ پیش، با اختراعِ دوربینِ دیجیتال، بسیاری از این ملاحظات (در نگاهِ کارگردانان، مشکلات) دیگر در کار نباشند. دیگر پخشِ اثر نیازمند شرکت¬هایِ بزرگ نیست، و اینترنت به جایگزینی پرطرفدار برای آن¬ها تبدیل شده است. تولید فیلم هم با وجود دوربین¬هایِ قابلِ حمل و مونتاژ رایانه¬ای بسیار ارزان¬تر شده است. همین امر باعثِ به وجود آمدنِ گرایشی تازه به سینمایِ مؤلف شده است. گدار و کیارستمی که هر دو جزء همین دسته از کارگردانان محسوب می¬شوند. در این راه، هر کدام با جهان¬بینی خاصی که دارد، به سینمایی متفاوت رسیده¬اند. به این لحاظ برایِ بررسی تأثیرِ این تحول فنی در تحول آثار آن¬ها، در این مقاله سعی شده است به سه مطلب پرداخته شود : روایت، پردازشِ بصری و فوقِ¬مدرنیته. روایت و پردازشِ بصری به عنوانِ دو جزء اصلیِ سینما و رابط? آن¬ها، به ترتیب در آثارِ کیارستمی و سپس گدار مورد مطالعه قرار می¬گیرند. روایت و پردازشِ بصری را به عنوانِ محلِ نمود یافتنِ جهان¬بینی سینماگر مورد توجه قرار می¬دهیم تا جایگاهِ هریک نسبت به آن¬ها مشخص شود. و نیز به این مسأله خواهیم پرداخت که جایگاهِ این سینماگران، نسبت به سینمایِ دورانِ معاصرشان چیست. کلماتِ کلیدی : روایت، پردازشِ بصری، گدار، کیارستمی، فوقِ¬مدرنیته، فوقِ فرد¬گرایی
    Abstract
    presque trente ans, grâce à la caméra numérique, le réalisateur peut cumuler les tâches de caméraman, scénariste, réalisateur, monteur, etc. Il a de plus en plus la possibilité de créer une oeuvre qui soit sienne sans pour autant se laisser désarmer par les attentes du public et les exigences du marché. Il devient, donc, de plus en plus nécessaire de tenir compte des effets de cette nouvelle invention sur la production cinématographique. Deux auteurs reconnus pour étudier l’évolution de ces éléments (le récit et la narration, ainsi que les implications de l’avènement de la caméra numérique): Kiarostami et Godard. Les derniers long-métrages de ces réalisateurs font l’objet d’une étude cinématographique et narratologique. Mais aussi une étude topologique pour les situer à l’échelle mondiale par rapport à l’ensemble de la production cinématographique. Mots-clés : Kiarostami, Godard, récit, visuel, hyperindividualisme, hypermodernité, narration, analyse de film.