عنوان پایان‌نامه
منشاء معرفت و مفاهیم فطری (مقایسه دیدگاه ابن‌سینا با دکارت و جان لاک)
- رشته تحصیلی
- فلسفه دین
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 001756;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 62385
- تاریخ دفاع
- ۰۴ بهمن ۱۳۹۲
- دانشجو
- زینب نوذری فر
- استاد راهنما
- یحیی کبیر
- چکیده
- ادراکات و اندیشه های ما دو قسم است: تصور و تصدیق. در باب تصورات مسئله مورد بحث این است که مبداء و منشاء اولیه تصورات بشر چیست و ادراکات ابتدائی یعنی تصورات بسیط به چه کیفیت و از چه راهی حصول می یابند. در مسئله شیوه حصول تصورات، فلاسفه دو دسته هستند: عقلیون و حسیون. عقلیون معتقدند که ادراکات ذهنی بر دو قسم می باشند؛ یک قسم آنهای هستند که مستقیما از راه یکی از حواس وارد ذهن شده اند و قسم دوم آنهایی هستند که عقل از پیش خود آنها را ابداع کرده است و آنها را فطری و خاصیت ذاتی عقل می دانند. دسته دیگر که به آنها حسیون اطلاق می شود، تصورات فطری ذاتی را بی معنا می دانند. از نظر آنها ذهن در ابتدا به منزله لوح سفیدو بی نقشی است و به تدریج از راه حواس خارجی و حواس داخلی نقشهائی را می پذیرد. در باب مسئله تصدیقات فلاسفه دو گروه شده اند: عقل گراها و تجربه گراها.گروهی که به تصدیقاتی غیر از تصدیقات تجربی قائل می باشند، به نام عقلیون شناخته شده اند. این فلاسفه به یک سلسله اصول و مبادی عقلی مستقل از تجربه قائل اند که آنها را میزان و مقیاس و آلت اصلی سنجش تفکرات می دانند. به موجب مذهب اصالت تجربه، اصول عقل مکتسب و حاصل از تجربه یعنی نتیجه عمل قوای حسی هستند. بنابراین وجود آنها برای ما به نحو غیراولی و ماتأخر حصول پیدا می کند نه به نحو اولی و ماتقدم. دکارت که سردسته عقلیون است پاره ای از مفاهیم و تصورات را از قبیل وجود و وحدت و حتی بعد و شکل و حرکت و مدت را نام می برد و می گوید این تصورات هیچگونه استنادی به حس ندارد و فطری و ذاتی عقل می باشند. از طرف دیگر، به مبادی مستقل از تجربه و عقلی نیز قائل است. جان لاک معتقد است که، عناصر اولیه عقل بشر منحصر است به آنچه از راه یکی از حواس خارجی یا داخلی وارد ذهن می شوند و به شدت با مفاهیم فطری به مخالفت می پردازد. لاک در باب منشأ اصول، تجربی مذهب است و با قول به فطری بودن مفاهیم جدا مخالفت دارد و نشان می دهد که اصول را انسان جز در سنهای نسبته بالا نمی شناسد و با افزایش تدریجی تجارب است که عقل نیز به تدریج استکمال پیدا می کند. ابن سینا، تصورات را به حسی و عقلی تقسیم می کند. تصورات حسی، چون از راه نظر و تفکر به دست نمی آیند، بدیهی شمرده می شوند. مثل تصور گرما و سرما. اما تصورات عقلی دو دسته اند؛ دسته نخست، تصوراتی هستند که عقل به محض توجه به آنها، می تواند آنها را درک و فهم کند، مانند اولیات یا تصورات ضروری. دسته دوم، مفاهیمی هستند که درک و فهم آنها نیازمند مقدماتی است که باید هم از جهت صورت، ترتیب و چینش مناسبی داشته باشد و هم از جهت ماده از مواد یقینی تشکیل شده باشد. وی، تصدیقات را نیز مانند تصورات به بدیهی و نظری تقسیم کرده است. تصدیقات بدیهی همان مبادی استدلال یا برهان اند. بنابراین به اصول و مبادی اولی و مستقل از تجربه قائل است. رئالیسم در برابر ایده آلیسم قرار می گیرد. ومنظور از آن این می باشد که آنچه وجود دارد صرف معانی و مفاهیم یا ادراک نیست بلکه اشیاء خارجی حقیقتا وجود دارند. ایده آلیسم به معنی، ایده یا تصورات ذهنی را اصیل دانستن است، می باشد. به عبارت دیگر، تصورات را صرفا مصنوع خود ذهن دانستن و به وجود خارجی این صور در عالم خارج قائل نشدن. ابن سینا، دکارت و لاک هر سه رئالیست هستند.
- Abstract
- Our perceptions and notion are two kind: ideas and verification. It talks about the ideas that human ideas of what is the original source and initial understanding of the simple ideas of what quality are and what a way to achieve them. At this issue (way of obtaining ideas) Philosophers are two school: Rationalism and sensualist. Rationalist believe that our ideas are twofold; first type are, they who the mind directly obtain through one of the senses. And the second type are those who have developed from their own reason and their innate qualities are inherent reason. Other school? sensualist, Deny innate inherent ideas. They believe that the mind are as a Table rasa (white tablet) and gradually accepts ideas from External and internal senses. In the case of verification, there are two school: Rationalism and Empiricism The group that suppose we have knowledge other than the experimental verification are known to have rationalist. Rationalist believe into a series of logical principles, independent of experience that have allowed them to scale as the original thought. Pursuant to the Principality of religious experience, principles of reason acquired from the experience and are the result of sensory powers.so we acquired them posteriori not Priori. Descartes that is the leading of rationalist believe some concepts and ideas such as the existence, unity, and even the distance, shape and motion and duration are innate and says this ideas has no dependence to experience and are innate and inherent to the reason. On the other hand, also considers the principles independent of experience and priori. John Locke believed that human perceptions are limited to what external or internal senses bring in to the mind. And strongly opposed to innate ideas. And about logical principle reason, Locke are Empiricism. He opposed to innate principle and Shows that the mankind knows the principles in a relatively high ages with increasing experience, and the mind gradually will be completed and acquired the principle. Avicenna divide the ideas into Sensory and intellectual. He said: Sensory ideas, such as heat and cold because do not come out from Thinking and Reasoning, are evident. Intellectual ideas are two categories; the first are those who the reason as considering as to them, can understand them. Such as Primary or essential ideas. Second categories are concepts that understanding them need to arrangement and preparations both in terms of content and the form. He also apportion verification, such as ideas into evident and Theoretical. So he has accepted principles independent of experience and is rationalist. Realism is the opposite of idealism. Realism is the belief that our reality, or some aspect of it, is ontologically independent of our conceptual schemes, perceptions, linguistic practices, beliefs, etc. Philosophers who profess realism state that truth consists in the mind's correspondence to reality. In philosophy, idealism is the group of philosophies which assert that reality, or reality as we can know it, is fundamentally mental, mentally constructed, or otherwise immaterial. Avicenna, Descartes and Locke are all realists. Key word: ideas, verification, rationalism, Empiricism, Avicenna, Descartes, John Locke, innate ideas, realism, idealism.
