عنوان پایان‌نامه
مدلسازی تلفیقی داده های اکتشافی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی واقع در یکی از محدوده های اکتشافی جنوب شرقی ایران
- رشته تحصیلی
- مهندسی معدن-اکتشاف معدن
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس 2 فنی شماره ثبت: 2523;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60665
- تاریخ دفاع
- ۲۵ دی ۱۳۹۲
- دانشجو
- قاسم قاسمی سمسکنده
- استاد راهنما
- عباس بحرودی
- چکیده
- رهنمود هایی که معمولا برای اکتشاف مواد معدنی مورد استفاده قرار می گیرد بر پایه مدل هایی است که برای آن نوع نهشته معدنی وجود دارد. این رهنمود ها معمولا بر پایه داده های توصیفی و متالوژنی و یک سری نظرات و قضاوات کارشناسی می باشد. فعالیت های اکتشافی، اغلب کارشناسان را با حجم زیادی از داده ها با ماهیت های متفاوتی همچون زمین شناسی، ژئوفیزیک و ژئوشیمیایی روبرو میسازد. در روشهای قدیمی هر یک از مجموعه اطلاعات یاد شده به طور جداگانه تحلیل و تفسیر می شدند، اما امروزه با استفاده از روش های تلفیق اطلاعات، می توان مطالعات اکتشافی را به صورت یک جا و تواما بر روی تمامی داده های در دسترس از منطقه مورد مطالعه انجام داد. سامانه اطلاعات جغرافیایی ابزاری تحلیلی مؤثر برای تولید نقشه مطلوبیت مواد معدنی از طریق تلفیق مجموعه داده های اکتشافی می باشد. در سالهای اخیر از دو رویکرد برای این منظور در سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است که یکی رویکردی مفهومی دانش مبنا و دیگری رویکرد داده مبنا می باشد. در این مطالعه، هدف تهیه نقشه پتانسیل مطلوب معدنی برای اکتشاف ذخایر مس پورفیری در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و با در نظر گرفتن منابع اطلاعاتی و داده ای منطقه که شامل آلتراسیون، ژئوشیمیایی، ساختار های زمین شناسی، سنگ شناسی و ژئوفیزیک هوایی می شوند، می باشد. در میان واحد های سنگی، بیشترین اهمیت به تیپ سنگی گرانودیوریت، دیوریت، کوارتزدیوریت به دلیل میزبانی کانی سازی مس پورفیری در منطقه داده شد. در مورد لایه دگرسانی های گرمابی منطقه، پس از انجام تصحیحات و پیش پردازش بر روی داده های استر (ASTER)، روش های مختلفی نظیر ترکیب رنگی کاذب، نسبت های باندی، آنالیز مؤلفه های اصلی و نسبت عمق باند جذب برای بارزسازی دگرسانی های فیلیک (سریسیتیک)، آرژیلیک و پروپلیتیک استفاده شد. لایه ساختاری شامل خطواره هایی می باشد که از اطلاعات زمینشناسی و مغناطیس سنجی استخراج شدند. در لایه ژئوفیزیک، هدف اصلی بارزسازی توده های نفوذی و ساختار های زمین شناسی بود. در مورد لایه ژئوشیمیایی، بعد از انجام پیش پردازش ها و پردازش های لازم بر روی نمونه های ژئوشیمیایی، نقشه شاخص غنی شدگی عنصر مس ترسیم شد. پس از تهیه نقشه های پایه برای مرحله تلفیق، وزن دهی لایه های اطلاعاتی وکلاسهاس موجود در آن¬ها با توجه به میزان اهمیت و ارتباط آن ها با کانی سازی مس پورفیری در منطقه انجام شد. این داده ها و اطلاعات از طریق یک مدل منطق فازی برای تهیه نقشه پتانسیل مس پورفیری در منطقه شهربابک استان کرمان تلفیق شدند. به منظور اعتبارسنجی نقشه پتانسیل حاصله، از اندیسهای مس پورفیری موجود در منطقه شهربابک استفاده شده است. در نهایت 4 اندیس از 6 اندیس مس پورفیری منطقه شهربابک بر نقشه پتانسیل نهایی انطباق داشتند. واژه‌های کلیدی: نقشه پتانسیل معدنی، سامانه اطلاعات جغرافیایی، منطق فازی، مس پورفیری، شهربابک
- Abstract
- Guidelines for mineral exploration normally are based on models for a given type of ore deposit. These guidelines normally are based on descriptive and metallogenetic data and on expertise judgments. In exploration activities mostly provide geoscientists with the huge volume of data such as geological, geophysical and geochemical data. Outdated methods usually deal specific data separately; however, todays integration methods enable scientists to carry out exploration analyses on the whole data simultaneously. Geographic Information System (GIS) provide an efficient analytical tool for generation of mineral prospectivity map by integrating of exploration datasets. In recent years, two approaches have been used in the field of GIS analysis: one is a conceptual knowledge driven approach and the other is a data driven approach. In this study, the mineral favorability map for porphyry copper deposits exploration were produced in a GIS environment and took into account sources data and information in case study such as alterations, a geochemical survey, geo-structures, petrology and an airborne geophysical survey. Middling these types, the most important one is Granodiorite, Diorite and Quartz-Diorite, because this type is the main host rock unit for copper mineralization in this study. In hydrothermal alteration layer, after doing the necessary initial correction on ASTER data, Different methods such as false color composite, band ratios, principle component analysis, Crosta technique and Relative Absorption Band Depth (RBD) are used to identify Phyllic, Argillic and Propylitic alteration zones. Structure layer consists of the lineaments that extracted from the geology and airborne magnetic maps. The main goal of geophysical layer was to identify intrusive bodies and geological structures. In geochemical layer, after doing the required preprocessing and processing on geochemical samples, was planned Enrichment Index of Cu element. After producing the base maps for integration step, weighting stage of layers and their classes was carried out considering their importance and relation with porphyry copper mineralization in the area. These data and information were integrated through a Fuzzy Logical model for porphyry copper potential mapping in Shahr-e-Babak region, Kerman province. The copper indexes in the Shahr-e-Babak region were used to validate the favorable potential zones. Finally, were overlapped 4 indexes between 6 porphyry copper indexes on final potential map in Shahr-e-Babak region. Keywords: Mineral Prospectivity Mapping, GIS, Fuzzy Logic, Porphyry Copper Deposit, Shahr-e-Babak.
