عنوان پایان‌نامه

بررسی تاثیر سواد فرهنگی بر ترجمه (مطالعه رابطه استعاره و ترجمه)



    دانشجو در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۹۶ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تاثیر سواد فرهنگی بر ترجمه (مطالعه رابطه استعاره و ترجمه)" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مترجمی زبان عربی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4580;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4580
    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۳۹۶
    دانشجو
    عطیه یوسفی
    استاد راهنما
    عدنان طهماسبی

    از گذشته همواره استعاره به عنوان یکی از مسائل زبانی مورد توجه دانشمندان اسلامی بوده استکه استعاره را فقط ابزار زبانی و وسیلهای برای زیباییو تصویر پردازی در شعر و ادب می‌دانستند. ولی امروزه نگاه جدیدی نسبت به استعاره مطرح شده است. به ویژه با انتشار نظریه جورج لیکاف و مارک جانسون، و رویکرد جدید آن‌ها، استعاره وارد حوزه زبانشناسی شناختی می‌شود.بر اساس این رویکرد استعاره‌ها نظام مفهومی ذهن انسان را که متاثر از فرهنگ و تجربیات وی است در قالب زبان منعکس می‌کند.در همین راستا باید اشاره کرد یکی از مشکلات ترجمه شعر و به طور اخص شعر حافظ، زبان و مفاهیم فرهنگی آن است.اهمیت ترجمه استعاره‌ها تا حدی بوده که عده‌ای از نظریه‌پردازان غربی از جمه نیومارک علاوه بر تقسیم‌بندی انواع استعاره‌ها به ارائه روش‌هایی برای ترجمه استعاره‌ها پرداخته‌اند. در این مقاله برآنیم تا با روش پیکره بنیاد، به بررسی روشهای مورد استفاده دو مترجم عرب، ابراهیم الشواربی و عمر شبلی، در ترجمه استعارههای دیوان حافظ بپردازیم و تاثیر روشهای به کار گرفته شده در ترجمه استعارهها را بر بازنمایی هویت فرهنگی نشان دهیم. بدین منظور استعاره‌های غزلیات حافظ -50 غزل ابتدایی دیوان حافظ از چاپ قزوینی- با توجه به آراء سنتی، مشخص می‌شود و پس از تبیین روش ترجمه استعاره با استفاده از نظریه نیومارک، به کمک دیدگاه جدید در خصوص استعاره (نظریه لیکاف و جانسون)، تاثیر ترجمه استعاره‌ها بر بازنمایی هویت فرهنگی حافظ مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. نتایج نشان می‌دهد که مترجمان عرب زبان، هرچند سعی بر ارائه ترجمه درست و حذف نکردن عبارات غزل‌های حافظ داشته‌اند ولی در خصوص ترجمه استعاره‌ها که وابسته به مفاهیم فرهنگی این شاعر است توفیق زیادی نیافته‌اند.هرچند تفاوت چندانی بین ترجمه‌های دو مترجم نیست ولی درصد آمار گرفته شده نشان می‌دهد عملکرد عمر شبلی در فهم مفاهیم استعاری تا حدودی بهتر از الشواربی بوده است و علت این امر را شاید بتوان هم به مدت زمان تعامل با فرهنگ ایرانی نسبت داد که زمان بیشتری نسبت به الشواربی در ایران اقامت داشته و هم مرتبط با ذوق شاعرانه او دانست. کلید واژه: استعاره، جورج لیکاف و مارک جانسون، نیومارک، ترجمه غزلیات حافظ، ابراهیم الشواربی، عمرشبلی.
    Abstract
    From the past, metaphor has always attracted Muslim scholars as one of the language issues. They were considered metaphor just as a linguistic tool and a tool for beauty and portrayal in poetry. But today, not only this viewpoint about metaphor has completely changed, but also metaphor enters into the field of cognitive linguistics by publishing the theory of George Laykoff and Mark Johnson, and their new approach. Based on this approach, metaphors reflect the conceptual system of the human mind that is influenced by its culture and experiences in the form of language. In this regard, it should be noted that one of the problems of translating poetry and specially Hafez's poem is language and cultural concepts. The importance of the translation of metaphors was to such an extent that some western theorists, including Neomark, have provided methods for translating metaphors in addition to categorizing a variety of metaphors. In this Research, we are going to scrutiny the methods used by the two Arab translators, Ibrahim al-Shvarabi and Omar Shebli, in the translation of the metaphors of the Hafez Divan, and show the impact of the methods employed in the translation of metaphors on the representation of cultural identity. For this purpose, we highlighted Hafez Ghazal's metaphors (50 ghazal of Divan Hafez from Qazvin) according to classic comments, and after explaining the method of translating the metaphor using Newmark's theory, we analyzed the impact of the translation of metaphors on the representation of Hafez's cultural identity With the help of a new perspective on metaphor (the theory of Lakoff and Johnson). Results show that Arabic-language translators, in spite of attempting to provide true translations and not deleting the phrases of Hafez's sonnets, have not succeeded in translating metaphors that depend on the cultural concepts of this poet. Though there is not much difference between translations of two translators, but statistics show that compare to al-Shvarabi's performance, the performance of Omar Shebli was somewhat better in understanding metaphorical Concepts. Maybe the cause is that he has stayed in Iran more than al-Shvarabi and consequently was more interacted with Iranian culture, the other reason can be his Poetic talent. Key words: Metaphor, George Lakoff and Mark Johnson, Newmark, Hafez's Ghazals translation, Ibrahim al-Shvarabi, Omar Shebli.