عنوان پایان‌نامه

مدیریت جرم در سیاست جنایی اسلام و ایران با نگاه به جرایم مواد مخدر



    دانشجو در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۹۶ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مدیریت جرم در سیاست جنایی اسلام و ایران با نگاه به جرایم مواد مخدر" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق جزا و جرم شناسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002907;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 82122;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002907;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 82122
    تاریخ دفاع
    ۱۴ شهریور ۱۳۹۶

    در برخورد با مسئله بزهکاری دو رویکرد اساسی متصور است، یکی رویکرد ارزش محور که تعیین رفتار مجرمانه و واکنش علیه آن را بر اساس ارزش های جامعه به طور جزمی پیش بینی می کند و اجرای آن را در هر شرایط و به هر قیمتی لازم و مفید می داند و دوم رویکرد مدیریت جرم که به جای نگاه صرفا هنجاری و ارزشی معتقد است باید واقعیت ها را آن گونه که هستند مورد توجه قرار داد و جرم را به عنوان یک پدیده اجتماعی که ساختار جامعه اصلی ترین عامل آن است را مدیریت نمود. تردیدی وجود ندارد که نگاه صرفا هنجاری به مسأله بزهکاری، واکنشی صرفا هنجاری، بدون در نظر گرفتن غایت، به دنبال خواهد داشت؛ لذا شاهد هستیم در موارد بسیاری علی¬رغم صرف هزینه¬های کلان و اتلاف نیروی انسانی و دیگر نیروها در مقابله¬ی کیفری و هنجاری با جرائم¬، نه تنها نتیجه¬ای حاصل نشده، بلکه عکس نتیجه مورد نظر به وقوع پیوسته است؛ مبارزه با مواد مخدر شاهدی بر این مدعا می باشد. براساس نظریه مدیریت جرم چه بسا در مواردی باید برای اجتناب از رفتارهای پرخطر، رفتارهای با خطر کمتر را جرم زدایی نمود که گاهی این امر با نگاه هنجاری همسو نیست. طبیعی است که با ابتنای قانوگذاری ایران بر شریعت مقدس اسلام، جرم زدایی از برخی از جرایم، با موانعی فقهی روبرو می گردد به همین جهت لازم است برای پیاده نمودن مدیریت جرم، مبانی فقهی آن بررسی و اثبات گردد. با نگاهی به سیاست جنایی اسلام می توان دریافت که شارع مقدس با پذیرش و مبنا قرار دادن اصولی همچون «قاعده اهم و مهم، دفع افسد به فاسد، قاعده¬ی لاضرر، قاعده¬ی ضرورت، اصل بزه پوشی» و امثال آن ها راه را برای عملی نمودن مدیریت جرم باز نموده است. همچنین به تبع سیاست جنایی اسلام، سیاست جنایی ایران نیز، در موراد مختلفی خواسته یا ناخواسته با در نظر گرفتن مبانی فقهی، به شکلی مدیریت جرم را در قوانین خود گنجانده و برای جلوگیری از آسیب شدیدتر جرم، از جرم انگاشتن مواردی خفیف تر چشم پوشی نموده است.
    Abstract
    Two approaches can be imagined in confronting delinquency: one is value – oriented approach which predicts the determination of criminal behavior and its reaction against it based society’s value dogmatically and believes that its execution is profitable under any circumstance and any price; the second on is crime management approach which believes one should consider realities as they exist and crime should be managed as a social phenomenon that its main factor is the structure of the scoeity rather than purely normative and value perspective. There is no doubt that a normative attitude toward delinquency would lead to a purely normative reaction without considering its consequences; therefore, we observe that despite of wasting huge costs and human forces and other forces in penal and normative confrontation against crimes, not only no result is achieved, but also a reverse result is achieved; fighting against illicit drugs is a witness to this claim. According to crime management theory, to avoid high risk behaviors, one should decriminalize lower risk behaviors which is not sometimes consistent with normative attitude. It is natural that by basing lawmaking on Islam, Iranian lawmaker faced with some jurisprudential barriers in decriminalizing some crimes. To the same reason, it is necessary to study and prove jurisprudential basics in order to execute crime management. A glance at Islamic criminal policy indicates that holy lawmaker has paved the way for making crime management to practice by accepting and basing such principles as important and most important rule, repulsion of corrupt, no loss rule, necessity rule and crime the principle on non-disclosure of crime. Following to Islamic criminal policy, Iranian criminal policy has intentionally or unintentionally included crime management in its laws by considering jurisprudential basics and has refused criminalizing slighter cases in order to prevent more serious damages of crime. For instance, one can point out “de-sentencing, justified defense and necessity/emergence mode. Keywords: crime management, delinquency Islamic criminal policy, risk, legalization, drugs, Decriminalization