عنوان پایان‌نامه
مفهوم عدم خشونت در افکار مهاتما گاندی و نلسون ماندلا (شباهت ها و تفاوت ها)
- رشته تحصیلی
- مطالعات شبه قاره هند
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده مطالعات جهان شماره ثبت: IN11 111 1391;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60999
- تاریخ دفاع
- ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
- دانشجو
- شقایق عطار
- چکیده
- حل معضلات جهانی نه¬تنها به سازمان¬های جهانی قدرتمند نیاز دارد، بلکه می¬بایست سازش و مصالحه در ضوابط و عملکرد این سازمان¬ها وجود داشته باشد. این موضوع مکانیسم پاسخگویی را می¬طلبد. به عنوان مثال، سازمان یونسکو با ارتقای همکاری¬های بین¬المللی بواسطه آموزش، علم و فرهنگ؛ صلح و امنیت را به همگان اعطا می¬کند تا بتواند احترام همگانی را در¬جهت عدالت، حکومت قانون، حقوق بشر به¬همراه آزادی بنیادین همان¬طور که در منشور سازمان ملل اعلام شده، تحقق بخشد. مشارکت در این سازمان کاملا داوطلبانه است واصول آن از طرف هیچ ارگان مستبد خارج از سازمان تحمیل نمی¬شود. رساله کنونی در¬نظر دارد رویکرد حکومت دولت-ملت بریتانیا را نسبت به سازمان¬های بین¬الدولی و فعالیت¬های آنها در مواجه با پدیده جهانی¬شدن را بررسی کند. گریز از جهانی¬شدن امری نا¬ممکن به¬نظر می¬رسد، این پدیده ما را احاطه کرده است، و بر مباحث آکادمیک، رسانه و سیاست مسلط گشته است. هم¬زمان از این پدیده، مفهوم حاکمیت جهانی سر¬بر می¬آورد. حاکمیت مجموع راه¬وروش¬هایی است که افراد و موسسات، خصوصی یا عمومی کار¬های خود را مدیریت می¬کنند. در اصل در سطح جهانی، به حاکمیت جهانی به چشم روابط بین¬الدولی می¬نگرند. ولی در حال حاضر می¬بایست به عنوان سازمان¬های غیر¬دولتی(NGOs) ، جنبش¬های شهروندی، شرکت¬های چند¬ملیتی و بازار سرمایه جهانی در¬نظر گرفته شود. به عبارت دیگر، حاکمیت جهانی نه تنها شامل فعالیت¬های بازیگران دولتی می¬شود بلکه عملکرد بازیگران بخش خصوصی را نیز در¬بر گرفته است. بعد از معرفی کلی چارچوب نظری تحقیق، به بحث درباره ماهیت و اهمیت سازمان¬های بین¬الدولی پرداخته می¬شود. سازمان¬های بین¬الدولی یا IGOs توسط دولت¬ها و با هدف تسهیل در روند همکاری¬ها بوجود آمدند. کارایی عمده این سازمان¬ها تدارک مقدماتی برای دولت¬ها می¬باشد تا بتوانند در حل اختلافات به نتیجه برسند. دولت¬ها بیش از بیش در توافقات سامان¬دهی بین¬المللی درباره موضوعات مختلف در¬گیر شده¬اند. در بخش¬های بعدی رساله، به وضوح تصریح می-شود که مدل¬های جهانی حاکمیت عدم¬اطمینان را کاهش می¬دهد و همکاری¬های سیاسی، مذاکرات و قابلیت پیش¬گویی را بهبود می¬بخشد. علاوه بر آن، هر کشوری تلاش می¬کند تا ارزش¬ها و الویت¬های همگانی خود را در سازمان¬های بین¬المللی مانند یونسکو بقبولاند. این یک موقعیت عالی را فراهم می¬کند تا به عنوان مثال قدرت نرم خود را از طریق علوم، بخش رسانه، آموزش، فرهنگ و دیگر بخش¬های مختلف ارتقا بخشند. سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در شانزدهم نوامبر سال 1945 تاسیس شد و هم¬اکنون 195 عضو دارد. یونسکو اهدافش را از طریق پنج برنامه اصلی دنبال می¬کند. این برنامه¬ها شامل: آموزش، علوم طبیعی، علوم انسانی و اجتماعی، فرهنگ، ارتباطات و اطلاعات می¬باشند. پروژه¬هایی که توسط یونسکو حمایت می¬شوند، شامل پروژه¬های: سوادآموزی، تکنیکی، برنامه¬های تربیت معلم؛ برنامه¬های علوم بین¬المللی؛ برنامه ارتقای رسانه مستقل و آزادی رسانه¬ها؛ پروژه¬های تاریخی منطقه¬ای و فرهنگی؛ ترویج گونه¬های فرهنگی؛ ترجمه ادبیات جهان؛ توافق¬نامه همکاری¬های بین¬المللی به منظور حفظ میراث طبیعی وفرهنگی (World Heritage Sites) و همچنین حمایت از حقوق بشر و تلاش برای اتصال تقسیم دیجیتال جهانی. یونسکو همچنین عضو گروه توسعه سازمان ملل است. و اهداف یونسکو در جهت برقراری صلح، فقر¬زدایی، توسعه پایدار و گفت¬و¬گوی بین فرهنگی از طریق آموزش، علوم، فرهنگ، ارتباطات و اطلاعات است. با در¬نظر داشتن این اهداف، رساله پیش¬رو در تلاش است تا میزان این فعالیت¬ها را در بریتانیا بررسی کند و رویکرد بریتانیا به این فعالیت¬ها را منعکس کند. در این رساله از روش تحلیلی توصیفی و از داده¬های مستند بهره گرفته شده است.
- Abstract
- Mahatma Gandhi and Nelson Mandela are two influential leaders from Asia and South Africa who set their countries free from the exploitation of foreign powers. Although both countries were under control of tyrannical governments, there were some similarities and differences in the resistance of their leaders. Therefore, methods of struggle varied according to time and situations. Present study tries to identify features of each struggle, represents similarities and differences between Mandela’s and Gandhi’s struggles and the reasons of these differences; and tries to analyze the meaning of non-violence resistance in their thoughts. Non-violence as a method has different techniques, which were applied by each of these leaders as an instrument. In order to find out the main features of non-violence which used by Gandhi and Mandela, documental method was adopted and the necessary data for this study were collected from secondary sources. For the practical purpose of the present study, this paper adopts Anthony Giddens’ Structuration Theory to explain the relationship between two freedom fighters (Mahatma Gandhi and Nelson Mandela) and their relevant sociopolitical structures (colonial and apartheid systems). Within the framework of this theory, it is argued that Mahatma Gandhi and Nelson Mandela were two agents who had to fight for freedom of their countries within the colonial and apartheid structures. Although the structures functioned as hindrance, the two leaders, as two human agents, succeeded in pushing ahead for liberation and independence of their countries through interaction with the said structures and finally changed the said structures. Key terms: Violence, Non-violence, Satyagraha, Colonialism, Apartheid, Mandela and Gandhi.
