عنوان پایاننامه
ارتباط محافظه کاری و قراردادهای پاداشی مدیران
- رشته تحصیلی
- حسابداری
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 56665
- تاریخ دفاع
- ۱۴ بهمن ۱۳۹۱
- دانشجو
- نیما مهدوی عمران
- استاد راهنما
- محمدرضا نیکبخت
- چکیده
- هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین محافظه¬کاری حسابداری و پرداخت پاداش¬¬های مازاد به مدیران شرکت¬های ایرانی می¬باشد. معمولا مدیران در مقایسه با سهامداران، اطلاعات بیشتری درباره چشم¬انداز آتی شرکت¬ها دارند. بدون محافظه¬کاری حسابداری، مدیران به سبب اطلاعات برترشان می¬توانند برآوردهای جریان¬های نقدی آتی را به سمت بالا سویه دار کنند و به¬دنبال آن خالص دارایی¬ها و عایدات را بیش از حد نشان دهند تا بتوانند پرداخت¬های بیشتری تحت قراردادهای پاداشی مبتنی بر سود داشته باشند. با درنظر گرفتن این پیامد، واتس (2003) ادعا می¬کند که محافظه¬کاری ابزاری است که به موجب آن این احتمال کاهش یابد: مدیران به گونه¬ای تلاش کنند که باعث انتقال خالص دارایی¬های شرکت به سمت خودشان ¬شوند به جای این¬که تلاششان را معطوف به پروژه¬هایی کنند که دارای NPVمثبت هستند. بنابراین انتظار می¬رود سودی که به صورت محافظه¬کارانه محاسبه می¬شود باعث رفع مسائل و مشکلات نمایندگی شود. نمونه آماری این پژوهش شامل 86 شرکت (395 سال-شرکت) از شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می¬باشد که داده¬های آن¬ها در طول سال¬های 1384 تا 1389 جمع¬آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می¬دهند که بر خلاف انتظارات، از لحاظ آماری ارتباطی بین محافظه¬کاری حسابداری و پرداخت پاداش مازاد به مدیران شرکت¬های ایرانی وجود ندارد.
- Abstract
- The purpose of this research is investigate the relationship between the adoption of accounting conservatism and the payment of excess executive compensation in Iranian firms. Manangers usually kave better information about the future prospects of their firms compared with other stockholders. Without accounting conservatism, they can bias estimates of future cash flows upward because of their superior information and overstate net assets and earning in order to receive large payments under their earning-based compensation plans. Considering this consequence, Watts (2003) argues that accounting conservatism is a means of reducing the probality that manangers will exert efforts to distribute the net asset of the firm to themselves instead of exerting efforts to carry out positive net present value progects. Thus, conservatively measured earning are expected to resolve such agency problems. The results shows that this correlation is not exist.