عنوان پایان‌نامه

بررسی مشخصات سنگ شناسی.محیط رسوبی وچینه نکاری سکانسی سازند زیور دربرش خداش آفرین وتغییرات بافتی آن در دشت مغان



    دانشجو در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی مشخصات سنگ شناسی.محیط رسوبی وچینه نکاری سکانسی سازند زیور دربرش خداش آفرین وتغییرات بافتی آن در دشت مغان" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه پردیس علوم شماره ثبت: 4966;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 56781
    تاریخ دفاع
    ۲۸ بهمن ۱۳۹۱

    سازند زیور به سن الیگو-میوسن اصلی¬ترین واحد مخزنی دشت مغان واقع در شمال غرب ایران می¬باشد. در این مطالعه اطلاعاتی در مورد خصوصیات رخساره¬ها با در نظر گرفتن ویژگی¬های سنگ¬شناسی (بافت، ساخت و ترکیب)، محیط رسوبگذاری، تاریخچه دیاژنز و چینه¬نگاری سکانسی فراهم می¬شود. نتایج حاصل از مطالعات صحرایی به همراه مطالعات آزمایشگاهی منجر به شناسایی 12 رخساره¬ و 7 مجموعه رخساره گردیده است. بر اساس خصوصیات اصلی رخساره¬ها، محیط رسوبی سازند زیور به عنوان دلتای تحت تاثیر رودخانه در لبه یک شلف آواری رسوبگذاری تعیین شده است. محیط رسوبگذاری هر رخساره با توجه به رخساره¬های همراه و بر اساس خصوصیات رسوب¬شناسی آنها تعریف و تفسیر شده است. مقایسه محیط رسوبی، اندازه دانه¬ها، ضخامت توالی و عوارض دیاژنتیکی اولیه نظیر کنکرسیون¬ها در برش مورد مطالعه، نشان می¬دهد که عمق حوضه از شرق به سمت غرب و همچنین از جنوب به سمت شمال افزایش می¬یابد. بیشتر توالی¬های مورد مطالعه به صورت رسوبات کانال¬های زیر آبی و رخساره¬های توربیدایتی ریزشونده به سمت بالا نهشته شده¬اند. رخساره¬ها بر اساس خصوصیات رسوب¬شناسی، موقعیت آنها در ستون چینه¬شناسی، ریز شوندگی یا درشت شوندگی به سمت بالا و ماهیت سطوح چینه¬ای به سکانس¬ها و سیستم تراکت¬ها تقسیم بندی شده¬اند. خصوصیات اصلی سکانس¬های تشخیص داده شده و مقایسه آنها با منحنی ائوستازی نشان داده است که ورود رسوبات به حوضه و تکتونیک فعال منطقه خاستگاه عامل اصلی کنترل کننده در این منطقه از حوضه بوده است. رگه¬های نازک ذغال، عوارض دیاژنتیکی اولیه نظیر گسترش سیمان کربناته و اکسید آهن، کنکرسیون¬ها، توزیع توربیدایت¬ها و دره¬های کنده شده از فاکتورهایی هستند که برای تشخیص سطوح اصلی چینه¬ای مورد استفاده قرار گرفته¬اند. در این مطالعه از گسترش کنکرسیون¬ها به عنوان شاخص خوبی برای تشخیص سطوح حداکثر غرقابی (mfs) استفاده شده است. بر اساس خصوصیات رسوب¬شناسی، ضخامت و سن کل سازند، سکانس¬های رسوبی به 9 سکانس رده سوم تقسیم¬بندی شدند. این رده از سکانس¬ها در ارتباط با تغییرات ساختاری منطقه خاستگاه و کوه¬های اطراف می¬باشند که خود از تکتونیک ناحیه¬ای تاثیر می¬پذیرند. کل سازند را می¬توان با توجه به احاطه شدن توسط ناپیوستگی ناحیه¬ای (مرز سکانسی نوع یک) در بالا و پایین، به عنوان یک سکانس بزرگ مقیاس ( رده دوم) در نظر گرفت. انطباق منحنی تغییرات سطح آب دریا در دیگر نقاط جهان با منحنی تغییرات مربوط به سازند زیور نشان دهنده تاثیر تغییرات سطح آب دریا در مقیاس جهانی (ائوستازی) در تشکیل توالی سازند زیور می¬باشد. هر چند که عوامل تکتونیکی و بالا¬آمدگی کوه¬های منشا نیز بی¬تاثیر نبوده است.
    Abstract
    The Oligo-Miocene Zivah Formation forms the principal reservoir unit in the Moghan area of northwest Iran. This study provides information on the facies characteristic of the formation, considering the significance of basic lithologic properties (texture, composition and structure), original depositional environment, diagenetic history and sequence stratigraphy. The Combination of results from the field studies and laboratory analysis lead to identification of 12 facies and 7 facies associations. Based on the major characteristics of facies associations, the formation deposited by fluvial-dominated deltas in a siliciclastic shelf. Depositional environments representing each facies and facies association are defined and interpreted on the basis of their sedimentological characteristics. Comparison of sedimentary environment, grain size trend and early diagenetic features (concreations) of the studied sections indicate an increas of depth from west to east and from southeast to northwest. All studied sequences were found fining upward turbidity facies and subaqueous channel deposits. The facies are grouped into parasequence, system tracts and sequences based on their sedimentological characteristics, stratigraphic position, finning-up or coarsening-up trend, and the nature of their stratal surface. Major characteristics of the idendified sequences show that the sediment supply and active tectonism were the main control of relative sea-level change in this area of the basin. Thin coal seams, development of carbonate and Fe-oxide cements, distribution of turbidites, and establishment of incised valleys were used for detection of major stratal surfaces. Low sediment supply provided condition for carbonate concreation deposition in some area. These horizons are found good indicators for determination of maximum flooding surface (mfs), and the carbonate cemented conglomerate and sandstones concreations for the sequence boundary (SB). Based on the sedimentological characteristics, thickness, stratigraphic position, and the age of the studied section, the distinguished sequences were clasified into the 3rd to 4th order sequences. This order cycles are related to structural deformation of the source region and surrounding mountains, affected from regional tectonic. The entire formation can be considered as a large scale (2nd order) sequence bounded by regional unconformities (type 1 sequence boundary) above and below. Correlating with available sea-level curves from other parts of the word, the 2nd order cycles are related to world wide sea-level changes (Eustacy).