تدوین سیستم خبره تصمیم گیری جهت انتخاب روش بهینه تولید (ناب ،چابک ، ناب - چابک ) بر اساس فضای تولیدی موجود
- رشته تحصیلی
- مهندسی سیستم های اقتصادی - اجتماعی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 37948;کتابخانه پردیس 2 فنی شماره ثبت: 1372
- تاریخ دفاع
- ۳۰ مهر ۱۳۸۶
- دانشجو
- مریم صیفوری
- استاد راهنما
- جعفر رزمی
- چکیده
- چکیده اکنون جهان در آستانه عصری جدید به سر میبرد، عصری که در آن دگرگونی شیوههای تولید محصولات و ساختههای بشر چهره زندگی او را یکسره دگرگون خواهد کرد. صنعت تولید همواره در معرض تغییر پارادایم بوده است. این تغییرات از صنعت دستی به تولید انبوه، سپس به تولید ناب و در عصر حاضر به تولید چابک در حال گذار بوده است. تولید یا تفکر ناب یکی از مهمترین رویکردهایی است که اخیراً مورد توجه بسیاری از سازمانهای تولیدی قرار گرفته است و منجر به موفقیتهای چشمگیری نیز در صنایع تولیدی شده است. منظور از سازمان ناب سازمانی است که فرایندها را بدون اتلاف منابع به انجام میرساند و یا با صرف منابع کمتری تولید بیشتری را محقق مینماید. اما با ظهور حوزههای جدید کسب و کار که تغییر یکی از ویژگی های اجتناب ناپذیر آن به شمار میرود، بقاء و موفقیت سیستمهای تولیدی بسیار سختتر شدهاست. به عبارت دیگر تغییرات محیطهای کسب وکار امروز که ناشی از تغییرات نیازهای مشتریان میباشد منجر به عدم قطعیت در پارامترهای تصمیمگیری میشود و لازم است که زنجیره تأمین در مواجهه با این عدم قطعیتها انعطافپذیر باشد. امروزه دیگر رساندن محصول مناسب، با قیمت مناسب و در زمان مناسب به بازار شرط لازم وکافی برای پیروزی در میدان رقابت نیست. بلکه این فقط شرط بقا در محیطهای رقابتی است. در بازارهایی که قیمت فاکتور اساسی ارزش از دید مشتری به شمار میرود زمان بندی هموار و حذف اتلافات ممکن است سبب موفقیت گردد، اما فاکتور اساسی در بسیاری از بازارهای امروزی در دسترس بودن و سطح سرویس است که سبب ظهور الگوهای جدیدی چون چابکی یا پاسخگویی سریع شده است. سازمان موفق سازمانی است که دارای مزیت های رقابتی در محیط های جدید باشد و به سرعت بتواند خود را با نیازهای مشتری و تغییرات بازار منطبق کند. در این تحقیق ویژگیهای الگوهای ناب و چابک در زنجیرههای تأمین مورد یررسی قرارگرفتهاست. نتایج بررسی ها نشان میدهد که هر یک از دیدگاه های فوق یعنی ناب بودن و چابکی، دارای مزیت ها و نقاط قوت خاص خود هستند و در شرایط خاصی ماکزیمم کارایی را خواهند داشت. در واقع با توجه به شرایط و ویژگیهای مختلف سازمانها و سیستمهای تولیدی، از هر یک از آنها و یا حتی هر دو آنها میتوان سود برد. سپس با بررسی نقاط نقاط تشابه و تمایز هر یک از این الگوها و جمعآوری معیارها و شاخصهای درست، کافی و کارا، یک مدل تصمیمگیری چند معیاره فازی FMADM (Fuzzy Multiple Attribute Decision Making) ارائه شدهاست که ضمن بررسی تمام ابعاد زنجیره تأمین در الگوهای ناب و چابک، میتواند یاری دهنده مدیران و تصمیمگیران در عرصههای واقعی دنیای صنعتی امروز باشد. سپس مدل پیشنهادی توسط یک مورد کاوی در یک شرکت تولیدکننده وسایل کمپینگ مورد ارزیابی و صحهگذاری قرار گرفته است. در انتها نیز از فرایند تحلیل رو به عقب برای شناسایی بهتر سیاستها و راهکارهای مورد نیاز در پیاده سازی استراتژی بهینه زنجیره تأمین استفاده شده است.
- Abstract
- Abstract New business environments have led to many changes in production systems. A key feature of present day business is the idea that it is supply chains that compete, not companies, and the success or failure of supply chains is ultimately determined in the marketplace by the end consumer. In other word, Getting the right product, at the right price, at the right time to the consumer is not only the lynch pin to competitive success but also the key to survival. The latter part of the 20th Century saw the lean production paradigm positively impact many market sectors ranging from automotive through to construction. The focus of the lean approach has essentially been on the elimination of waste or muda. With the emergence of new business eras that embrace change as one of its major characteristics, manufacturing success and survival are becoming more and more difficult to ensure. In other word, Changes in the business environment due to varied customers needs lead to uncertainty in the decision parameters and flexibility is needed in the supply chain to counter the uncertainty in the decision parameters. This research is aimed to present a fuzzy decision making model to deal with the strategy selection problem in supply chain management. During recent years, how to determine appropriate strategy in the supply chain has become a key strategic consideration. However, the nature of these decisions usually is complex and unstructured. In general, many quantitative and qualitative factors such as cost, responsiveness, flexibility and performance of delivery must be considered to determine suitable paradigm. In this research, linguistic values are used to assess the ratings and weights for these factors. Then, a fuzzy multiple attribute decision-making (FMADM) model based on fuzzy sets theory is proposed to identify the best supply chain strategy. Finally, a case study is used to validate the proposed model and backward process is used to assess and control the likely future toward the desired future.