عنوان پایاننامه
بررسی و نقد قلمرو مفهوم سنت و تدوین آن با تاکید بر کتاب تدوین السنه
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی-علوم قرآن و حدیث
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2144ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 59533
- تاریخ دفاع
- ۱۶ بهمن ۱۳۹۱
- دانشجو
- سارا اکبری
- استاد راهنما
- مجید معارف
- چکیده
- قرآن کریم و سنت نبوی دو منبع الهی در شریعت اسلامی است که با وجود این دو در کنار هم تمام معارف دینی به صورت کامل و جزئی مشخص می شود. این دو منبع از همان ابتدا از سوی پیامبر اکرم(ص) و صحابه مورد توجه و عنایت واقع شده است. قرآن کریم بدون هیچ فاصله زمانی از آغاز نزول وحی به کتابت و نگارش درآمد که پیرامون آن از نظر مسلمانان هیچ شک و شبهه ای وجودندارد. اما کتابت حدیث تنها تا زمانی که پیامبر اکرم(ص) در قید حیات بودند صورت گرفت و پس از آن با منع خلفا مواجه شد که اجازه کتابت و تدوین حدیث را صادر نکردند. همین امر سبب شد در زمینه حجیت سنت شک و شبهه وارد شود و برخی به علت عدم کتابت حدیث، عدم حجیت سنت را نتیجه گیری کنند و نقدهایی بر سنت نبوی وارد نمایند و همچنین منابع حدیثی را معتبر ندانند. ابراهیم فوزی از شخصیت هایی است که در کتاب تدوین السنه بحث هایی پیرامون سنت و کتابت و تدوین آن انجام داده است که از مهمترین موضوعات آن مسئله حجیت سنت نبوی وکتابت و تدوین آن درقرن اول هجری می باشد. فوزی در تحقیقات خود سنت را تنها شامل مسائل عبادی می داند و آن را از حوزه مسائل غیر عبادی خارج می کند. وی کتابت و تدوین حدیث در قرن اول هجری را به صورت مسأله ای شخصی از جانب صحابه اعلام کرده است و روایات نهی از کتابت و تدوین حدیث را از جانب پیامبر(ص) معتبر می داند و کار خلفای سه گانه را در خودداری از کتابت و تدوین حدیث را با این گونه روایات توجیه می کند. نظرات ابراهیم فوزی در پرتو بررسی های قرآنی و مراجعه به شواهد معتبرتاریخی و مقایسه با آرای حدیث پژوهان شیعه و اهل سنت قابل نقد جدی است. مثل آن که انتساب نهی از کتابت حدیث، آن هم به عنوان احادیث ناسخ اذن به کتابت یا اختصاص سنت پیامبر(ص) به امور عبادی صرف یا باز بودن پرونده نسخ احکام شرعی در حوزه معاملات از ادلّه قاطعی در آیات و روایات و دیدگاه های دانشمندان اسلامی برخوردار نیست.
- Abstract
- The Holy Quran and the prophet’s tradition are deemed as the two divine sources in the Islamic Sharia; in a way that co-existence of these two will result in clarification of all the religious knowledge both wholly and partially. These two sources have been considered since the beginning by the Holy Prophet (PBUH) and his companions. The Holy Koran was written down without any time gap ad since the commencement of its inspiration, on which there is no quarrel and doubt according to the Muslims. However, narration writing was merely made until the Holy Prophet (PBUH) was alive and was further prohibited by the Khalif, who refused to issue the permission for narrations writing and compilation; this caused that the reasonability of tradition become subjected to doubt and some people conclude lack of reasonability of tradition due to failure to write the narrations and criticize the prophet’s tradition to some extent and also refuse to consider the narration sources to be valid. Ebrahim Fawzi is one of those characters who have made certain discussions regarding tradition and its compilation and writing in his Tadwin-al Sunnah Book, of which the most important ones include the reasonability of prophet’s tradition and compilation of the same during ?st Century AH. In his studies, Fawzi merely consider tradition to include worshiping and praying issues and withdraws it from the scope of non-worshiping issues; he has announced narration writing and compiling during ?st Century AH as a personal issue made by the companions of the prophet and believes the negating writing and compiling the narrations quoted from the prophet (PBUH) as valid and explains the actions of the first three Khalifs in refusing to write and compile narrations by taking benefit from such narrations. The opinions of Ebrahim Fawzi may seriously be criticized in the light of Koran studies and referring to the valid historical evidences and comparing the ideas of Shiite and Sunni narration researches; for instance, attributing negating narration writing by taking benefit from certain narrations negating such writing, or excluding the tradition of the Prophet (PBUH) merely to worshiping issues or openness of the case of religious orders copies in the scope of transactions fail to enjoy final reasoning in the verses and narrations and viewpoints of the Islamic Clerics.