عنوان پایاننامه
مطالعه تجربه و مسائل زنان دهیار در دهیاری های استان اصفهان
- رشته تحصیلی
- علوم اجتماعی - توسعه روستایی - توسعه اجتماعی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 67350;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4726
- تاریخ دفاع
- ۰۵ اسفند ۱۳۹۳
- دانشجو
- لیلا عرب سرخی
- استاد راهنما
- حسین ایمانی جاجرمی
- چکیده
- حضور زنان در حکومتهای محلی در اغلب کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و در حال توسعه سال?ها است که آغاز شده و روند افزایشی قابل توجهی را نشان میدهد. به زعم صاحب نظران این نوع حکومت به لحاظ سهولت دسترسی برای زنان، نزدیکی با زندگی روزمره، رقابت اندک برای تصدی آن و احتمال موفقیت بیشتر زنان به مثابه عرصههایی از تصمیمگیری نگریسته میشوند که برای نقشآفرینی زنان مناسب به نظر میرسند. در اغلب کشورهای جهان بنا به دلایل مطرح شده استقبال و حضور زنان از حکومتهای محلی بیشتر از سطح ملی بوده است. در جامعه روستایی ایران نیز بر اساس پژوهشهای انجام شده حضور و نقشآفرینی زنان در عرصه خصوصی تثبیت شده اما در مورد مشارکت آنها در تصمیمات مهم خانواده همچنان تردیدهایی وجود دارد. همچنین نتایج تحقیقات درباره مشارکت زنان در امور عمومی روستا نیز حاکی از آن است که به سبب وجود کلیشههای جنسیتی پایدار در فرهنگ روستا، مشارکت زنان در عرصه عمومی روستا نهی شده و حضور در عرصه تصمیمگیری مردانه تلقی میشود. در ایران دهیاری?ها نوعی از حاکمیت محلی محسوب شده و به مـثابه عرصهای برای مشارکت زنان در تصمیمگیریهای عمومی روستا محسوب میشوند. آنها از زمان تأسیس تاکنون میزبان مدیریت تعداد قابل توجهی از زنان دهیار بوده اند، به طوریکه تعداد آن?ها در 4 دوره متوالی گذشته روند رو به رشدی در تمام استانهای کشور داشته است. حضور زنان در رأس اداره امور روستاها با وجود رشد صعودی قابل توجه و گستردگی ملّی، آن هم در بستر فرهنگی سنتی روستاها موضوع شایان توجهی است که در این پژوهش در قالب بررسی تجربه و مسائل دهیاران زن در استان اصفهان بدان پرداخته خواهد شد. این پژوهش درصدد پاسخ به دو پرسش اولیه شامل: چگونگی تجربه دهیاری برای زنان و چیستی مشکلات و مسائل آن?ها در جریان کار آغاز گردید. در ادامه نیز تلاش برآن است تا این موضوع با بهرهمندی از روش کیفی تحقیق و در چارچوب نظریه بنیانی مورد بررسی مستقیم قرار بگیرد. بدین ترتیب برای انجام این پژوهش نمونه اصلی شامل 8 تن از دهیاران زن بوده و نمونه مکمل آن شامل 11 نفر از اعضاء شوراهای اسلامی این موضوع در میدان مورد نظر یعنی 4 بخش از استان اصفهان صورت پذیرفت. یافته?ها حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تجربه دهیار بودن زنان در بستر الگوی مردانه کار دهیاری در روستاها شکل گرفته است. این تجربه بی سابقه با وجود نهادینهگی تدریجی در جامعه مورد تعامل هنوز از سوی آن به رسمیت شناخته نشده است. در نتیجه میتوان گفت دهیار شدن زنان هم از سوی جامعه و هم از سوی خود دهیاران زن به مثابه تجربهای متعارض شناخته شده، در مرحله گذار به سر برده و در حد فاصل میان پذیرش و عدم پذیرش این پدیده قرار گرفته است. واژگان کلیدی: حکومت محلی، دهیاری، دهیاران زن، الگوی مردانه کار دهیاری، نهادینهگی تدریجی مدیریت زنان در روستاها، به رسمیت نشناختن دهیار شدن زنان و تعارض جامعه با دهیار شدن زنان
- Abstract
- Abstract: Participation of women in local government has begun in most of the world including developed and developing countries in recent years. According to experts this kind of governance in terms of ease of access, close to daily life, less competition, high probability of success is considered as a field of decisions which is suitable for women. Because of reasons above, female participation in local government has been more than national level in most countries. According to researches carried out about rural community of Iran, presence and role-playing of women in private sector such as family has been established but their participation in making important decisions of family is doubtful. In addition other findings about female participation in public affairs demonstrate that due to persistent gender stereotypes in rural culture, female participation in public arena is prohibited, so men are prioritized. In Iran, Dehyari is a kind of local governance, so it considered as a field of participation of women in public decision making in rural regions. Since has been established, it managed by a significant number of women in all provinces of Iran. Female participation as a head of rural management in the context of rural culture is a noteworthy issue which is studied in case of experience and concerns of female Dehyar in Isfahan province. This research seeks to benefit from qualitative research method in the context of grounded theory be directly assessed. Thus, for this study the main sample consists of female dehyar and complementary sample includes members of the Islamic rural council in four rural regions. Findings demonstrate that experience of female dehyar has formed in context of male pattern work of dehyari. Despite gradual institutionalization, the unprecedented experience is not recognized by rural society. As a result experience of female dehyar is known as a conflicting experience both by society and by women, spent in transition and located