عنوان پایان‌نامه

نقد و بررسی تبیین شلایرماخر از تجربه دینی با تکیه بر نقدهای هگل



    دانشجو در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "نقد و بررسی تبیین شلایرماخر از تجربه دینی با تکیه بر نقدهای هگل" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه دین
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 71086;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002088
    تاریخ دفاع
    ۲۹ بهمن ۱۳۹۳
    دانشجو
    نادر صمیمی
    استاد راهنما
    رضا گندمی نصر آبادی

    تجربه دینی یکی از موضوعاتی است که در سدههای اخیر محل بحث وگفتگوی بسیار بوده و تعاریف بسیاری از آن صورت گرفته است. وجه مشترک تمام این تعاریف شهودی بودن تجربه دینی است .تجربه دینی به عنوان یک نظریه نسبتا منسجم‌، نخستین بار توسط شلایرماخر مطرح گردید. او تجربه دینی را به " احساس وابستگی به امر مطلق " تعریف کرد. بدین ترتیب اساس دین نزد شلایرماخر احساس و شهود می‌باشد که به نظر وی این احساس و شهود نوعی آگاهی را برای انسان ایجاد می‌کند که از وساطت مفاهیم عقلی بینیاز است. شلایرماخر در مقابل رویکرد عقلانی و همچنین رویکرد اخلاقی به دین‌، راه دیگری را بنیان می‌نهد که اساس آن احساسات و عواطف است. این رویکرد شرایط خاصی را طلب می‌کند و نتایج ویژهای را به دنبال دارد که در فهم چیستی دین و شناخت خدا تاثیر به سزایی دارد. از جمله آثار و نتایج تجربه دینی شلایرماخر را می‌توان ترویج رویکرد سلبی درباره شناخت ذات و صفات خدا دانست .هگل به عنوان فیلسوف ایده باور و عقلگرای افراطی معتقد است هر آنچه واقعی است عقلانی است و هر آنچه عقلانی است واقعی می‌باشد. بر اساس نظر هگل‌، محتوای دین و فلسفه یک چیز است و هر دو مراحلی از آگاهی روح اند. به نظر وی تنها با اندیشه می‌توان به وجود خدا و ذات الهی پی برد. هگل با تکیه بر نظر خود مبنی بر عدم امکان آگاهی بی‌واسطه‌، تجربه دینی و شهودگرایی شلایر ماخر را نقد می‌کند و الهیات مبتنی بر احساس را ناتوان از توصیف و تبیین دین و خدا می‌داند. انتقادات هگل مبتنی بر تعریفی است که او از دین و چگونگی حصول آگاهی ارائه می‌کند. شاه بیت انتقادات هگل بر تجربه دینی مورد نظر شلایرماخر عبارت است از عدم امکان شناخت بی واسطه و شخصی بودن عنصر دینی در تجربه دینی و ناتوانی آن از شناخت ذات خدا .
    Abstract
    Abstract Being a frequently discussed topic through recent centuries, religious experience is one of the special subject that include wide variety of definitions in the theories of those who believe in it. However, intuitive nature of religious experience is the same element in all these definitions. As a fairly coherent theory, religious experience first propounded by Schleiermacher. Schleiermacher define religious experience as “ the feeling of absolute dependence ”. In this way , feeling and intuition form the bedrock of religion in Schleiermacher’s theory and furthermore they spring up a kind of consciousness for human that is free from mediation of rational concepts. On the contrary to the rational and moral approaches to religion, Schleiermacher establishes a new trend which its foundation is feelings and emotions. This approach seeks a new condition and causes new results that deeply influence the comprehension of religion and God. As a case in point, negative approach to comprehension of essence and features of God can be mentioned as the consequences of religious experience of Schleiermacher. Hegel as an idealist and extreme rationalist believes that: "The real is rational, and the rational is real". In Hegel's opinion the religion and philosophy's contents are the same and both of them are phases of soul's consciousness. In his opinion, God's existence and divine essence can be understood only through thinking. By leaning to his own idea about the impossibility of immediate recognition, Hegel, criticizes Schleiermacher’s intuition idea and believes that the theology which is based on feelings is disabled of comprehensive description of God and religion. These criticisms are based on Hegel's definition of religion and his description of the way of gaining awareness. Centered of Hegel's criticism of Schleiermacher's religious experience is the impossibility of immediately knowledge and personal understanding of the religious element in religious experience and its Disability to recognize the nature of God. Key words: Religious experience, theology, Hegel, Schleiermacher, Rationalism