عنوان پایاننامه
بررسی عوامل موثر بر گرایش به خواست فرزندان کم تر در زنان ۴۹-۱۵ ساله دارای همسر ساکن در شهر تهران
- رشته تحصیلی
- علوم اجتماعی - جمعیت شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 62094;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4620
- تاریخ دفاع
- ۱۹ اسفند ۱۳۹۲
- استاد راهنما
- فاطمه ترابی
- دانشجو
- رضا شیدانی
- چکیده
- چکیده هدف این تحقیق شناسایی عواملی جمعیتی، فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی می باشد که منجر به "گرایش به خواست فرزندان کمتر در میان زنان 49 – 15 ساله دارای همسر ساکن در شهر تهران" شده است. همچنین می خواهیم دریابیم که آیا راهکارهای ارائه شده تشویق موالید از جانب دولت می تواند خانواده ها را به فرزندآوری بیشتر تشویق کند یا خیر. برای سنجش عوامل جمعیتی، متغیر سن زن / شوهر، سن در اولین ازدواج زن / شوهر، فرزندان زنده به دنیا آمده، فرزندان زنده مانده، برای سنجش عوامل فرهنگی- اجتماعی، تحصیلات زن / مرد، اثرپذیری از رهنمودهای نهادهای سیاسی و مذهبی، اثرپذیری از هنجارها و ارزش های تقویت کننده کم فرزندی، اهمیت آزادی های فردی، اهمیت در دسترس بودن اقوام، ناتوانی از انجام کارهای خانه و بچه داری، عدم هماهنگی بچه داری با اشتغال یا تحصیلات، عدم هماهنگی بارداری با نوع شغل، فقدان یا کمبود مراکز مراقبات از کودکان را انتخاب نمودیم و همچنین برای سنجش عوامل اقتصادی، متغیرهای هزینه های فرزندآوری، لزوم داشتن درآمد کافی و شغل ثابت، اهمیت مساعد بودن وضعیت اقتصادی کشور، اهمیت داشتن مسکن مناسب، اهمیت پرداخت یارانه های دولتی، انتخاب شدند. در ادامه نیز متغیرهایی نظیر موافقت با اعطای وام، سکه، مرخصی زایمان، مرخصی شغلی به شوهر برای افزایش فرزندآوری بمنظور ارزیابی راهکارهای ارائه شده تشویقی موالید از جانب دولت انتخاب گردید. لازم به ذکر است که گرایش به فرزندان کمتر را با شاخص تعداد فرزندان ایده آل زنان مورد سنجش قرار داده ایم. این بررسی با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه انجام گردید و پرسشنامه ها را در زمان پاییز سال 1392 پس از دو مرحله پیش آزمون در بین زنان دارای همسر 49-15 ساله ساکن شهر تهران به تعداد 420 نفر پخش کردیم و نهایتا 406 پرسشنامه را جمع آوری نمودیم و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار دادیم. یافته ها نشان می دهد که از بین عوامل جمعیتی، سن بالا در اولین ازدواج زنان و شوهران منجر به کاهش گرایش به باروری شده اند. از بین عوامل فرهنگی اجتماعی، متغیرهای تحصیلات زنان، اثرپذیری از هنجارهای کم فرزندی، فردگرایی، ناتوانی در هماهنگ کردن کارهای خانه، کارهای بیرون از خانه و نوع شغل با فرزندآوری باعث کاهش گرایش به باروری شده اند؛ و از بین عوامل اقتصادی نیز فقدان درآمد کافی و نا امنی شغلی، اعتقاد به عدم
- Abstract
- Abstract This thesis aims to recognize the demographic, socio – cultural, and economic factors which lead to desire for less children among women aged between 15-49 years and living in Tehran city. The thesis also attempts to determine whether the soloutions provided by the government to encourage childbearinm coud lead to desire for more children or not. In order to measure demographic factors, variables such as the age of husband and wife at the time of survey, the age of husband and wife at their first marriage, the number of children born alive, and the number of alive children at the time of survey were selected. In order to measure socio-cultural factors, several variables were constructed to measure the couple’s education, the influence of political and religious entities, the influence of norms and values regarding the number of children, the importance of individual freedom and access to relatives, the incompatibility between house work or career responsibilities and taking care of children, the inconsistency between pregnancy and the type of career, and the lake or shortage of childcare center were selected. The impact of economic factors, was determined through variables such as childbearing costs, the impotance of sufficient income and permanent career, favorable economic conditions, possessing suitable home and government subsides payment. In order to measure the effect of government for childbearing the following variables were used: granting and gold coins, and matermity leave, the tendency to have fewer children was measured via the index of ideal number of children. The data was collected through a survey (at autumn 1392). 420 questions, wich wer modifided after two stages of pretest, were distributed among married women aged 15-49 years in different parts of Tehran city. Eventually 406 questionnairs were collected and included in the analysis. the findings suggest that among different demographic factors, the couple’s late marriage leads to l