عنوان پایان‌نامه

نقد و بررسی تطبیقی تساوی حقوق زنان در کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان



    دانشجو در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۸۶ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "نقد و بررسی تطبیقی تساوی حقوق زنان در کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 37542;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: T10
    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۳۸۶

    رساله حاضر که به نقد تطبیقی تساوی حقوقی زنان در اسلام کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان می پردازد مطالب محوری زیر را در ردارد: 1. با بررسی محتوایی که در بخش اول از کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان به عمل آمده نظریه تساوی به عنوان نظریه حاکم بر آن استحراج و مواردی که کنوانسیون خواستار برقراری تساوی بین زن و مرد در آن موارد می باشد مطرح گردیده و موارد تمام زمینه های اقتصادی, اجتماعی, فرهنگی و سیاسی را شامل می شود. 2. نظریه تساوی در بستر فکری جدید غرب ظهور پیدا کرده که شاخص های تفکرات جدید غرب را می توان در قالب عناوینی چون اومانیسم, سکولاریسم, نسبت گرایی, فردگرایی, حق محوری, بی اعتنایی به نهاد اخلاق و... ذکر کرد که این مبانی فکری به وضوح در کنوانسیون خودنمایی می کند که در واقع تعارض ریشه ای و تئوریک اسلام و کنوانسیون مربوط به این بعد می شود. 3. علاوه بر مبانی مذکور که ریشه تحولات همه جانبه در غرب بوده برخی تفکرات دیگری نیز در حوزه زنان با در ارتباط با زنان به وجود آمده که در واقع ناشی از همان مبانی علم اولیه بوده است تفکراتی نظیر نفی سنت, نفی جنسیت, تبیین جدید از نسبت بین زن و مرد, شخصیت گرایی افراطی, حق زن بر کنترل جسم خود, نفی خانواده و طور منطقی این تفکرات به نظریه تساوی تیبین زن و مرد می انجامد. 4. علاوه بر نقدهایی که بر مبانی فوق به عنوان تفکرات مدرن وارد است و اینکه اعمال نظریه تساوی موجب بی عدالتی میان زن و مرد می شود نباید از اهداف پشت پرده سودجویانی که به این نظریه دامن می زنند غافل ماند البته قضاوت در مورد کنوانسیون باتوجه به دستاوردهای نامطلوبی که برای جامعه زنان داشته کار ساده ای است. 5. اسلام به عنوان منادی به حق عدالت خصوصیات ویژه ای را که یک قانونگذار صالح باید داشته باشد دارد و براساس اصولی که برای شخصیت زن مسلمان طراحی کرده حقوق و تکالیفی برای او برشمرده که در نظام حقوقی اسلام کاملا عادلانه و واقع بینانه است. 6. کنوانسیون در تمام مواردی که اسلام میان زن و مرد از نظر حقوقی تفاوت قائل است با آن تعارض دارد به گونه ای که جمع اسلام و کنوانسیون به مثابه نقیضین غیرممکن است.
    Abstract
    The present thesis in cludes following central issues' giving critics and examination of women rights equity in islam. in islam and women anti discrimination convension correspond dingly: 1. first section examins contently women anti diecrimination convension thereby, it extracts equity idea as dominatnt idea then provides cases that the convension calls for establishment of male-female equity including all economic, socialm cultural, and political fields. 2. equity emecged from modern western intellectual ground that one can call new western thoughts parameters in the formats of humanism, secularism, relativism, individualism, authoritism, ethics ignority,... these intellectual foundations exhabit blatantly in the convension, to which original theoretical conflict of islam and the convension is related. 3. in addition to fore said foundations in which multiateral evolutions in west root, there are some other thoughts ranging into women and or about woment acually derived from the same eary common foundations, such as anti-tradition, anti-sex, new interpreation of male-female ratio, extremist individualism. women right over ger own body, anti-marriage,... considering these thoughts, there is no reason to distinguish male-female rights resulting rationally in male-female equity. 4. in addition to critics against above foundations as modern thoughts, and that equity adoption causes to injustice between man and woman, one should not ignore behind purposes of profiteers who fire that idea. caiving infavourable accomplishes for women society, of course , judgement about the convension is not a difficult task. 5. islam as a hearld of justice has special properties that a rigteous lawmaker should has, accounting rights and duties for muslom woman bused on principles drawn for her, that are fair and realistic within legal system. 6. convension conflicts with islam in all parts that islam differentiates legally between man and woman , so the they obey principle of excluded middle.