عنوان پایاننامه
بررسی و تحلیل خرده نمایش های ایرانی برای رسیدن به نمایش پیشرفته
- رشته تحصیلی
- نمایش- کارگردانی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 7377;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 38031
- تاریخ دفاع
- ۱۵ اسفند ۱۳۸۶
- دانشجو
- رضا صمد پور
- چکیده
- همگان به خوبی میدانیم که در ایران کهن سند مکتوبی از اجرای نمایش و یا آیینها و سنتهای غیر مذهبی – پیش و پس از اسلام – اگر هست از آن مورخان و مسافرانی است که به این دیار سفر کردهاند و در مکتوبات و خاطرات خود شرحی از آنچه دیدهاند، بر زبان آوردهاند و آنها نام نمایش و تئاتر برخود نداشتهاند و بیش از هر چیز حرکاتی جمعی بودهاند در تمنای باران و شفا و....، چیزی که آیین نامیده میشود، نمیتوان برای کند و کاو و جست و جو در ریشههای نمایش ایرانی راه چندان درستی را پیمود و به اسناد زیادی دربارهی اجراهای خاصی متکی بود و هر آن چه هست، پژوهشهایی است که استادان بزرگ ما در کتب تاریخ نمایش خود نگاشتهاند و به جرأت میتوان گفت شاید نتوان به چیزی بیشتر از آنها دست یافت. اما رویهی دیگر سکه تجزیه و تحلیل همان چیزهایی است که اساتیدمان برای یافتنشان سالیان دراز مطالعه و پژوهش کردهاند و ما را از وجود آن مطلع نمودهاند. این کار که جای خالی آن در مطالعات تئاتریمان احساس میشود از چند جهت حایز اهمیت است: یکی آن که اهمیت و ارزش آیینها، مراسم و خرده نمایشهای ایرانی را برای ما مشخص میکند و ما را بر آن میدارد که با نگاهی جدیتر از آنها به عنوان دستمایههای نمایشنامهها و نمایشهای امروزیمان استفاده کنیم و در حقیقت منابع اصیل هنر بومی خود را بشناسیم. دوم آن که نگاه تحلیلی به ما کمک میکند در جهت مردم شناسی و جامعه شناسی گام برداشته، با شناخت سلیقههای غالب مردم و علل گرایش آنها به چیزی که در تحلیل به آنها میرسیم، به صورا علمی تئاتر کشورمان را سازمان دهی کنیم. سوم این که با تلفیق و ترکیب عناصری که پس از تحلیل به آنها دست مییابیم، با درام غربی راه تولی تئاتر ملی را هموار سازیم. و..... رسالهی حاضر را با این رویکرد آغاز کردهام. از آن جا که همواره جای خالی نمایشهایی که تلفیقی از ادبیات و آیین و سنت خودمان با عناصر درام که باور داریم از آن ما نیست، احساس میشود و تعداد کارهایی که دو کفهی ترازویشان برابر باشد به اندازهی انگشتان دست است، قصد داشتم که گامی هر چند کوچک در این راه بردارم. بنابراین در فصل نخست تعاریفی چون تقلید، تراژدی و کمدی را که با آن سر و کار داریم، مطرح کرده و پس از آن نگاهی ساختاری به تراژدی و کمدی افکنده با نگاهی تحلیلی به بررسی عناصر این دو ژانر بپردازی
- Abstract
- All of us know well, In Iran if there is an document of performing or actual ceremony before or after Islam, it belongs to historians or Journeyers who trowel to this country and said about what they saw in their memories. They weren’t called rites for searching the ronts of Iranian play, it isn’t possible to go correct way or depend on many documents, there are some researches which our master have written in their historical have written in their historical theatre books, and it is impossible to find something more. But another way is analysis the some things which our masters have studied long times. For finding them. This action is important for some aspects. First, it distinguish the importance of Iranian rites, ceremonies and little-plays and stimulate us to us them for our current plays by more serious view by this way we know our real folk art resources better. Second, this annalistic view help us by use of anthropology and sociology organise our scientific theatre. Third, by combining the elements which achieve, it is possible to create national theatre. It feels empty space of the plays which are combination of our traditions and dramatic elements, I intended to do something for this. Then in first quarter, I have posed the detentions of mine, comedy and tragedy and then by structural view, I study the elements of this two genres. Also in this quarter I introduce the critics methods which is used in other quarters and as it is said in next quarters I analysis the Iranian literary-ritual resources which consist: 1- second quarter: Siavash enmity as one of the first Iranian ritual stories and plays which is remained some documents of it’s performance, It is one of the tragic part of Ferdowsis Shahnameh. 2- third quarter: the dance of ‘kill-lover’ which is the story of being killed one husband by wife’s lover and Bahram Beisaee has brought it in his book ‘theatre in Iran’. I innovate this name (kill-lover) because this play was performing by dancing a