عنوان پایان‌نامه

عدالت سزا دهنده



    دانشجو در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "عدالت سزا دهنده" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 42980;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2456
    تاریخ دفاع
    ۲۵ مهر ۱۳۸۸

    جرم به همراه شکل گیری اولین جوامع و به دنبال تزاحم منافع میان انسان ها پا به عرصه وجود نهاد و با ورودش حیات آدمیان و جوامع را به مخاطره انداخت. این واقعیت گرچه تلخ و نفرت انگیز است اما به گواهی تاریخ همراه همیشگی زندگی انسان بوده و هست . در واقع جرم کابوسی است بر خواب آرام بشریت. وجود پدیده مجرمانه در هر جامعه ‌ای چون دیگر پدیده‌های اجتماعی ناشی از روابط افراد با یکدیگر است وچون انسان چه به لحاظ ضرورت و چه به جهت فطری دارای زندگی اجتماعی است ? جرم ?بدین سان جزء جدایی ناپذیر زندگی اوست به نحوی که جرم پدیده‌ای بهنجار و بخشی از هر جامعه تلقی شده است ?با وجود این تاریخ حقوق کیفری نشان می دهد که از قدیم الایام بشر در برابر جرائم سکوت نکرده و درقبال تجاوز به حریم آزادی ها و حقوق خویش واکنش نشان داده است. از دیر باز جوامع انسانی حتی جوامع ابتدایی برای مقابله با جرم به ناچار از حربه‌ای استفاده کرده‌اند. این حربه از انتقام های پایان ناپذیر و خونین قبیله‌ای در اجتماعات بدوی تا مجازات های متمدن و پیشرفته امروزی دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است. صرف نظر از این تغییرات، آنچه از روزگاران کهن به عنوان یکی از دغدغه های اصلی در این حوزه محسوب می‌شود چگونگی توجیه عقلی و اخلاقی مجازات است. تحمیل مجازات به لحاظ خصایص ناخوشایند و نامطلوب آن چون تحمیل درد و رنج،‌سلب منافع از بزهکار، محدود کردن آزادی وی و ... همواره نیازمند تبیین اغراض و اهدافش بوده است. این عدم مطلوبیت تا حدی است که مجازات به عنوان شر و شرارت معرفی شده است. هگل مجازات را شرارت می داند و معتقد است جرم شری است که باید با شرارتی از همان نوع پاسخ داده شود، هابز نیز کیفر را شر تحمیل شده از جانب مقام عمومی می‌داند. این ویژگی‌ها سبب شده تا اندیشمندان و فلاسفه در پی ارائه توجیهاتی در خصوص مبانی و معیارهای تحمیل کیفر برآیند، توجیهاتی که به عنوان سنگ بنای مشروعیت مجازات بوده و پذیرش و تمکین از آن را ساده تر می‌سازد. اهداف مجازات ها دارای گستره وسیعی است که از انتقام به عنوان یکی از اهداف مجازات در جوامع غیر متمدن ابتدایی گرفته تا تحقق عدالت، بازدارندگی، بازپروری، ترمیم خسارات ناشی از جرم و... را در بر می‌گیرد. آن چه از میان همه ی این اهداف ، قدرت و سلطه ی خود را بر سایر توجیهات مجازات در طول تاریخ حفظ کرده است، اجرای عدالت است چرا که عدالت جویی در ردیف ویژگی های ذاتی انسان بوده و با سرشت او آمیخته است. در نگاه آدمیان یکی از راه های برقراری عدالت در جامعه، اعمال مجازات بر مبنای استحقاق و سزاواری مجرم است. این مفهوم که از درک فطری بشر در خصوص عدالت نشأت می‌گیرد، مجرم را سزاوار تحمیل مجازات می داند، چرا که او با انتخاب ناشایست نظم جامعه را مختل کرده است. سزادهندگی که به عنوان اولین نقش مجازات شناخته می شود. در حقیقت کفاره‌ای است برای خطای ارتکابی توسط مجرم.در این دیدگاه بزهکار باید احساس کند که مجازات ، سزای عمل مجرمانه ی اوست و به عبارتی مکافات عمل نامشروعی است که از آن به عنوان خطای اخلاقی مجرم تعبیر می شود و اساس مسوولیت کیفری را تشکیل می دهد. بدین ترتیب مهم ترین رسالت مجازات ها همانا اجرای عدالت بوده و هست. این مهم ممکن نیست مگر اینکه مجرم تاوان عمل خود را بپردازد و مکافات عملش را ببیند . از این رو توجیه اصلی و اولیه ی کیفر دردید همگان استحقاق است و کیفر رساندن تنها بر اساس جرم ارتکابی توجیه می شود. با این دید ، ترازوی عدالت تنها هنگاهی از نوسان می ایستد که مجرم برابر جرمی که انجام داده ، از همان نوع کیفر ببیند، بدین سبب سزادهی و اندیشه های مجازات مبتنی بر استحقاق نزدیک ترین راه برای رسیدن به عدالت می باشند. سعدی در این خصوص چه خوش سروده است: از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو زجو
    Abstract
    ندارد