عنوان پایاننامه
بررسی فقهی حقوقی نقل و پیوند اعضاء از جنبه خرید و فروش
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی - فقه و مبانی حقوق اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 000104;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 44705
- تاریخ دفاع
- ۱۳ مهر ۱۳۸۸
- دانشجو
- زهرا قادری فر
- استاد راهنما
- مجتبی الهیان
- چکیده
- مسئله پیوند اعضای بدن ازمسائل مستحدثه زمان است و در گذشته مطرح نبوده است اما با پیشرفت علوم پزشکی به صورت گسترده ای مطرح شده است ؛در شروع ابتدا مرگ و حیات توضیح داده می شود و بعد مرگ مغزی تعریف می شود و ملاکها و معیارهای تشخیص آن نیزبیان می شود ، پیوند اعضای بدن به سه صورت انجام می گیرد : 1 – پیوند از انسان زنده به زنده . 2 – پیوند از حیوان به انسان زنده 3 – پیوند از مرده یا فرد مبتلا به مرگ مغزی به انسان زنده ، که بیشتر بحث بر روی همین قسمت سوم است . انتقال ازمیت به دو صورت است : الف – وصیت در زمان حیات ، ب – ورثه میت ( که پول در ملک آنها داخل نمی شود و وارد ملک میت می شود ) در زمینه جواز پیوند اعضاء مخالفین ادله ای اقامه کرده اند که همگی مورد مناقشه است . از آنجایی که مشخص نمودن لحظه مرگ بسیار مهم است در مورد مرگ قلبی اختلافی نیست و اختلاف در مرگ مغزی است . در انتقال عضو از میت به انسان زنده پزشکان معتقدند که مرگ مغزی ، مرگ حقیقی است و در مقابل فقه ، مرگ قلب را مرگ حقیقی می داند ، با توجه به یافته های پزشکی و این که تشخیص مرگ مسئله ای عرفی است پس مرگ مغزی ، مرگ حقیقی است . انتقال اعضا هم از نظر فقه و هم از نظر حقوق قابل قبول است . از جمله آثار و ابعاد مالی پیوند اعضای بدن ، خرید و فروش آن است که دارای مخالفان و موافقان زیادی است که با بیان کردن مالیت اعضای بدن( از آنجایی که معنای مال ، معنایی عرفی است و مصادیق جدیدی را در بر می گیرد پس اعضای بدن هم یکی از مصادیق آن هستند ) و مالکیت انسان بر اعضایش ( مالیت بالقوه اعضای بدن و مالکیت انسان و سلطه اش بر اعضای بدنش دو شرط اساسی در صحت معامله است )؛ خرید و فروش با شرایطی معتبرمی شود. در مورد ماهیت عمل ، بیع با اهداف عقلایی توأم با معنوی راه حل معقولی است اما با وجود موجهیت و معقولیت بیع به عنوان عنوانی برای خرید و فروش اعضای بدن ، هبه اعضا از نظر انسانی دارای جایگاه والایی است و بکار بردن این عنوان بهتر است . این پایان نامه مشتمل بر سه فصل است که در فصل اول مرگ و مرگ مغزی و نقل و پیوند اعضاء و تاریخچه آن مورد بررسی قرار گرفته است و دلائل قائلین به جواز و عدم جوز پیوند اعضاء پرداخته شده و در فصل دوم در مورد شرایط معامله بحث شده و مالیت داشتن اعضای بدن و مالکیت انسان بر اعضاء مورد بررسی قرار گرفته و در فصل سوم هم خرید و فروش از دیدگاه فقه و حقوق بیان شده و ادله قائلین به جواز و عدم جواز خرید و فروش بیان شده است .
- Abstract
- Organ transplantation becomes a popular topic today which does not in the past but medical advances widely consider this subject. At first, we explain life and death then define brain death, we also speak about its criteria and basis Organ transplantation is done in three ways: 1. Transplant from living (human) to living 2. Transplant from animal to (living) human (xenotransplantation) 3. Transplant from deceased or brain dead We speak about item three more. Transplant from deceased perform in two ways: 1. Making a will in living time. 2. Heirs (whose money is not in their border but it is in the deceased evidences that are disputable. Graft members are allowed both in jurisprudence and in low. One of financial aspect of transplantation is its buying and selling which has many opposition and agreeable persons. Explaining the financial aspect of body organs (the meaning of property is a usage (common low) meaning and includes new items, therefore body organs are one of their items) and ownership of human on his organ are one of their items) and ownership of human ownership and his dominant in his own body organs are two selling on some conditions become valid. This thesis gas three chapters. In chapter one, we consider death, brain death, organ transplantation and its history and also we explain in reasons of permit or non- permit of transplantation. In chapter two discuss the conditions of transaction and consider the financial aspect of body organ and ownership of human on this organs. In chapter three we consider buying and selling (of body organs) both in jurisprudence and in law and also explain the reasons of accepting permit or non-permit of those.