عنوان پایاننامه
ارزیابی قابلیت جذب گوگرد از منابع مختلف و میزان تاثیر آنها در رشد ذرت سیلویی در خاک لومی شنی در شرایط گلخانه ای
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 3969;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 44782
- تاریخ دفاع
- ۱۹ بهمن ۱۳۸۸
- دانشجو
- مریم جبل عاملی
- استاد راهنما
- حسین میرسیدحسینی
- چکیده
- رشد و عملکرد مطلوب گیاهان وابسته به حضور 16 عنصر غذایی در حد مناسب است. فقدان هر یک از عناصر غذایی به تنهایی موجب توقف رشد می¬گردد و برای رسیدن به عملکرد مطلوب نه تنها مقدار، بلکه نسبت بین مقادیر این عناصر حائز اهمیت است. با مصرف صحیح کودهای شیمیایی و به کارگیری سایر علوم وابسته به کشاورزی، عملکرد متوسط محصولات در واحد سطح، در کشورهای درحال توسعه افزایش چشمگیری داشته است. مصرف کودهای شیمیایی در کشور ما نیز در سالهای اخیر سیر صعودی داشته است که بیشتر شامل کودهای نیتروژنی، فسفری و تا حدی کودهای پتاسیمی بوده است. ترویج مصرف گوگرد در کشور با توجه به آهکی بودن خاکهای زراعی و باغی، بی¬کربناته بودن آبهای آبیاری، کمی مواد ¬آلی و مشکلات ناشی از تنش خشکی باید گسترش یابد. گوگرد علاوه بر نقش اصلاح کنندگی، عنصر غذایی مورد نیاز گیاهان زراعی و باغی نیز به شمار رفته و حضور آن از طریق کاهش pH خاکهای آهکی، حلالیت عناصر¬غذایی نظیر فسفر، آهن، منگنز، روی را نیز افزایش می¬دهد. این تحقیق با هدف مقایسه منابع مختلف کودهای گوگردی از لحاظ قابلیت جذب و میزان تاثیر آنها در رشد ذرت سیلویی در یک خاک لومی شنی انجام شد. به منظور اجرای این تحقیق از منطقه بهشت سکینه (در اطراف کرج) چند نمونه خاک جمع آوری شد و پس از انجام آزمایش¬های اولیه مانند تعیین بافت، pH و میزان عناصر کم¬¬مصرف و پر¬مصرف در نمونه¬ها (در انتخاب خاک سعی شد که: مسئله کمبود گوگرد و یا شرایط مستعد بروز آن فراهم باشد: خاکی غیرگچی، در عین حال بافت سبک و مواد آلی کم)، یکی از خاکها انتخاب گردید. مقدار مورد نیاز از خاک تهیه و در یک آزمون گلخانه¬ای بر اساس طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار (گوگرد عنصری، ساری کود(گوگرد بنتونیتی تولید داخل)، گوگرد بنتونیتی تولید خارج، گوگرد عنصری به همراه کود دامی پوسیده و شاهد) در سه سطح کودی (صفر، 25، 50 میلی¬گرم گوگرد در کیلوگرم خاک) در سه تکرار انجام گرفت. پس از اعمال تیمارها و تلقیح باکتری تیوباسیلوس با خاک، بذر ذرت از رقم704Single cross در هر گلدان کشت گردید. در طول یک دوره هشت هفته¬ای، رطوبت گلدانها با اضافه نمودن آب مقطر در 70% حد ظرفیت مزرعه نگه داشته شد. در خاتمه کشت، میزان کلروفیل و شاخص سطح برگ اندازه¬گیری و سپس گیاهان برداشت و وزن مرطوب، وزن خشک اندام هوایی، مقدار نیتروژن، فسفر، آهن، روی، منگنز و گوگرد کل در گیاه و همچنین pH، مقدار فسفر، آهن، روی، منگنز و مقدار گوگرد قابل جذب در خاک گلدانها اندازه¬گیری شدند. نتایج به دست آمده با نرم¬افزار کامپیوتری SAS آنالیز شد. بر اساس نتایج حاصل از این بررسی، موثرترین تیمار در تغییر و کاهش pH تیمار گوگرد عنصری بوده اگر چه با سایر تیمارها در یک گروه آماری قرار داشته¬اند ولی نسبت به خاک اولیه حدود 1/0-2/0 واحد تغییر مشاهده شده. مقدار گوگرد قابل جذب در خاک برای تیمار گوگرد عنصری به همراه مواد آلی بطور معنی¬داری بیشتر از سایر تیمارها بود و همین روند برای عناصر دیگر چون فسفر، روی، منگنز نیز مشاهده شد. تفاوت معنی¬داری بین تیمارهای گوگرد دانه¬بندی شده با بنتونیت مشاهده نشد. اگر چه کلیه تیمارهای گوگردی در مقایسه با شاهد سبب افزایش گوگرد قابل جذب در خاک شدند. نتایج تجزیه گیاه نشان داد که میزان گوگرد جذب شده در تیمار گوگرد عنصری بیشترین و تفاوت معنی¬دار با شاهد و سایر تیمارها داشته است. بیشترین غلظت منگنز و روی در گیاه در تیمار گوگرد عنصری به همراه مواد آلی بدست آمد و در این مورد نیز تفاوتی در عملکرد منابع گوگردی دانه¬بندی شده مشاهده نشد. عدم اختلاط یکنواخت گوگرد با خاک در مورد کودهای دانه¬بندی شده و روند کند رهاسازی عنصر گوگرد در این کودها به عنوان عوامل موثر در کاهش جذب گوگرد می¬باشند. اگر چه کیفیت دانه¬بندی این کودها نیز می¬تواند در این امر موثر بوده باشد. تفاوت تیمارهای کودی و شاهد از نظر گوگرد قابل جذب نشان دهنده آزادسازی بخشی از گوگرد موجود در کود در خاک بوده است. نتایج این آزمایش می¬تواند در تعیین خط مشی مطالعاتی در مورد کاربرد گوگرد و کودهای گوگردی در سطح مزرعه و در جهت توصیه¬های بهتر مصرف گوگرد در کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.
- Abstract
- Optimum growth and yield of plants depends on the presence of nutrient elements. The lack of each of these elements results in the cease of growth and for an optimum yield not only the quantity, but also the ratio of these elements to each other is important.With Correct use of chemical fertilizers and application of other agricultural sciences, the average yield of crops in a unit area in developing countries have had a great increase. Use of chemical fertilizers in our country also have had an increasing trend. The use of sulfur in our country has to be developed due to calcareous soils, bicarbonated irrigation waters, low organic matter and drought stress. Sulfur acts as a nutrient element for agricultural and horticultural crops and as a soil conditioner. It also effects the availability of other elements such as P,Fe, Mn and Zn . This research compared different sources of sulfur for their uptake potentials and rates of their effects on the growth of silage corn in a sandy loam soil. For this pupose, some soil samples were collected from the Behesht Sakineh (east of Karaj) and after some analysis such as soil texture and micro and macro element content in the samples, one of the sampled soils was selected. The required quantity of the soil was provided and a greenhouse experiment was conducted in completely randomized desgin with 5 treatments (elemental sulfur, sari fertilizer (granular bentonite sulfur), a of bentonite sulfur, a combination of elemental sulfur and manure fertilizer, and blank) in three levels (0, 25,50 mg S/kg soil) in three replicates. After introduction of treatments and inoculation of bacteria tiobacillus with the soil, the corn seeds were cultivated from single crosss 704 in each pot for a period of eight weeks, Moisture was maintained at 70% F.C level by adding distilled water. At the end of growth period the plant chlorophyl content and the leaf area index was measured and consequently the plants were harvested and wet weight, air dry weight, total P, Fe, Zn, N, Mn and S quantities of plant and also pH, available P, Fe, , Zn, Mn and S in soils were measured. Resuts were analysed by a computer solftware SAS. the results indicates that, the most effective treatment in altering and reduction of pH was the elemental sulfur treatment. A variation of up to 0/2 units compared with the original soil pH was observed. Differences in available soil sulfur for the combination of elemental sulfur with organic matter treatment was significantly higher than other treatments and the same changes was observed for other elements such as P, Zn, Mn. A significant differnce between the treatments of granulated sulfur and Bentonite was not observed. Although, all of sulfur treatments caused an increase in available sulfur in the soil compared with the blank. Results of plant analysis demonstrated that the quantity of available sulfur in the elemental sulfur treatment was the most and had a significant difference with blank and other treatments. The most plant Mn and Zn concentration was seen in the combination of elemental sulfur with organic matter treatment and also in this case there was not a a difference for granular sulfur sources performance. It is suggested that non homogenous combination of sulfur with the soil in granular sulfur and the slow absorbtion of the element in such fertilizers during the time of experiment may have affected sulfur absorbtion. However, the quality of granular sulfur can also be effective. The difference between fertilizers and blank treatments in available sulfur demonstrates absorption of a part of soil fertilizer,s sulfur, and in such an instance the elemental sulfur in combination with organic matter has performed better due to better combination and presumably accelerating of biological processes