بررسی رابطه ناگویی خلقی و هوش هیجانی در دانش آموزان تیز هوش و عادی
- رشته تحصیلی
- روانشناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه موسسه روانشناسی شماره ثبت: 414;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 44241
- تاریخ دفاع
- ۱۲ بهمن ۱۳۸۷
- دانشجو
- معصومه کریمی
- استاد راهنما
- محمدعلی بشارت
- چکیده
- چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه ناگوییخلقی و هوش هیجانی دانشآموزان مدارس تیزهوش وعادی انجام گرفت. صد و هفتاد و پنج دانشآموز دبیرستانی ( 86 دانشآموز مدرسه تیزهوش، 89 دانشآموز مدرسه عادی) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس ناگوییخلقی تورنتو و مقیاس هوش هیجانی را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و ضرایب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ناگوییخلقی دانشآموزان مدارس تیزهوش کمتر از دانشآموزان مدارس عادی است، اما بین هوش هیجانی دانشآموزان مدارس تیزهوش و عادی تفاوت معنادار مشاهده نشد. در هر دو گروه دانشآموزان تیزهوش و عادی، بین ناگوییخلقی و هوش هیجانی رابطه منفی معنادار وجود داشت. افراد تیزهوش به دلیل فهم و درک بهتر و سریعتر موقعیتهای هیجانی، پردازش و سازماندهی بهتر این موقعیتها و توانایی بیشتر برای تبدیل هیجان ادراک شده به کلام، کمتر به ناگوییخلقی دچار می شوند. بالا بودن هوش شناختی به دلیل تفاوت ماهیتی با هوش هیجانی نمیتواند تضمین کننده هوش هیجانی بالا باشد. ناگوییخلقی بدون توجه به ریشه و علت آن، نوعی نقص در پردازش و تنظیم هیجان ها است و به همین دلیل با هوش هیجانی رابطه منفی دارد. واژه های کلیدی: ناگوییخلقی، هوش هیجانی، هوش عمومی، دانشآموز
- Abstract
- Abstract The present study was aimed to compare alexithymia and emotional intelligence two student samples from gifted students’ school and normal students’ school. One hundred seventy five high school students (86 from gifted students’ school, 89 from normal students’ school) were included in this study. All participants were asked to complete the Farsi version of Toronto Alexithymia Scale (FTAS-20) and Farsi version of Emotional Intelligence Scale (EIS-33). Analysis of the data involved both descriptive and inferential statistics including means, standard deviation, multivariate analysis of variance and Pearson’s correlation coefficients. The results revealed that gifted students reported lower levels of alexithymia than did normal students. No significant difference was found between the two groups in terms of emotional intelligence. The results also revealed that alexithymia was negatively associated with emotional intelligence in both groups. It can be concluded that gifted students understand emotional situations better and faster while process and organize these situations better than normal students. Thus, gifted students are more able to exchange perceived emotions to words. This may lead them to show less alexithymic characteristics than normal students. Emotional intelligence is different from cognitive intelligence so gifted students do not always have high emotional intelligence. Alexithymia, regardless of its causes, is a kind of deficiency in processing and regulation of emotion. This can explain the negative relationship between alexithymia and emotional intelligence. Key words: alexithymia, emotional intelligence, general intelligence, students