عنوان پایان‌نامه

مقایسه دیدگاههای قوشچی در شرح تجدید العتقاد



    دانشجو در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مقایسه دیدگاههای قوشچی در شرح تجدید العتقاد" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه و حکمت اسلامی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1831ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 44802
    تاریخ دفاع
    ۲۱ بهمن ۱۳۸۸
    استاد راهنما
    قاسمعلی کوچنانی

    چکیده : هم نراقی و هم قوشچی با نظر به وجود و ابطال دور در تسلسل برای اثبات واجب الوجود استدلال می کنند.نراقی حدوث عالم را حدوث دهری می داند و بیان می کند که حدوث دهری مخترع میرداماد نیست بلکه نظریه بسیاری از حکما و متکلمان و محققان است. اما قوشچی معتقد به حدوث زمانی عالم است.قوشچی معنای قدرت خداوند را امکان فعل و ترک آن با نظر به داعی در همه ی اوقات و بدون واسطه می داند،اما نراقی معنای قدرت را امکان فعل و ترک با نظر به داعی دربرخی اوقات چه با واسطه و چی بی واسطه می داند.همچنین قوشچی علم خداوند به اشیا را حضور خود اشیا در نزد خداوند میداند،و نراقی در بحث کیفیت علم خداوند ،نظر شیخ اشراق را می پذیرد،یعنی علم خداوند،علم حضوری اشراقی تفصیلی قبل از ایجاد اشیا است که با علم بعد از ایجاد اشیا بر طریقه واحدی است. نراقی اراده را تعلق قصد به یکی از طرفین می داند که آنرا برگزیده و به آن مایل شده است ولی قوشچی اراده را صفت قدیم قائم به ذات و مغایر با علم و قدرت و سایر صفات می داند.از نظر قوشچی کلام خداوند همان کلام نفسانی مدلول کلام لفظی و قدیم است که از طریق عقل و نقل اثبات می شود،ولی نراقی آنرا حروف و اصوات حادث و قائم به غیر ذات می داند،که از طریق نقل اثبات می گردد.نراقی اصل را در اثبات صدق خداوند انتفای قبح از ذات خداوند می داند ولی قوشچی از طریق محال بودن نقص در خداوند و اجماع بر صدق خداوند استدلال می کند و در نظر نراقی استدلال های قوشچی به انتفای قبح از ذات خداوند برمی گردد و هر دو حکیم صفات سلبیه را ازواجب تعالی بدلیل واجب الوجود بودن خداوند نفی می کنند.و اختلاف نظر اساسی این دو حکیم دراین است قوشچی صفات خداوند را زائد بر ذاتش می داند، ولی نراقی قائل به عینیت صقات با ذات است.
    Abstract
    Abstract : Naraghi and Ghoushchi both reason pleasure considering vicious circle repeal and succession . Naraghi recognizes word contiongency as to prove the necessary being and states thet contingent at the duration was not invented by Mirdamad , but is the theory of many wisdoms , speakers and researchers . Ghoshchi belives in the contiongent of world time duration . He recognizes the meaning the God"s power as a possibility of action and leave based on cause in all times regardless of arbiter , but Naraghi states the meaning of power as a possibility of action and it"s leave based on cause in sometimes , whether with arbiter or without it . Ghoushchi also recognizes God"s knowledge to objects as the presence of objects themselves at his site . Naraghi accepts sheig eshragh"s opinion upon quality of God"s knowledge , that means God"s knowledge is Eshraghi"s presence knowledge detailed before creation of objects which is in united method with knowlwdge after creation of objects . Naraghi recognizes will as belonging of intention to one of the parties chosen and inclined to it . However , Ghoushchi recognizes will as an old self supporting attribute andin contrast with knowledge , power and other attributes . In Ghoshchi"s opinion God"s speech is an inner speech in sense of verbal and old speech which Is proved through intelligence and transference but , Naraghi recognizes it as contiongent and non self supporting letters and sounds proved through transference . Naraghi belives that origin to prove God"s truthfulness is obscenity Entefa of his essene but Ghoushchi reasons God"s truthfulness through impossibility of God"s defect and consensus . In naraghi"s view Ghoushchi"s reasons refer to obscenity of God"s necessary being . Thxese two scholars basic disagerrment is that Ghoushchi believes in God"s attributes as unnecessary attribute of his essence but Naraghi believes in concreteness of attributes with essence .