عنوان پایاننامه
تفسیر قوانین شکلی (آئین دادرسی مدنی)
- رشته تحصیلی
- حقوق خصوصی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4325;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 79325;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4325;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 79325
- تاریخ دفاع
- ۲۶ بهمن ۱۳۹۵
- دانشجو
- حسین داودی بیرق
- استاد راهنما
- حسن جعفری تبار
- چکیده
- تفسیر قواعد حقوقی در حوزه حقوق تکنیکی و فلسفه حقوق یکی از دشواری های حقوقدانان، قضات و فلاسفه است. موضوعی که هیچ راه و شیوه واحدی در آن به دست نیامده است. آموزه های هرمنوتیک شیوه های تفسیری را بیان نموده و در برخی نظریات آن، موضوع تفسیر یا ژانر یکی از معیارهای مهم و تاثیرگذار در تفسیر است. اکثر نوشته های موجود در رابطه با تفسیر حقوق، مسئله را بدون توجه به نوع قانون کنکاش نموده اند، در عین حال بحث از قواعد تفسیر نوع خاصی از قواعد از جمله قواعد شکلی و شیوه های خاص آن نیز نوشتاری جداگانه را می طلبد. هر چند در نظریات اشخاصی چون بنتام قواعد شکلی تکلیف اجرای قواعد ماهوی را بر عهده دارند و گاه به عنوان خدمتکار بی ارج و قرب قواعد ماهوی معرفی شده اند؛ اما به حق باید گفت قواعد آیین دادرسی گونیای راست نمای دو عدالت متفاوت و ضروری هستند. اگر قواعد ماهوی درصددند تا عدالت را بین افراد جامعه تعیین نمایند، قواعد شکلی باید عدالت ماهوی را با شیوه ای عادلانه محقق سازند که این نوع عدالت به «عدالت آیینی» معروف است؛ بنابراین آیین دادرسی به عنوان ابزاری که خود نیز واجد ارزش های ذاتی است، تحقق عدالت ماهوی را به شیوه ای عادلانه در نظر دارند، این خود مهم ترین وجه تمایز قواعد ماهوی از قواعد شکلی شده است. همین ویژگی است که حقوق شکلی را بر حقوق ماهوی تفوق می بخشد. شناخت این خصیصه مهم یکی از موثرترین عوامل در تفسیر قواعد شکلی است و در زمره عوامل برون متنی موثر بر تفسیر قواعد شکلی قرار می گیرد و البته اهداف فرعی دیگری چون پرداختن به امور غیر ترافعی، کسب رضایت عمومی، تامین بودجه عمومی، حل دعاوی جمعی، مدیریت حجم انبوه دعاوی و غیره را می توان از دیگر عوامل موثر بر تفسیر به عنوان اهداف و مقاصد نوعی این قواعد دانست. آیین دادرسی به زعم برخی نظریات صرفا رویه ها یی هستند که لازم است صرف نظر از نتایج حاصله رعایت شوند و تنها معیار اجرای دقیق و درست این تشریفات و رویه ها هستند، عدالتی که رالز آن را «عدالت آیینی محض» خوانده است، از این حیث، قواعد شکلی رویکردی وظیفه گرایانه دارند و غایت مدار و نتیجه محور نیستند، به نظر می رسد تفسیر مضیق قواعد شکلی نیز حاصل همین اندیشه است و پندار این است که قواعد شکلی لازم است پیش بینی پذیر باشند و حقوق طرفین در نظمی از پیش تعیین شده تضمین گردد. در مقابل نظریات دیگری که مبنای قوانین جدید برخی کشورها بوده اند، آیین دادرسی را نتیجه مدار می دانند به گونه ای که آیین دادرسی لازم می دارد تا نتایجی مطلوب را حاصل نماید. گاه این نتیجه ارائه نتایجی اقتصادی و به صرفه است و گاه لازم می دانند که بیشتر از عدالت آیینی بر عدالت ماهوی تمرکز نماید و به صحت نتایج به عنوان معیار ملموس عدالت ماهوی، به مثابه هدف برجسته خود نظر داشته باشد. در این میان برخی نظریات به دنبال پیش بینی کارایی در کنار عدالت، سعی دارند صحت (عدالت) را به روشی معقول پی گیری نمایند. برخی از دادرسی دانان نیز آیین دادرسی را ابزار تحقق صلح اجتماعی می دانند که این هدف لازم می دارد قواعد دادرسی منعطف تر باشد بنابراین راهی ساختارشکنانه در تفسیر قواعد شکلی را می پذیرند.
- Abstract
- Legal rules interpretation in the field of technical law and legal philosophy is difficult one for lawyers, judges and philosophers. Matter that no single way was obtained. Hermeneutic doctrine express Interpretive methods and in some hermeneutics theories, subject or genre of interpretation is one of text criterion for interpretation. Most of writings about interpretation, study the matter Regardless of rules kind, at the same time the matter of certain rules interpretation wants separate study. Although in some scholars such as Bentham procedural rules enforce the substantive rules as duty, and sometimes it known as maid of substantive rules, but truly must be said, that rules are the bevel of two different and essential justice. If substantive rules determine the justice among people, procedural rules must enforce the substantive rules with fair manner that called "procedural justice". Therefore civil procedure such as a means that has intrinsic values, try to accomplish substantive justice with fair manner. This characteristic is the main difference between procedural rules and substantive rules. This feature gives supremacy on procedural rules to substantive rules. Recognizing of this feature has important effects in interpretation of procedural law and accounts as extra text factor in procedural law interpretation. Of course procedural rules have other goals and intents such as administrating uncontested matters, public satisfaction, purveyance public funding, collective conflict resolution, management of mass claims and etc, that are effective factors in interpretation of civil procedure. In some theories procedural rules are the practice and forms that regardless of the results must be obeyed and the only measure of correct results is the complete and exact carrying out the formalities and procedures, what John Rawls called it as "pure procedural justice". This approach is deontological and not Consequentialism or purposive. It seems that the narrow interpretation of the procedural rules is the result of this thought and assumption is that the procedural rules must be predictable and rights of the parties guarantee in predetermined arrangement. In contrast, some other ideas are Consequentialism or purposive so that the procedure is necessary to obtain the desired results. Sometimes the result is cost effective results and sometimes need to focus on substantive justice more than procedural justice, and regard accuracy as a tangible measure of substantive justice as overriding purpose. some other theories with predict efficiency beside justice, trying pursue accuracy (justice) by a reasonable way. Some proceduralists accounts civil procedure as means for social peace accomplish. this goal needs that procedural rules be flexible, so accept deconstruct manner in civil procedure interpretation. Keywords: Hermeneutics, philosophy of Civil Procedure, interpretation, procedural rules