عنوان پایان‌نامه

وجهیت دربندهای متمم



    دانشجو در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "وجهیت دربندهای متمم" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    زبانشناسی همگانی
    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77622;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4449;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77622;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4449
    تاریخ دفاع
    ۲۳ شهریور ۱۳۹۵

    وجهیّت به ذهن فرصت دسترسی به موقعیّت‌های ممکن و بررسی مقابله‌ای آنها را می‌بخشد. عناصر وجهی در زبان طبیعی ردیابی هوشمندان? موقعیّت‌های ممکن را میسّر می‌سازند. هدف این پژوهش کشف نقش بند پایه در تعیین معنای وجهی بند متمّم و تشخیص شباهت‌ها و تفاوت‌های بیان وجهیّت در بندهای پایه و متمّم است. امکان تعبیر وضع ناواقع و نیروی بندگونه با ارزش‌ بی‌نشان یا نشاندار و (عدم) امکان به‌کارگیری قیدهای ارزیابی در بندهای موصولی و متمّم با ساز? پای? واحد در زبان فارسی نشان می‌دهند که ساز? پایه نقشی در تعیین معنای وجهی بند درونه‌ای ندارد. همچنین، با فرض اعتبار نظری? فاز، پیش از ادغام عناصر پایه، درون? فاز ForcereportP درونه‌ای به نظام مفهومی- مقصودی منتقل و نفوذناپذیر می‌شود که بنابراین عناصر پایه نمی‌توانند به فرافکن‌های وجهی بند درونه‌ای دست یابند و معنای وجهی آن بند را تعیین کنند. با این حال، بندهای متمّم با محمول پایه مطابق? وجهی دارند. بررسی دقیق داده‌های فارسی نشان می‌دهد که بیان صرفی- نحوی وضع ناواقع در بندهای پایه و متمّم یکسان است امّا (نا)واقع بودن، به صورت بنیادین، در بندهای پایه بر اساس دریافت گوینده و در بندهای متمّم بر اساس دریافت نگرنده تعریف می‌شود. (عدم) امکان کاربرد قیدهای ارزیابی در بندهای پایه و متمّم یکسان است. در هر دو مورد، به دلیل شناسنام? مشخّصه‌ای قیدهای ارزیابی کاربرد آن قیدها با ارزش ناواقع وضع ناواقع ممکن نیست. بازنمایی صرفی- نحوی بندگونه‌های پرسشی و تعجّبی در بندهای پایه و متمّم یکسان امّا بازنمایی صرفی- نحوی بندگونه‌های خبری و امری در آن بندها مشابه (و نه یکسان) است. نیروی منظوری در بندهای متمّم همانند نیروی منظوری در بندهای پایه می‌تواند تعبیر اظهاری، سؤالی، درخواستی یا احساسی داشته باشد. نیروی گزارشی در بندهای پایه به لحاظ آوایی تهی است و با ارزش مستقیم تعبیر می‌شود. در بندهای متمّم نیروی گزارشی در واژ? که یا به صورت تهی تظاهر می‌یابد و با ارزش غیرمستقیم تعبیر می‌شود. قیدهای منسوب به کارگفت‌ها در واقع قیدهای گزارشی هستند که می‌توانند محمول‌هایی با مشخّّص? [report: direct] را توصیف کنند و بنابراین در بندهای متمّم به کار نمی‌روند. کلیدواژه‌ها: وجهیّت، بند متمّم، درونه‌سازی، وضع ناواقع، وضع ارزیابی، فرافکن‌های نیرو.
    Abstract
    Modality grants to the mind the opportunity to access and contrastively analyze the possible worlds. Modal elements in the natural language make it possible to cleverly keep track of the possible worlds. This study aims to discover the role of the matrix clause in determining the modal semantics of the complement clause and to recognize the similarities and the differences of the expression of modality in matrix and complement clauses. The possibility of the interpretation of Irrealis Mood and Clause-Type Force with the unmarked or marked value and the (im)possibility of employing evaluative adverbs in relative and complement clauses with the same matrix constituent in Persian show that the matrix constituent does not have any role in determining the modal meaning of the embedded clause. Also, upon the authenticity of the Phase Theory, before the merger of the matrix elements, the interior of the embedded ForcereportP phase is tranferred to the Conceptual-Intentional system and becomes impenetrable, so that the matrix elements cannot access the modal projections of the embedded clause and determine its modal meaning. Nonetheless, complement clauses are in modal agreement with the matrix predicate. The close examination of the Persian data shows that the morphosyntactic expression of Irrealis Mood is identical in matrix and complement clauses but being (ir)realis, by default, is defined based on the speaker’s perception in matrix clauses and based on the attitude holder’s perception in complement clauses. The (im)possibility of using evaluative adverbs in matrix and complement clauses is identical. In both cases, due to the featural specifications of the evaluative adverbs, it is not possible to use them together with the irrealis value of Irrealis Mood. The morphosyntactic representation of the interrogative and exclamative clause types is identical in matrix and complement clauses but the morphosyntactic representation of the declarative and imperative clause types in those clauses is only similar (and not identical). Illocutionary Force in complement clauses, like Illocutionary Force in matrix clauses, can be interpreted as assertion, question, request or emotion. Report Force in matrix clauses is phonetically null and is interpreted with the direct value. In complement clauses, Report Force is realized in the word ke ‘that’ or in a null form and is interpreted with the indirect value. The adverbs attributed to speech acts are in fact reportative adverbs that can modify predicates with the feature [report: direct] and hence are not compatible in complement clauses. Keywords: modality, complement clause, embedding, Irrealis Mood, Evaluative Mood, Force projections.