عنوان پایان‌نامه

جنبه های مختلف عشق در رمان های میلان کوندرا



    دانشجو در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "جنبه های مختلف عشق در رمان های میلان کوندرا" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    زبان وادبیات فرانسه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 1423/2;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 46871
    تاریخ دفاع
    ۱۹ بهمن ۱۳۸۸
    استاد راهنما
    ایلمیرا دادور

    چکیده هدف از تحقیق حاضر، بررسی جنبه¬ها ی مختلف عشق در رمانهای میلان کوندرا می¬باشد. بدین منظور با توجه به حضور همیشگی مضمون عشق در رمان¬های این نویسنده، به بررسی این درونمایه در برخی آثار وی از جمله عشق یک زوج در "هویت"، عشق مادری در "زندگی جاری دیگر است" و عشق به وطن در "جهالت" پرداخته شده است. در "هویت" که عشق یک زوج مورد مطالعه قرار می¬گیرد، داستان بر سر یک زوج جوان بی¬تجربه نیست، بلکه هر دو افرادی میانسال هستند و در فصل دوم عشق به سر می¬برند آن¬ها در عشق مأوایی برای فرار از دنیای اطرافشان یافته¬اند. نویسنده در این کتاب شکنندگی عشق این دو عاشق و چگونگی گذر آنها از آرامش به یأس و ناامیدی را به تصویر می¬کشد. در "زندگی جای دیگر است" نویسنده به خوبی جنبه¬های مختلف عشق از جمله عشق زناشویی، مادری، عشق گناه آلود و همچنین دریافت یک نوجوان از عشق را توصیف می¬کند، با این وجود عشق مادری نسبت به تمام این عشق ها قوی تر است و خاستگاه این عشق افراطی مادر نیازهای فروخورده وی می باشد که سودای پیوندی کامل با موجودی دیگر را در سر می پروراند و این پیوند میسر نمی شود مگر با موجودی وابسته که کسی جز فرزند نمی باشد. بدین ترتیب، زمانی که پسر نوجوان خواستار استقلال می شود مشکلات یکی پس از دیگری از راه می رسند. در پایان، نویسنده ی مهاجر، در کتاب "جهالت" بعد جدیدی از عشق به وطن را به خواننده معرفی می کند. از نظر میلان کوندرا، عشق به وطن دیگر به عنوان "اولین و آخرین عشق بعد از عشق به خدا" محسوب نمی شود. وی سخن از دلتنگی و غربت زدگی مهاجرین نمی گوید، بلکه ناکامی و احساس شکست آن ها به محض بازگشت به وطن را توصیف می کند. در واقع، شخصیت های رمان های میلان کوندرا، مأیوس و ناخشنود از وضعیت خود، مأوا و وطن خود را در عشق می جویند.
    Abstract
    Dans ce travail de recherches, nous envisageons d'étudier les différents aspects de l'amour dans l'œuvre romanesque de Milan Kundera. Ainsi, étant donné l'omniprésence de cette thématique dans les romans de cet auteur, nous avons choisi de travailler respectivement sur l'amour du couple dans L'Identité, l'amour maternel dans La vie est ailleurs et l'amour de la patrie dans L'Ignorance. Dans L'Identité où nous étudions l'amour du couple, il ne s'agit pas des jeunes gens sans expérience, mais de deux personnes âgées, en saison des deuxièmes amours, qui ont trouvé dans l'amour un abri contre le monde de leur entourage. L'auteur y peint la fragilité de l'amour des deux amants et leur passage de la sérénité à la désillusion. Dans La vie est ailleurs, l'auteur dépeint merveilleusement l'amour sous ses aspects divers, tels l'amour conjugal, maternel, coupable, ainsi que l'amour découvert par le jeune adolescent. Cependant, c'est l'amour maternel qui l'emporte sur tous les autres aspects; et cet amour excessif s'explique par un besoin refoulé de la mère qui s'aspire à une fusion totale avec son enfant qui est le plus dépendant des êtres jusqu'à un certain âge. Par conséquent, dès que celui-ci fait preuve d'indépendance les problèmes arrivent l'un après l'autre. Enfin, avec L'Ignorance, l'auteur exilé évoque une nouvelle dimension de l'amour de la patrie. Pour Milan Kundera, l'amour de la patrie n'est plus considéré comme "le premier et le dernier amour après l'amour de Dieu", comme disait Paul Verlaine dans son poème "L'amour de la patrie est le premier amour". Il n'y parle pas de la nostalgie des exilés loin de leur pays natal, mais de leur déception, une fois leur Grand Retour effectué. Ainsi, les personnages de Kundera, déçus et insatisfaits de leur situation, cherchent en amour leur refuge, leur abri et leur patrie.