عنوان پایان‌نامه

چگونگی تکوین دستورنویسی فارسی از ۱۲۵۱تا۱۳۴۰براساس آثار شاخص ترین دستورنویسان این دوره (حبیب اصفهانی،عبدالعظیم قریب،پنج استاد،خیام پور،لازار وهمایون فرخ)




    رشته تحصیلی
    زبان و ادبیات فارسی
    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4443،;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77414;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4443،;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77414
    تاریخ دفاع
    ۲۹ تیر ۱۳۹۵
    دانشجو
    مونا ولی پور
    استاد راهنما
    احمد احمدی

    بررسی دستورهای سنتی فارسی بخشی از تاریخ مطالعات زبان‌شناختی است. با راه یافتن علم نوین زبان‌شناسی به ایران، زبان‌شناسان بیشتر به دستاوردهای جدید این علم پرداخته و کمتر به بررسی دستورهای سنتی فارسی اهتمام داشته‌اند. این پژوهش با بررسی تعدادی از دستورهای فارسی، سیردستورنویسی فارسی را در طول نزدیک به یک قرن بررسی می‌کند. این دستورها عبارت‌اند از دستورهای حبیب اصفهانی، دستور قریب، دستور پنج استاد، دستور خیامپور، دستور همایونفرخ و دستور لازار. علاوه بر مرور دستاوردها و نوآوری‌های هر دستورنویس، مباحث مربوط به فعل به صورت اختصاصی در هر کتاب بررسی شده و با کتاب‌های قبل و بعدش مقایسه شده است. بدین ترتیب چگونگی تکوین بعضی از مفاهیم و سیر تحول آنها نشان داده شده است. این پژوهش نشان می‌دهد که همه این کتاب‌ها به‌جز دستور لازار را می‌توان به منزله حلقه‌های متوالی یک زنجیر در نظر گرفت و از سیر تحول مفاهیم دستوری در آنها سخن گفت. به سخن دیگر، در بسیاری از مباحث هرکتاب در تکمیل کتاب پیشین است. دستور لازار خارج از این زنجیر قرار دارد و متعلق به سنت دستورنویسی اروپاست و تا حد زیادی از اشکالات دستورهای سنتی فارسی بری است. بسیاری از مباحث مطرح‌شده در کتاب او کاملاً بی‌سابقه بوده و برای نخستین بار بدان‌ها اشاره شده است. با استناد به آنچه در این پژوهش آمده، می‌توان درباره تحول هر یک از مفاهیم دستوری موردبحث در طول این یک قرن مستقلاً سخن گفت و نتایج پژوهش را به تفکیک مفاهیم دستوری ذکر کرد. این پژوهش همچنین نشان می‌دهد که دستورهای سنتی فارسی بعضاً حاوی نکاتی هستند که جزء دستاوردهای جدید زبان‌شناسان محسوب می‌شوند. به سخن دیگر، دستورنویسان سنتی ما به بسیار از دغدغه‌های امروز زبان‌شناسان و دستورنویسان اشعار داشته و به بسیاری از مسائل با ادبیاتی متفاوت اشاره کرده‌اند.
    Abstract
    The study of traditional works on Persian grammar is an important part of the historiography of linguistic studies about Persian language. Iranian linguists didn’t engage with these historical studies and had little attention to traditional works on Persian grammar. This thesis tries to study the history of grammatical works on Persian language from two centuries before. In this period, some traditional works on Persian grammar is so important and these are the object of our historical research; Habib Isfahani’s Dastur-e-Sokhan and Dabestan-e-Farsi, Dastur-e-Gharib, Dastur-e-Panj-Ostad, Khayampour’s Dastur, Homayoun Farokh’s Dastur and the masterpiece of Lazard: Persian grammar. After surveying the most important features of each work, we have focused on the chapter of ‘verb’ in these books. By focusing on ‘verb’, we could compare the views of these works and also we could make a historical sense of each of the subjects around and related to ‘verb’. This study shows that, except the Lazar grammar, other books are in a united theoretical chain and searching the evolution of grammatical concepts in these works makes sense. In another word, each of these works has stood on the shoulder of the previous one. But Lazard’s work is very different from the others. His work is a forerunner of modern linguistic studies on Persian language and has so much details and a high qualified methodology. In this study, we have also compared the insights of these primary linguists with new finding in the most recent researches in the field. We have shown that there is so much that we can learn our predecessors. Keywords: Traditional works of grammar, History of Persian Grammar, Habib Isfahani, Gharib, Panj-Ostad, Khayampour, Homayoun Farokh, Lazard.