عنوان پایاننامه
گمشده در هویت تراملی
- رشته تحصیلی
- زبان وادبیات انگلیسی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس البرز شماره ثبت: 1422;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81058;کتابخانه پردیس البرز شماره ثبت: 1422;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81058
- تاریخ دفاع
- ۱۰ خرداد ۱۳۹۶
- دانشجو
- سید رضا ابراهیمی
- استاد راهنما
- مریم سلطان شهدتاج بیاد
- چکیده
- مهاجرت شمار کثیری از ایرانیان در زمان رژیم پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 باعث شکل گیری جامعه مهاجرین در کشورهای غربی به ویژه امریکا شد. این جوامع ایرانی دور از وطن همواره با مشکلات زیادی از جمله تبعیض نژادی، حاشیه رانده شدگی و دیگربودگی روبرو بوده اند و یا با بی مهری جامعه و دولتمردان کشورهای پذیرای آنها مواجه شده اند. تحولات خاورمیانه به ویژه بعد از حملات یازده سپتامبر باعث شد آثار ادبی که آمریکائیان ایرانی تبار خلق می کردند مورد توجه قرار گیرد و در بسیاری از فهرست ها در صدر آثار پرفروش قرار گرفتند. این مسله فرصتی را فراهم نمود تا پس از گذشت بیش از سه ده از حضور ایرانیان در غرب، مهاجرین ایرانی تبار به ویژه نسل دوم مهاجرین تلاش کنند تا از طریق خلق آثار ادبی با مشخصه های چند فرهنگی خود را به کشور میزبان شناسانده و هویت ترافرهنگی خود را تثبیت نمایند. این تحقیق سعی دارد به بررسی چگونگی شکل گیری بینابینی روایت، هویت و فضا در آثار چند نویسنده زن مهاجر ایرانی بپردازد. در انتخاب این آثار سعی شده از یادنگاشته های نسل اول و دوم زنان مهاجر استفاده شود که آثاری چون آشپزخانه زعفرانی نوشته ی یاسمین کرودر، دید و بازدید اثر تارا بهرامپور، پسران و دیگر اشیا شعله ور اثر پروچیستا خاکپور و دو اثر از فیرزوه جزایری دوما با عنوان خندیدن بدون لهجه و عطر سنبل، عطر کاج در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته اند. رساله حاضر می کوشد بازنمایی زندگی جوامع دیاسپورایی ایرانی را بر اساس تحلیل هومی بابا از شکل گیری هویت، نقد گفتمان ملی گرایانه و شکل گیری بینابینی فضای سوم بررسی نماید. تاکید هومی بابا همواره بر پیوند خوردگی هویت است، هویتی که حالت بینابینی و آستانه ای دارد به سوژه ی دیاسپورایی این امکان را می دهد که فراتر از مرزهای هویت ثابت و غیر قابل تغییر بر ناپایداری هویت و امکان تولید و باز تولید آن تاکید نماید. اما این بازتولید بدون رجوع به وطن و بازنویسی تاریخ پیش از مهاجرت ممکن نیست زیرا بسیاری از زنان مهاجر خود را قربانی هژمونه فرهنگی جامعه و نظام قدرت مردسالارانه زادگاه می دانند و بازنویسی تاریخ سرکوب شده ی گذشته به آنها امکان خلق فضایی می دهد که حرف خود را به گوش دیگران برسانند. از طرف دیگر تضاد بین رفتارها و عادات فرهنگی با فرهنگ جامعه میزبان باعث ایجاد شکاف و دوپارگی هویت فرهنگی به ویژه در نسل دوم مهاجرین شده که ترک انجام عادات فرهنگی به صورت مکانیکی و باور بر این مسله که فرهنگ امری ثابت و غیر قایل تغییر نیست باعث شکل گیری هویت ترافرهنگی و تراملی می شود که لازمه ی شکل گیری هویت بینابینی و گاهی جنسیتی زنان مهاجر است که با استفاده از تلفیق نظریات هومی بابا و جودیت باتلر مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین، مفاهیمی چون ناخانمانی، استفاده از ابزار زبان برای لزوم ایجاد پیوند خوردگی هویت مهاجرین با جامعه میزبان و بازیابی فضای فراموش شده و از دسته رفته ی وطن از مفاهیمی است که در این رساله مورد بررسی و خوانش قرار می گیرد.
- Abstract
- The migration of Iranians before and after the Islamic revolution in 1979 and subsequent departure of Iranians to western countries, particularly to the United States, formed the Iranian diaspora. Concerned with various serious cultural and national vacillations, marginalization, and discrimination, Iranian diaspora now looks for new means of redefining themselves in the host land’s cultural context through literature. This dissertation investigates the liminal formation of narrative, identity and space in selected novels by diasporic women authors through the analysis of representative texts in English including, Funny in Farsi, Laughing Without and Accent, The Saffron Kitchen, To See and See Again and Sons and Other Flammable Objects. Theories of post-colonialism and post-structuralism will be crucial in addressing these issues, while the analysis explores how the Iranian diasporic identity is informed by an inherently traumatic and violent history of the Patriarchal hegemony, discourses of power, regimes of truth, and performativity. Focusing on the traumatic experience of the Iranian immigrants and preoccupation of the female subjects with history, performative normative discourse and the relationship of protagonist and author with Iranian cultural practices of the ancestral home, this dissertation investigates the process of hybridization and defining the cultural identity. How literature opens up new spaces of expression for the reconstruction, maintenance and negotiation of a desired state of being and identity for diasporic Iranian communities rooted in their diasporic present and the homeland of the past is also considered. Researches indicate that how the Iranian immigrants attempt to (re)construct and negotiate their identities within conflicting contexts in terms of creating the third space. The anticipated findings concentrate on defining the states in which the diasporic Iranian literature inscribes itself into new society and culture, redefines its narrative, identity and space in a transnational position. Keywords: Diasporic Iranian fiction; Liminal identity; Counter-Narrative; Liminal space; Post-colonial criticism; Performativity