عنوان پایاننامه
نظریه و نقد در نقاشی نوگرای ایران
- رشته تحصیلی
- پژوهش هنر
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60791
- تاریخ دفاع
- ۱۸ تیر ۱۳۹۲
- دانشجو
- مژگان پناهی
- چکیده
- چکیده این پژوهش بر آن است که با محوریتِ نظریه و نقد در جنبش نقاشیِ نوگرا، به مسأل? مخاطب و ارتباط او با آثار نقاشیِ نو بپردازد. منظور از نظریه و نقد در این پژوهش، شاملِ نظری? هنری نمی- باشد؛ بلکه آراء و نظرهای صاحبنظران و نقد منتقدان و مخاطبان را شامل می گردد. همواره شنیده می شد که نقاشیِ نو نظیر امپرسیونیسم و کوبیسم و آبستره، در ایران مخاطب نیافت و این آثار با اقبالِ مخاطب مواجه نگردیدند. این پژوهش می کوشد تا در درجه اول مسأله ارتباط مخاطب با این آثار را در نظریه و نقد در فاصله سال های 1320 تا 1357 مورد مطالعه قرار دهد و در این راستا دلایل ارتباطی مخاطبان با آثار نقاشیِ نو از جمله سقاخانه را جستجو نماید. فرضی? تحقیق این بوده که مسأل? ارتباط مخاطب با این آثار، منحصراً به عناصر بنیادی خط و رنگ- به عنوان عناصر اصلی نقاشی- مربوط می شده است. در فصل اول، به شیوه های تاریخی- توصیفی، تاریخچه نظریه و نقد و چگونگی تکوین آن در فاصله سال های مذکور ارائه شده است. در فصل دوم به شیوه های تحلیلی- کمّی سعی شده است تا مسأله ارتباطی مخاطبان در نظریه و نقد موافقان و مخالفان نوگرایی مورد بررسی قرار بگیرد. در فصل سوم با به کارگیری شیوه های تحلیلی- کیفی، در نظریه و نقد، عمده ترین دلایل ارتباطی مخاطبان با آثار ذکر شده اند. در پایان تحقیق نتیجه گیری با روش استقرایی صورت پذیرفته است.
- Abstract
- Abstract This research tries to investigate audience and her/ his relationship with modern paintings on the basis of modernistic painting movement criticism and theory. Theory and criticism means experts, critics and audiences' opinions and decisions but not only artistic theory. It is always obvious that modern painting like impressionism, cubism and abstract styles are not interested by audiences. This research aims to study relationship of audience and theory and criticism of styles during years of 1941 to 1978 and search the reasons of audiences' relationship with modern painting such as Saqakhaneh. The hypothesis is relationship of audiences and those styles is belonging to basic elements of line and colour as the main ones in painting. Historical- descriptive techniques, history of theory and criticism as well as how their appearance during the said period of time have been stated in the first chapter. Second chapter tries to review relationship of audiences in theory and criticism of pros and cons of modernistic based on analytical- quantitative approaches. The most significant reasons of audience's relationship with those paintings using analytical- quantitative approaches have been explained in third chapter. Conclusion is based on inductive method. Keywords: criticism and theory، Iranian painting، Avant-guard painting، saqakhaneh، line&colour