طراحی خدمات برای زنان آسیب دیده اجتماعی با رویکرد طراحی مشارکتی
- رشته تحصیلی
- طراحی صنعتی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 59292
- تاریخ دفاع
- ۲۷ شهریور ۱۳۹۲
- دانشجو
- مریم حیدری پور صالح آباد
- استاد راهنما
- جمشید امامی, وحید چوپانکاره
- چکیده
- این رساله در جستجوی رسیدن به پاسخ این پرسش است که آیا زنان آسیبدیده میتوانند طراحان زندگی خود باشند. «تفکر طراحی»، متودولوژی حل مشکل به روش خلاقانه است و در طبقات پایین اجتماع، به دلیل مواجهه با منابع محدودتر، نیاز به نوآوری افزایش مییابد؛ لذا تجهیز بودن به مهارت طراحی به معنای توانمند شدن فرد و کنترل داشتن بر جریان زندگی است. در این رساله، پس از بررسی مفاهیم کلیدی، طی برقراری ارتباط مستقیم با زنان آسیبدیده در کنیا و ایران مشخص شد که توانمندسازی پایدار زنان آسیبدیده، در گرو اقدامی جمعی و برخاسته از بطن اجتماع است؛ به بیانی دیگر «نوآوری اجتماعی»، که به ظرفیت جامعه برای حل مشکلات و بهبود زندگی جمعی مربوط است. از این رو، سناریویی از آیندهای ممکن ارائه شد که طی آن با سرمایهگذاری بر مددجویان و مشارکت جامعه، رسیدن به این هدف ممکن میشود. در این سناریو، خدمات قابل بسط، تکرارپذیر و با بازده اقتصادی در سه فاز طرحریزی شده است: (1) آموزش اجتماعی طراحی و خلاقیت کارآفرینانه به زنان آسیبدیده (2) مشارکت شهروندان و بهرهگیری از خرد جمعی، از طریق پایگاه اینترنتی برای رسیدن به طرحی درآمدزا برای مددجویان و همچنین تسهیل و تقویت جریان جوامع خلاق (3) پشتیبانی از تحقق ایدهها با حمایت کارشناسانه و اعطای وام. با اجرای این سناریو، فرصتهای اجتماعی مجدداً به روی زنان آسیبدیده گشوده شده، احساس تعلق و باز پیوستن به جامعه در آنها ایجاد میشود و با بهبود شرایط معیشت خواهند توانست با استقلال و اطمینان آیندهی خود را مدیریت کنند.
- Abstract
- This thesis seeks to answer whether disadvantaged women are able to be designers of their own lives or not. In this regard, reviewing key concepts and initiating direct contact with disadvantaged women both in Kenya and Iran, revealed that sustainable empowerment of the target group depends on community collective action; in other words social innovation, the capacity of society in solving social problems. Hence, a possible scenario by investing on disadvantaged women and community collaboration, is planned. In this scenario, a scalable, repeatable and profitable business model has been planned in three stages: (1) entrepreneurial innovation training to disadvantaged women (2) community involvement and benefiting from collective wisdom in order to plan an income generating activity for the target women (3) supporting the realization of the idea by offering loans and expertise. With the implementation of this scenario, social opportunities will be again accessible to disadvantaged women; besides, the growing sense of belonging and reintegration into society, improvement of living conditions and achieving independence in life.