عنوان پایان‌نامه

بررسی تمهید خدای ماشینی در روایت سینمایی



    دانشجو در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تمهید خدای ماشینی در روایت سینمایی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    سینما
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60984
    تاریخ دفاع
    ۲۶ شهریور ۱۳۹۲

    Deus Ex Machina در زبان لاتین به معنای خدای ماشینی، دستگاهی است که در تئاتر یونان باستان به وسیله¬¬ی آن بازیگری را در نقش یکی از خدایان برای حل¬و¬فصل و گره¬گشایی از کشمکش نیروهای متخاصم به درون صحنه می¬فرستاده¬اند. کارکرد و ما¬به¬ازای آن در روایت کلاسیک سینمایی را می¬توان عاملی تلقی نمود که خارج از جهان داستان در پایان¬بندی بستار روایی همین نقش را بر عهده می¬گیرد. این رساله در نظر دارد تا با پرداختن به مفهوم این تمهید (و موارد استفاده از آن در آثار تراژدی¬نویسانی چون اوریپید ، و به دنبال آن بررسی این تمهید در روایت سینمایی به عنوان جدیدترین محمل ساختار روایی کلاسیک(، به ضرورت استفاده از آن در درام بپردازد. در حالی¬که از نظر منتقدانی چون ارسطو استفاده از چنین تمهیدی برای حل و فصل در درام ضایعه¬ای بیش نیست. در نتیجه¬ی بحث پیش¬رو با پرداختن به کاستی¬های انتقاد ارسطو در باب کاربرد چنین تمهیدی به بررسی رویکردی متفاوت، جامع و تا حدودی جدیدتر در قبال این آثار خواهیم پرداخت. رویکرد ارسطو رویکردی است ناظر بر ساختار اثر و تاثیر آن بر مخاطب، که توسل به آن، تمهید خدای ماشینی را چون نقصی در تخطی اثر، از وحدت¬های مد نظرش می¬بیند. عمد مولف در به¬کارگیری این تمهید نقشی اساسی ایفا می¬کند. این عمد به عنوان مهم¬ترین عامل در ورود این تمهید در پایان¬بندی می¬تواند توجیه¬گر استفاده¬ی آن در اثر دراماتیک باشد. بدین معنی که استفاده¬ی به عمد آن را الزامات یک یا چند ضرورت اجتناب¬ناپذیر تعیین می¬کنند. ضرورت کاربرد این تمهید نیز خود برخواسته از زمینه¬ای است که مولف و اثر آن در آن شکل می¬گیرند. بنابراین بررسی و نقد این آثار، بر مبنای زمینه و ضرورت آن ، نیازمند اتخاذ رویکردی است که شرایط تولید اثر، محیط مولف و اندیشه¬اش را به عنوان عواملی تاثیر¬گذار مورد بررسی قرار می¬دهد.
    Abstract
    Abstract Deus Ex Machina, from Latin, meaning "god from the machine" is a plot device used by the ancient Greek theater to intervene one of the actors as a deity in order to resolve and unravel the final catastrophe and conflict of antagonists and protagonists. In classic movies, Deus Ex Machina may be considered as an element, out of the theme, which is employed to have the same role in the conclusion of the narrative structure. Although some critics such as Aristotle believe that using Deus Ex Machina in drama for unraveling is a catastrophe, this thesis aims at pointing out the necessity of Deus Ex Machina in drama by studying its concept and its application in the works of tragedians such as Euripides and its analysis in cinematic narration as the newest classic narrative structure. In the conclusion, the thesis tries to analyze the deficiencies attached to Aristotle’s criticism by employing a different, comprehensive and rather modern approach towards those words of arts. Aristotle’s approach is based on the structure of the work, and the effect on the audience and suggests that applying Deus Ex Machina is irrationality in the work of art that deviates from unity. the deliberate use of author in using Deus Ex Machina plays a basic role in his narration. As the most important element, such an intentional use of Deus Ex Machina in the conclusion of the story may justify its application in dramatic works. In other words, one or more unavoidable requirements determine deliberate use of Deus Ex Machina. The necessity of such a requirement is also based on the grounds where the author and the work of art are formed. Therefore, analysis and criticism of such work of arts on the basis of their grounds and necessity, requires an approach that analyzes the conditions of producing a work of art, the environment of an author and his/her thoughts as effective elements.