عنوان پایان‌نامه

بازتاب داستان یوسف(ع) و زلیخا ی قران کریم در ادبیات ایران با تکیه بر نمایشنامه در مصر برف نمی بارد نوشته محمد چرمشیر



    دانشجو در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بازتاب داستان یوسف(ع) و زلیخا ی قران کریم در ادبیات ایران با تکیه بر نمایشنامه در مصر برف نمی بارد نوشته محمد چرمشیر" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    ادبیات‌ نمایشی‌
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60507
    تاریخ دفاع
    ۳۰ شهریور ۱۳۹۲

    چکیده: اقتباس از متون ادبی برای نگارش متون نمایشی در سراسر دنیا رایج است. در این میانه متون مقدس و مذهبی از جایگاه خاصی برخوردارند. استفاده از متونی همچون کتاب مقدس(عهد عتیق و جدید) بارها در نگارش نمایشنامه و فیلمنامه مورد استفاده قرار گرفته است. قرآن معجزه¬ی بزرگ پیامبر اسلام(ص)، کتاب مقدس ما مسلمانان، با بیانی زیبا و فصیح می تواند بعنوان یکی از گنجینه های بی پایان ادبی مورد استفاده نمایشنامه نویسان قرار بگیرد، که در مواردی منجر به اقتباس هایی نیز شده است. از آنجا که قرآن خودش را بعنوان احسن القصص معرفی می نماید و این زیبایی و شیوایی از طرف قرآن شناسان و نویسندگان بارها مورد تأیید قرار گرفته است، و همچنین تازگی این متن ادبی برای تمامی اعصار باقی خواهد ماند، پس می¬تواند مبنای اقتباس برای نمایشنامه نویسان در هر عصر و زمانه¬ای باشد، چراکه قرآن بوی کهنگی نمی¬گیرد و در هر عصر و زمانه ای ارمغانی تازه و متناسب همان زمان برای استفاده کننده دارد. وجود داستان های متعدد در قرآن می تواند برای روزگار معاصر هم به نگارش نمایشنامه ها و فیلم نامه های اقتباسی بدیع رونق بخشد که البته این مستلزم شناخت دقیق سبک داستانگویی قرآن و آشنایی با تعابیر و تفاسیر آن می باشد. این نوشتار می کوشد تا نخست خواننده را با شیوه های داستانگویی قرآن آشنا و پس از آن نگاهی گذرا به اقتباس های قرآنی در عصر حاضر بیندازد و در نهایت، با تکیه بر نمایشنامه¬ی ¬" در مصر برف نمی بارد " نوشته: محمد چرمشیر، اقتباس شده از داستان حضرت یوسف(ع) و زلیخا در قرآن، این اقتباس قرآنی را مورد بررسی قرار دهد. کلید واژه ها: قرآن، اقتباس، متون مقدس(عهد عتیق و جدید)، داستانگویی، یوسف(ع)، زلیخا
    Abstract
    Literal Context Excerption is typically common for drama composition universally, mainly it is true for canonical and faith books(old and new testament) used as device for drama(play) and film scripts , Quran is counted a miracle manifested by Islam messenger as the Holy Book of Muslims which composed of elaborated and eloquent expressions and verses, moreover it is the origin of literal endless collections for playwrights, it is evident that the Quran applied as vehicle for composition of great number of quotation, since Quran renown as story masterpieces received firmly attestation of many writers and Quran context elaborators with strong and unique sensations for all generations through whole epochs, consequently inferred as the bedrock elaboration for playwrights along the whole times and ages in complying for and film scripts and play writing pending to familiarization with underlying genre of Quran stories and elaboration, furthermore with required attribution to plain inferences and hermeneutics . . The current paper encourages the reader to focus on the Quran fads and excerption extracted from the Quran finally to review the milestone ascribed to drama titled: No Snow precipitation in Egypt authored by Mohammad Charmshir copied virtually from Hazrat Yousef(Joseph) and Zolaykha Story manipulated in Quran. . Keywords: Quran; Excerption; Sacred Statements(Old and New Testaments); Story Telling; Hazrat Yousef(Joseph) and Zolaykha Story