عنوان پایاننامه
مدل سازی اثر سرکوب مالی بر رشد اقتصادی در چارچوب یک کشور صادر کننده نفت
- رشته تحصیلی
- علوم اقتصادی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1528;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 59502
- تاریخ دفاع
- ۲۴ شهریور ۱۳۹۲
- دانشجو
- سحر عابدینی
- چکیده
- مطالعات انجام شده در دهه 1970، یک رابطه تجربی معنی دار و مثبت بین رشد اقتصادی و درجه توسعه بازارهای مالی ( و یک رابطه منفی بین سرکوب مالی و رشد اقتصادی ) را نشان داده اند. در دوره قبل از ادبیات رشد درون زا، مدل های مربوط به واسطه های مالی به طور تحلیلی رابطه بین توسعه بازارهای مالی و سطح بهره وری را برقرار نمودند اما قادر نبودند تا رابطه بین واسطه های مالی و رشد اقتصادی را ارائه نمایند. تعدادی از محققان با ارائه مدل هایی در زمینه ادبیات تئوریک، توانستند رابطه ای بین رشد اقتصادی و توسعه مالی برقرار سازند. سؤالاتی که مطرح می شود این است که آیا منفی بودن اثر سرکوب مالی بر رشد اقتصادی در چارچوب یک کشور صادرکننده نفت تأیید می شود؟ چرا دولت ها با وجود انحرافات زیادی که سرکوب مالی در اقتصاد ایجاد می کند باز به این سیاست روی می آورند؟ در این پایان نامه به طور نظری برای کشورهای صادرکننده نفت اثر سرکوب مالی بر رشد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از رهیافت بهینه یابی پویا و روش همیلتونی نقش سیاست های دولت به شکل دخالت در بخش مالیبا حضور درآمدهای نفت بر رشد اقتصادی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که در تحقیقات قبلی این مسئله به صورت نظری مورد بررسی قرار نگرفته است. نتایج نشاندهنده ی این است که در چارچوب یک کشور صادرکننده نفت تحت شرایط و فروضی سیاستهای پولی مبتنی بر سرکوب مالی اثر منفی بر رشد بلندمدت اقتصادی دارند. همچنین نتایج حاصله از ساختار مدل ارائه شده حاکی از آن است که هر چه دولتها به برنامه های بلندمدت تعهد کمتری داشته باشند و بدون توجه به انضباط مالی و تنها با دیدکوتاه مدت اگربهمنافعزودگذرتوجهداشته باشند، آنگاه سرکوب مالی بهترین راه برای بدست آوردن درآمدهای پولی آسان خواهد بود و نتیجه ای جز تورم و کاهش رشد بلندمدت را در برنخواهد داشت.
- Abstract
- Studies conducted in the decade of 1970, have shown a significant and positive relationship between economic growth and the degree of development in financial markets (and a negative relationship between financial repression and economic growth). In the prior period from endogenous growth literature, models with financial intermediaries were analytically set relationship between development of financial markets and productivity levels but they were unable to provide the link between financial intermediaries and economic growth. A number of researchers could establish a relationship between economic growth and financial development by presenting theoretical models in the literature. However, a question that arises is whether or not this can also confirm the negative effect of financial repression on economic growth regarding an oil-exporting country. In particular, why governments still tend to this policy, despite the large deviations which are created through financial repression in the economy? This thesis investigates the effect of financial repression on economic growth for an oil-exporting country by applying dynamic optimization approach and Hamiltonian method. The main idea in the thesis is to analyze the role of government’s policy in the form of involvement in the financial sector with the presence of oil revenues in its budget and the way that oil incomes can affect private production. In this respect the outcomes of the thesis would contribute the current status of the economic growth theory. Results indicate that a monetary policy based on financial repression in this context has a long-term negative impact on economic growth. Also based on the outcomes of the designed model, when the government has less commitment to the long-term plans and focuses on short-time view and just noticing the temporary benefits, then the financial repression policy would be best way to get easy money earnings and the result will be the increase of steady state inflation rate with the reduction of long-run growth. Keywords: financial repression, negative real interest rates, economic growth, dynamic optimization technique.