امکان سنجی حقوقی اجرای قراردادهای مشارکت درتولید و قراردادهای خدمانی مدل قانون نفت ۱۳۵۳ در شرایط کنونی
- رشته تحصیلی
- حقوق نفت و گاز
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3537;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 62022;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3537;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 62022
- تاریخ دفاع
- ۰۲ دی ۱۳۹۲
- دانشجو
- پیمان آقابابایی دهکردی
- استاد راهنما
- الهام امین زاده
- چکیده
- امروز، صنعت نفت ایران برای رشد و توسعه، نیازمند سرمایه و فناوری است. با توجه به کمبود منابع داخلی و نیاز به فناوری بهینه و کارآمد، قراردادهای مشارکت در تولید و خدماتی (نمونه قانون نفت 1353) راهکاری برای جذب این دو از فراسوی مرزها می باشد. در این رساله، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی سعی شده است که جنبههای مختلف حقوقی این دو قرارداد بررسی شود. لذا پس از شناخت مفاد کلی قراردادهای فوق و فهم ماهیت حقوقی آنها از منظر حقوقی داخلی، امکان بهکارگیری سنجیده شده است. تلاشهای فوق این یافتهها را در پی داشت که؛ نخست: این دو قرارداد از منظر حقوقی بیانگر ایجاد نوعی حق دینی بر نفت تولیدشده است. دوم، ماهیت این دو قرارداد بر اساس عقد صلح یا جعاله غیرقابل فسخ، قابل توجیه است. سوم، از منظر تولید صیانتی و نیز جذب سرمایهگذاری خارجی، قراردادهای مشارکت در تولید و خدماتی، کارایی بیشتری در قیاس با بیع متقابل دارند. چهارم، نظام مالکیتی حاکم بر صنعت نفت ایران، مخازن نفت و نیز نفت تولیدی را در زمره اموال عمومی - غیرقابل تملک خصوصی و ایجاد تعهد عینی- قرار داده است. پنجم، در صنعت بالادستی نفت، هرگونه سرمایهگذاری، به جز مواردی که مجوز آن توسط مجلس شورای اسلامی صادر شده است، ممنوع هست. لذا با توجه به یافتههای فوق، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که: در صورتی میتوان از قراردادهای مشارکت در تولید و خدماتی (نمونه قانون نفت 1353) استفاده کرد که مجلس شورای اسلامی به مقامات اجرایی، مجوز جذب سرمایهگذاری و ایجاد تعهد عینی نسبت به نفت تولیدی را بدهد. شایانذکر است، با توجه به آثار مالی متفاوت قراردادهای فوق، مجوز تعهد عینی باید همراه با تصریح در نوع قرارداد باشد. به بیان دیگر، مجوز ایجاد تعهد عینی بر اساس بیع متقابل، قابلاستفاده برای قرارداد مشارکت در تولید یا خدماتی نیست.
- Abstract
- Today, the development of Iran petroleum industry is required investment and technology. Given the lack of internal resources and the need for efficient optimized technology, production sharing and service contracts (oil law model 1974) are mechanism to attract these from across borders. In this thesis, using descriptive and analytical methods have tried to be reviewed the legal aspects of the contract. Therefore, after the cognition general provisions of the contract and understand their legal nature from the domestic legal perspective, the Feasibility to apply has been assessed. Mention efforts were followed these findings that: First, two contracts from the legal perspective has been a kind of personal right on oil production. Second, the nature of these contracts is justified, on sol he contracts and Jalhe irrevocable. Third, from the perspective of production maintenance and attracting foreign investment, production sharing and service contracts, efficiency of is better than Buybacks. Fourth, petroleum reservoirs are the public property and private property is unavailable. Fifth, in the upstream oil industry, foreign investments, where authorization has been issued by Parliament, is prohibited. Considering the above findings, such result can be concluded that: In case production sharing and service contracts (oil law model 1974) was used that the Parliament, to the Executive Authority for attracting foreign investment and creation Objective obligation in oil production, granted an authorization. It should be noted, according to the different financial effects of these contracts, authorization objective obligation must associate with clear in the type of contract. In other words, authorization engage objective obligations based on buyback are not useable in the production sharing or service contracts.