عنوان پایان‌نامه

حق آموزش زنان در اسناد بین المللی حقوق بشر و اسلام با تاکید بر افغانستان



    دانشجو در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "حق آموزش زنان در اسناد بین المللی حقوق بشر و اسلام با تاکید بر افغانستان" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق بشر
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3429;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61967;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3429;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61967
    تاریخ دفاع
    ۲۰ مهر ۱۳۹۲
    استاد راهنما
    خیراله پروین

    جامعه زنان افغانستان، به دلیل حاکمیت ساختار قبیله‎ایِ مردسالار و برداشت‎های خاص مذهبی، از متون دینی متناسب با اقتضائات بستر اجتماعی، همواره از حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خویش، به خصوص از حق دست‎یابی به تحصیل و آموزش، محروم بوده‎اند که این محرومیت تاریخیِ مُزمِن و دوام‎دار، ضمن آنکه بر فضای زندگی فردی، خصوصی و خانوادگی آنان، تأثیر منفی و مخرِّب گذاشته، به سهم خود، انحطاط، عقب‎ماندگی و توسعه‎نیافتگیِ کشور را، در صحنه بین‎المللی نیز موجب گشته است. ضرورت ایجاب می‎کند که این واقعیت، به‎عنوان متغیّر وابسته، مورد تحقیق قرار گیرد و فاکتور‎ها، عوامل و متغیّرهای تأثیرگذار در آن، شناسایی و از حق تعلیمی و آموزشی زنان پشتیبانی و از چهره حقیقی اسلام، در این زمینه، غبار روبی گردد. از طرفی، افغانستان به‎عنوان عضو جامعه بین‎المللی، به اکثر اسناد حقوق بشری، پیوسته است که این الحاق و پیوستگی، تعهدات ملّی و بین‎المللی را در راستای احترام، حمایت و تأمین حق آموزشی و تعلیمی زنان، بر دولت افغانستان، تحمیل نموده است و این می‎طلبد که اسناد مزبور، بررسی و موارد تعهد افغانستان، مشخّص گردد. در بررسیِ مجموعه اسناد بین‎المللی حقوق بشر، این نکته به دست آمده است که اولاً، دست‎یابی به آموزش، حق اساسی، بنیادین و تعلیق‎ناپذیر هر فرد انسانی، بدون توجه به ویژگی‎های جنسیتی، زبانی، قومی، مذهبی و موقعیت اجتماعی است و ثانیاً، برای تحقق آن، دولت‎های ملّی در نخستین گام، ضمن آنکه آموزش در مقطع ابتدایی را اجباری اعلام می‎کنند، هر چه سریع‎تر به فراخور توانایی، استعداد و امکانات ملّی، زمینه‎های برخورداری از دیگر مراحل آموزشی را به‎صورت رایگان، فراهم می‎آورند. هم‎چنین در بازبینیِ رویکردهای مذهبی و برداشت‎ها از دلایل و مستندات اسلامی، ضمن ردّ دو رویکرد سنتی و سلفی معاصر که به‎صورتی نسبتاً ممتد و طولانی، بر فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان حاکم بوده است، رویکرد اصلاحی ـ اجتهادی معاصر، به‎عنوان راه‎حل مشکلات و دفاع از حقوق اجتماعی و فرهنگی جامعه زنان افغانستان برگزیده شده و اثبات گردیده است که از نظر دینی، تحصیل و آموزش زنان، در تمامی حوزه‎ها و عرصه‎های علمی، نه تنها محدودیت و ممنوعیتی ندارد؛ بلکه از مهم‎ترین فرایض دینی و الهیِ یک فرد مسلمان، بدون توجه به جنسیت آن می‎باشد و زنان مسلمان، در صورت تحصیل علم و دانش و تأمین شرایط لازم، می‎توانند به لحاظ علمی، به مقام مرجعیت دینی، تصدی مقام قضایی و به دست گرفتن حاکمیت سیاسیِ یک کشور اسلامی، دست یابند.
    Abstract
    The women society in Afghanistan has always been deprived of their Social, Political and Cultural rights; specially, from the right of education. That is because of the dominance of particular tribal patriarchal Social Structure and taking into consideration a particular interpretation from religious Texts according to Society’s requirements. This continuous deprivation, besides having negative and damaging affect on their personal, private and family lives, in its part has caused backwardness, retro-gradation and underdevelopment in international arena. It is necessary that factors and effective independent variables should be inspected, the women’s right to education should be defended and the real face of Islam should be introduced for this fact as a dependant variable of research. On the other hand, Afghanistan, as a member international community, has accepted and joined the majority of Human Rights Instruments and this accession has imposed national and international commitments to the government of Afghanistan to respect, support and fulfill woman’s right to education. This necessity requires reviewing of the Instruments and the commitments of Afghanistan. According to international human rights Instruments, firstly, it is clear that obtaining education is the Fundamental and unsustainable right of every individual, regardless of gender, language, ethnicity and social status. Secondly, for the fulfillment of the right, national governments, as the first step, are committed to beside making primary education compulsory, should prepare grounds for free higher education according to its ability, aptitude and national facilities, and Afghanistan is one of them. Also, in reviewing religious approaches and interpretations from Islamic texts, by rejecting traditional and Salfi contemporary approaches, which has been the dominant thought on political, social and cultural circumference of Afghanistan for long enough time, it is suggested that the new reformed and jurisprudent contemporary approach should be adopted as a solution way to defend form social and cultural rights of Afghan women. It is approved that according to Islam, education right in all spheres of Sciences is not only abundant and limited, but is one of the important Essentials for all Muslims regardless of their gender. In case of Educating and suitable condition, Muslim women can obtain Religious and Judicial authority and can obtain the political authority of a country.