عنوان پایان‌نامه

هستی و زبان در اندیشه هایدگر



    دانشجو در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "هستی و زبان در اندیشه هایدگر" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 1997;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60597
    تاریخ دفاع
    ۳۰ شهریور ۱۳۹۲
    دانشجو
    طالب جابری
    استاد راهنما
    محمدرضا ریخته گران

    در این رساله با نگاهی تحلیلی- انتقادی، با در نظر داشتن لزوم باز اندیشیِ پرسش هستی، به دو موضوع اساسی در اندیشه ی هایدگر یعنی هستی و زبان و نسبت میان آن دو خواهیم پرداخت. همانگونه که بشر همواره در سایه ی پرسش اصیل می زیسته ، تاریخ اندیشه ی فلسفی نیز کنکاش در ساحت پرسش های اصیل بوده است. "پرسش اصیل" به معنای مرگ فلسفه خواهد بود، "بشرِ بی پرسش اصیل" هم در وضعیتی ناگوار خواهد بود، رو در رو با دو امکانِ "جستجوی پرسش اصیل" یا "آماده شدن برای زیستنی بی پرسش اصیل". برای یکی از ژرف اندیش ترین فلاسفه ی همه ی زمان ها، مارتین هایدگر، بنیادین ترین پرسش، پرسشی که تمام تاریخ متافیزیک غرب را تاریخ فراموشی و غفلت از آن می داند، "پرسش هستی" است. با وجود آنچه که "گشت" در اندیشه ی هایدگر خوانده می شود، بی¬تردید مسأله ی اساسی این فیلسوف همواره پرسش هستی و تلاش برای گشودن راهی به سوی دریافتن معنای هستی بوده است. هایدگر در پروژه ی ناتمام " هستی و زمان"، پس از ایضاح نه چندان بایسته ی ساختارِ این پرسش، برایِ نیل به معنای هستی تحلیل ساختار وجودیِ آن هستنده ای را بر می گزیند که تنها پرسنده ی این پرسش است، یعنی خود انسان ، و او را دازاین نام می نهد تا از همان آغاز تمایز ساختارِ هستی شناختیِ این هستنده با دیگر هستنده¬ها مورد توجه باشد. اما این کتاب آن چنان در تقویم ساختار دازاین پیش می رود که گویی دچارِ فراموشیِ دوباره ی پرسش هستی می شویم. این کتاب نه پایان کار پرسیدن از هستی است و نه پایان اندیشه ی فلسفی هایدگر. او در ادامه باز هم به مساله¬ی هستی باز می¬گردد، گاهی با برجسته کردن مساله¬ی نیستی و گاهی با پرسش از ذات زبان و نسبت آن با هستی. او در "درآمدی بر متافیزیک" اظهار می کند که هستنده ها نخست در واژه ها و زبان است که هست می شوند، و در " در راه زبان"، زبان را خانه ی هستی قلمداد می کند. البته هایدگر در کتاب هستی و زمان نیز به موضوع زبان پرداخته است، اما نه به صورت مبسوط و نه با آن جایگاهی که بعدها به آن می دهد. در این رساله تلاش خواهد شد با تحلیل هستی دازاین همچون در-جهان-هستن و در نظر داشتن پدیدارهایی همچون "پرسش از هستی"،"حیرت از هستی" و "غفلت از هستی" که هایدگر آن ها را ناگشوده می گذارد، و نسبتی که این پدیدارها با یکی از اساسی¬ترین اگزیستانسیال های دازاین یعنی "زبانمندی" دارند، به کنکاش در مسائلی چون " در-زبان-هستن"، " نسبت زبانمندی و امکان گشایش هستی"، با عطف توجه به اندیشه های هایدگر در دوره¬ی دوم تفکرش، پرداخته شود. واژگان کلیدی: هستی، دازاین، اتفاق(رویداد)، در-جهان-هستن، غفلت، حیرت، گشایش، در-زبان-هستن.
    Abstract
    In this dissertation by an analytical-critical view, regarding the necessity of rethinking the question of Being, we investigate two fundamental subjects of Heidegger’s thought, Being and Language and their relation. As the human beings always have lived under the protection of an essential question, the history of philosophical thinking also had been the investigation in the realm of essential questions. As not having an essential question means the death of philosophy, the man also without an essential question will be in a disastrous situation, facing two possibilities, searching an essential question or preparing himself to live without an essential question. For one of the thoughtful philosophers of all times, Martin Heidegger, the fundamental question, which he assumes the all history of western Metaphysics as the oblivion of this question, is the question of Being. Without a doubt, the basic problem for this philosopher has been the question of Being and opening a way for grasping the meaning of Being. Heidegger in the not-accomplished project of “Being and Time”, for grasping the meaning of Being, after inadequate exposition of the structure of this question, chooses the analysis of the structure of that being which is the only questioner of this question, it means the man himself, and calls him Dasein, noticing from the beginning the difference between the ontological structure of this being and other beings. But this book concerns itself as much with the working out the structure of Dasein, as it seems that the question of Being has been forgotten again. Nevertheless this book neither is the end of questioning about Being nor the end of Heidegger’s philosophical thinking. He comes back to this question, sometimes by noticing the Nothing, and sometimes by asking about the essence of language and its relation with Being. In “Introduction to Metaphysics” he asserts that beings first come to being in words and language, and in “On the way to Language” language is considered to be the house of Being. Of course Heidegger somehow analyzes the subject of language in Being and Time, but not with the extension and place which he gives to this matter in his later thoughts. In this dissertation we are going to investigate some issues like “being-in-the-language” as one of the fundamental existential characters of Dasein and “having language and the possibility of disclosing the Being”, by analyzing the being of Dasein as being-in-the-world and considering some phenomenon which Heidegger left unclear, like “questioning about Being”, “wondering about Being” and “oblivion of Being” and their relations with being-in-the-language by paying attention to his later thoughts. Keywords: Being, Dasein, being-in-the-world, Oblivion, Wonder, Disclosedness, being-in-the-language.