عنوان پایان‌نامه

جایگاه تبدیل تعهد در فقه امامیه



    دانشجو در تاریخ ۲۰ تیر ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "جایگاه تبدیل تعهد در فقه امامیه" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1739ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 41602
    تاریخ دفاع
    ۲۰ تیر ۱۳۸۸
    دانشجو
    مجتبی زنگنه
    استاد راهنما
    عابدین مومنی

    تبدیل تعهّد ، یکی از مباحث مهم حقوق تعهدات است که در معنای خاص و سنتی خود ناظر به نهادی حقوقی می‌باشد که ریشه در حقوق رومیان دارد و در قانون مدنی بیشتر کشور‌ها ، از جمله ایران استعمال شده است.با توجه به نقش خاصی که قواعد و احکام فقه امامیه در تدوین و وضع مواد قانون مدنی ایران دارد؛ سؤالاتی در رابطه با تبدیل تعهّد در فقه امامیه مطرح می‌شود که خلأ‌های معرفتی قابل توجهی را به دنبال می‌آورد ؛ خلأها و سؤالاتی که تا کنون به صورت مضبوط و مبسوط در مورد آنها بحث نشده است. رفع این ضرورتهای نظری، مستلزم تبیین مفهوم تعهّد و احصاء منابع آن در فقه امامیه و علم حقوق، به عنوان مقدمه‌ی بحث اصلی می‌باشد. مفهوم تعهّد در فقه امامیه از جهاتی با مفهوم تعهد در علم حقوق تفاوت دارد و گسترده‌تر از آن محسوب می‌شود. منابع تعهد ، در فقه امامیه نیز مقرر شده و از لابلای متون و شروح مختلف فقهی می‌توان به طرح آنها دست یافت. نهاد رومی تبدیل تعهد ، در فقه امامیه مطرح نشده ، زیرا اصول حقوقی متقن و مترقی فقه امامیه و حقوق اسلامی نیاز به تبدیل تعهد را از طرق مطلوبی تأمین کرده‌است. اما تبدیل تعهد به معنای عام ، در فقه امامیه مقرر شده‌و مصادیق متعددی را نیز شامل می‌شود ، که بارزترین آنها انتقال دین و طلب از طریق عقد ضمان و حواله می‌باشد که از جهات مختلفی بر تبدیل تعهد رومی و ساختار حقوقی حاکم بر آن برتری دارد . لذا، این تحقیق ، به عنوان پژوهشی اصیل ، بر آن است تا با تحلیل محتوایی متون فقهی ، ضمن تبیین مفهوم تعهد و منابع آن در فقه امامیه ، جایگاه تبدیل تعهد در فقه امامیه را مشخص کند و در صورت امکان از نتایج آن در اصلاح مواد مربوط به تبدیل تعهد در قانون مدنی نیز ، بهره جوید.
    Abstract
    Novation is one of the important subjects in the law of obligations, that in it’s special and traditional meaning is applicable to a legal nature which it’s root is in the Roman law and has been used in the most countries civil code, among them Iran. With due attention to certain role of Im?mia jurisprudence principles and orders in codification and enactment of Iran civil code articles, several questions in connection to novation in Im?mia jurisprudence are propounded that follow considerable theortical vacuums; vacuums and questions which has not discussed about them in a recorded and expanded manner till now. Removal of these theoretical vacuums necessitates to making clear the concept of obligation and counting it’s sources in Im?mia jurisprudence and law, as introduction of the principal argument. The concept of obligation in Im?mia jurisprudence is different from it’s concept in law in some aspects, and is more extensive. The sources of obligation have been prescribed in Im?mia jurisprudence too and it is possible to obtain to it’s design between the different juridical books and descriptions. novation has not been propounded in Im?mia jurisprudence and Islamic law. Because the firm and advancing legal principles in Im?mia jurisprudence and Islamic law have secured the need to this structure in a desired manners. But changing of the obligation in general meaning has been ordained in Im?mia jurisprudence and also includes numerous senses, which most prominent of them is conveyance of debit by contracts of guaranty and assignment,that are better than novation and its legal structure in different aspects. So, this research, as an original investigation, is determined that by containingly analysis of the legal books, next to manifestation of obligation and it’s sources in Im?mia jurisprudence, specifies the novation in Im?mia jurisprudence and also if possible uses from it’s results in amendment of the civil code articles relating to novation.