عنوان پایان‌نامه

نفقه فرزندان و والدین در فقه اسلامی و حقوق مدنی ایران



    دانشجو در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "نفقه فرزندان و والدین در فقه اسلامی و حقوق مدنی ایران" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فقه شافعی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1743;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 41916
    تاریخ دفاع
    ۱۴ تیر ۱۳۸۸
    استاد راهنما
    محمدعادل ضیائی

    نفقه عبارت است از تأمین مخارج ضروری فرد یا افرادی که تحت تکفل شخص بوده و انسان فقهاً و قانوناً ملزم به رعایت آن می¬باشد و به دو قسم نفقه زوجه و اقارب قابل تقسیم است جمهور فقها و حقوقدانان در صورت تحقق شروط انفاق، قائل به وجوب نفقه فرزندان بر والدین و والدین بر فرزندان می¬باشند همچنین جمهور فقها و حقوقدانان اختلاف دین میان منفق (انفاق کننده) و منفق علیه (مستحق نفقه) را در وجوب انفاق مؤثر ندانسته¬اند که با توجه به نصوص رأی جمهور راجح است اما معیار و میزان نفقه والدین و فرزندان کفایت حال مستحق نفقه است و مهمترین مصادیق نفقه عبارتند از: خوراک، پوشاک و مسکن و هزینه¬های دارویی و درمانی و قانون مدنی هم به پیروی از نظریات مشهور فقهای امامیه در ذکر مصادیق نفقه قائل به مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت بقدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق می¬باشد (ماده 1204 ق.م) اما به نظر می¬رسد آنچه که در قانون مدنی آمده و فقها هم آن را بیان کرده¬اند فقط من باب ذکر از مهمترین نیازهای زندگی است و جنبه انحصاری ندارد بنابراین نمی¬توان گفت که هزینه نظافت و بهداشت مانند (دستمزد سلمانی) یا هزینه¬های رفت وآمد و سوخت در زمره ارکان نفقه نیست چرا که تمامی لوازم زندگی را به دشواری می¬توان برشمرد و پیشرفت تمدن و صنایع همراه با در نظر گرفتن ضرورت¬های زمان نیازهای تازه¬ای را به وجود می¬آورد که مفهوم نیازهای پیشین را تغییر می¬دهد پس می¬توان گفت نفقه حداقلی است از نیازهای زندگی که برای انسان متعارف ضرورت دارد همچنین جمهور فقها و حقوقدانان معتقدند که نفقه فرزندان و والدین با مرور زمان ساقط می¬شود چون نفقه آنها براساس نیکی و احسان و از جهت صله رحم و خویشاوندی و رفع نیاز واجب شده است فلذا واجب النفقه مالک نفقه خود بر ذمه خویشاوند نیست و نفقه او در ذمه خویشاوند مستقر نمی¬شود در حالی که نفقه زوجه این گونه نیست. اما در صورت استنکاف منفق از ادای نفقه یا در عدم حضور او اگر حاکم شرع به منفق علیه اذن در استدانت (قرض گرفتن) بدهد در این صورت قضای آن بر منفق واجب است. همچنین اگر حاکم به منفق امر به پرداخت نفقه خویشاوندش را بدهد و او از فرمان حاکم تخطی کند و نفقه را نپردازد قضای آن بر او واجب است چون بواسطه قرض گرفتن یا فرمان حاکم نفقه به صورت دین، در ذمه انفاق کننده در می¬آید. کلید واژه¬ها: نفقه، اقارب، اصول، فروع، والدین، فرزندان.
    Abstract
    Abstract Alimony is Saied to be supporting the necessary ecpenditure of someone who under your sponsorship and anybody is responsible about it. Alimony is sub divided into alimony of wife and the alimony of relatives. The majority of jurisconsult and lawyers in cases where the conditions of alimony are met, believe in incumbency of alimony of children to parents and parents to children. An also they believed that dept deference between, spender and who is spent does not affect the incumbency of alimony which due to the text the motion of the majority is preferred. However the criteria of alimony of parentand children shoud be sufficient for one who deserves of alimony. The prominent examples of alimony are food, clothing, shelter and drugs and treatment expenditures. Law maker fallowing the notions of prominent Imameh jurisconsult has stated that shelter, clothing, food and paraphernalia should be obviate, considering financial ability of alimonies (clause of 1204 of law civil). It seems that what’s stated in law and the jurisconsult have confirmed it are consist of the main needs of life and are not restricted just for these issues, so one can’t say that expenditure for hygiene or transport and fuel are not belong to alimony, since it is difficult to identify what is necessary for human binges and development of culture and industries and changing time can create new needs. So wa can say that the alimony is the minimum life needs for the human and the majority jurisconsult and law makers believe that the alimony of children and parents will stop by passing time, since their alimony has been made based on charities and beneficiaries to the relatives and meeting their requirements, so one who is responsible for alimony isn’t the owner of alimony for his relatives and the relatives alimony can’t be set up, that’s while the situation isn’t the same for the wife; however who is in charge of alimony hasn’t done his duties well and in case he is absent, if the HAKEM allow one who is in charge of alimony to borrow. In this case he should be makeup for it; And also if HAKEM order the one who is charge of alimony to spend for relative and he deny to do that and don’t pay the alimony he must makeup for it. Since due to the order of HAKEM alimony will becomes a debt against one who is in charge of it. Key words: alimony, relative, tenet, piddling, parent, children.