عنوان پایان‌نامه

نکاح تحلیل در فقه اسلامی و حقوق ایران



    دانشجو در تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "نکاح تحلیل در فقه اسلامی و حقوق ایران" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فقه شافعی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1752ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 42165
    تاریخ دفاع
    ۱۵ مهر ۱۳۸۸
    دانشجو
    مصطفی رحیمی
    استاد راهنما
    محمدعادل ضیائی

    چکیده هرگاه مردی زنش را سه بار طلاق دهد زن بر او حرام می شود تا زمانی که با مردی دیگر ازدواج کند؛ این حکم، مطابق کتاب و سنت و نیز اجماع امت است. اما گاه کسانی با چنین زنی با تصریح در ضمن عقد و یا با نیت اینکه زن بر شوهر نخست خویش حلال شود، با این زن ازدواج می کنند. این کار که نکاح تحلیل نامیده می شود محل اختلاف فقها واقع شده است. گروهی چون حنابله و مالکیه معتقدند که این نکاح به طور کلی باطل است و زن برای شوهر پیشین حلال نخواهد شد؛ چه تحلیل در عقد شرط شود و یا فقط نیت این کار وجود داشته باشد. آنها به احادیثی استناد می کنند که در آن احادیث محلل و محلل له مورد لعنت واقع شده اند. در مقابل سایر فقهای مذاهب اسلامی از جمله شافعیه، حنفیه و ظاهریه می گویند اگر در ضمن عقد، تحلیل شرط نشود، این نکاح از لحاظ ظاهری درست است زیرا آنچه در عقود معتبر است جنبه ظاهری عقود است و نیت، حدیث نفس است که فقط خدا بر آن آگاهی دارد و در ماهیت عقد تأثیری ندارد. حقوق ایران نیز به تبعیت از فقه امامیه، نکاح تحلیل را بصورت مطلق، چه تحلیل در آن شرط شود یا نه، پذیرفته است. طبیعی است اگر نکاح تحلیل حلال و صحیح دانسته شود آثار نکاح صحیح از جمله حلیت استمتاع، وجوب مهر و نفقه، ثبوت احصان و نسب و حلیت برای شوهر پیشین بر آن مترتب می شود. اما اگر این کار جایز نباشد آثاری بر آن مترتب نمی شود مگر اینکه همبستری صورت گیرد که آثاری از جمله ثبوت نسب و ثبوت حرمت مصاهرت بر آن مترتب می شود و احصان و حلیت برای شوهر پیشین بوسیل? این نکاح ثابت نمی شود، خواه پس از ازدواج زن را نگه دارد و خواه او را طلاق دهد. به نظر می رسد نکاح تحلیل حیله ای است که از طریق ایجاد ظاهری شرطِ این بازگشت و نه ایجاد حقیقی شرط، صورت می پذیرد؛ چه، شرط شرعی حلال شدن زن برای همسر پیشین او نکاح رغبت با یک مرد دیگر است که آثار شرعی اش هم بر آن مترتب می گردد، اما کسی که نکاح تحلیل را به عنوان حیله انجام دهد به ایجاد عقدی توسل می جوید که ظاهرش نکاح است ولی باطنش چنین نیست؛ چون اراده واقعی او رفع حرمت است و به همین خاطر باید آنها را از هم جدا کرد زیرا شرع ظاهر این نکاح را معتبر نگرفته و حقیقت و معنایش را ملاک حکم قرار داده و از همین روی رسول خدا(ص) محلل و محلل له را مورد لعنت قرار داده اند و محلل را «تیس مستعار» دانسته اند. در نتیجه تنها زمانی زن بر شوهر پیشین حلال می شود که مردی با او «نکاح رغبت» کند، نه نکاح حیله، و نیز باید با زن همبستری کند. پس از آن است که اگر بر حسب اتفاق، میان این دو به وسیله ای چون مرگ، طلاق و یا فسخ نکاح جدایی افتد با ازدواج مجدد، زن بر همسر پیشین خود حلال خواهد شد. واژگان کلیدی: ازدواج، متعه، حیله شرعی، طلاق، رجعت، نکاح تحلیل، محلل و محلل له.
    Abstract
    Abstract When a man divorces his wife three times, woman becomes unlawful for him until she marries with another man. This mandate is based on book and sunna and also nation consensus. But some man with speciosity, concluding marriage contract or with intent that woman become legitimate to his first husband, marry with this woman. this act which is called Tahlil matrimony is the dissention among jurisprudents. Groups such as Hanabale and Malekie believe this matrimony is generally invalid and woman does not become unlawful for his ex-husband. Whether tahlil is mentioned in the marriage contract or just there is intent. Where as other Islamic religion’s experts such as shafeyieh, hanafieh, zaherieh state if during marriage contract, Tahlil is not mentioned, this matrimony is seemingly proper because what valid in contracts is the seeming facet of them and intent is the ego hadith that just almighty is aware of and does not affect in the essence of contract. Iran’s law also in adherence of Emamie jurisprudence, accept Tahlil matrimony utterly, whether tahlil is mentioned or not. It’s normal that if tahlil matrimony is recognized legitimate and proper the effect of proper matrimony such as lawfulness of sexual relationship, dowry incumbency, alimony, chastity, descent and legitimacy for ex-husband is followed on that. But if this act is not allowable it will be followed with no consequences unless intercourse is being accomplished that in this case consequences such as chastity, lawfullness are followed and chastity and legitimacy for ex-husband with this matrimony are not proved whether he has woman after marriage or make a divorce. It seems that Tahlil matrimony is a deception th