عنوان پایاننامه
بررسی تطبیقی دین و فرهنگ در آراءکاسیرر و علامه جعفری
- رشته تحصیلی
- فلسفه دین
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2248ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 63746
- تاریخ دفاع
- ۳۰ شهریور ۱۳۹۲
- دانشجو
- سیدمحمدعلی یاسینی
- استاد راهنما
- عباس یزدانی
- چکیده
- چکیده: یکی از مهمترین ساحت هایی که بشر در آن زندگی می کند عرص? فرهنگی است. فرهنگ یک جامعه در واقع نمودی است از ارزش ها، رویکردها، دغدغه ها و تأملات نظری، که بشر در طول حیات خود، در اقلیم های متفاوت به وجود آورده است؛ یکی از بارز ترین نمود های فرهنگی، ساحت دینی جوامع در طول تاریخ بوده است. بیان رویکرد ارنست کاسیرر و علامه جعفری در نسبت میان دین و فرهنگ و همچنین مقایس? میان این دو نحوه تفکر، به همراه ارائه مکاتب بارز فرهنگی، به منظور معرفی و همچنین تبیین دو منظر پر اهمیت و ضروری برای نقد مسئله فرهنگ جامعه امروزی مان، آن چیزی است که در این پایان نامه بدان پرداخته شده است. مکاتب فرهنگی هریک به منزله منظری از مناظر فرهنگی می باشند. در هر مکتب فرهنگی یکی از ویژگی های پنهان در عرصه فرهنگ بازنمایی و بررسی می شود. کارکرد گرایان با رویگرداندن از منشأ مفروض و معمولا فکری نهاد ها و سنت ها، بر نقشی که رسوم یا عادات در یک جامع? گسترده تر ایفا می کنند و خود جزیی از آن هستند متمرکز می شوند. ساختار گرایان در پی یافتن اصول مشترک برای معرفی قوانین اصلی هر فرهنگ می باشند. نسبی گرایی فرهنگی، رویکردی است نظری که بنابر آن مفاهیم فرهنگ بنا بر هر جامعه ای به صورتی متفاوت و با توجه به موقعیت و روابط اجتماعی همان جامعه تبیین می شوند و این امر شامل مفاهیم اخلاقی و شناختی نیز می شود. معرفت شناسی پست مدرن معتقد است این ساختارهای فرهنگی نیستند که دست به قضاوت می زنند بلکه انسانهایی هستند که بر اساس ذهنیت خود و جهان بینی خود دست به تفسیر هر فرهنگ می زنند. بنابر این فرهنگ شناسی بر مبنای تفسیر افراد از طریق ادراک خودشان است و نه تبیینی بر اساس ساختار های فرهنگی. اما اگر به موضوع فرهنگ توجه کنیم انسان را بازیگر اصلی آن خواهیم یافت. انسان نزد کاسیرر موجودی با تفکر سمبولیک است. از این رو انسان جهان خود را به واسط? سمبول ها می سازد، و آنگاه که به دنبال طبقه بندی یافته های بشر برمی آییم می توانیم از هریک از مجموعه های سمبولیک با نام هایی همچون دین، زبان، تاریخ، هنر و اسطوره استفاده کنیم. از نظر ارنست کاسیرر فرهنگ مجموعه همین طبقه ها می باشد. اما چنانچه نقش دین را در عرصه فرهنگ پر رنگ تر بدانیم همانند علامه محمدتقی جعفری دین را یگانه روش سعادتمندی خواهیم دانست و طبق نظر او برای اصلاح فرهنگ ها می بایست به درک عمیق تری از ماهیت مفاهیم دینی دست بیابیم. در نظر علامه هر اندازه که یک فرهنگ مطابق با دین باشد اصیل( پیشرو ) است و هر اندازه از آن دور شود، غیر اصیل است. در نهایت عرصه فرهنگ را عرصه ای مزدحم خواهیم یافت که در آن سیلان آراء میان مکاتب فکری و همچنین تقکر سمبولیک و نگاهی ارزشی و دین مدارانه هریک به سخنرانی و نظریه پردازی مشغول اند. واژگان کلیدی: فرهنگ – دین – ارنست کاسیرر – علامه جعفری – مکاتب فرهنگی
- Abstract
- Abstract: One of the most important aspects of human life is the cultural arena. Culture of a society is in fact a manifestation of values, attitudes, concerns and theoretical speculations that man has created in different climates in his life; one of the most prominent cultural manifestations has been the religious arena of societies throughout history. This thesis express the approach of Ernest Cassirer and Allama Jafari on the relationship between religion and culture as well as comparisons between these two ways of thinking, along with presenting obvious cultural schools, in order to introduce and explain the two aspects important and essential for criticizing the culture of our contemporary society. Cultural schools are each as a cultural viewpoint. In each cultural school, one of the hidden features in the field of culture is represented and checked. Functionalists, by rejecting the given and usually intellectual source of institutions and traditions, focus on the role that customs or habits play in a wider community and of which they are a part. Structuralists seek to find common principles to introduce the new laws of every culture. Cultural relativism is a theoretical approach based on which the cultural concepts of each society are explained differently and considering the situation and social relations of the same society, and this also includes ethical and cognitive concepts. Post-modern epistemology believes that it is not the cultural structures that make judgments, but it is the humans that interpret every culture based on their mentality and ideology. Therefore, ethnography based on the interpretation of individuals through their own perception and not an explanation based on cultural structures. But if we consider culture, we will find human as the main actor. For Cassirer, human being is an entity with symbolic thinking. Thus human makes his world through symbols, and when we seek to classify human findings we can use every symbolic system with such names as religion, language, history, art, and legend. According to Ernest Cassirer culture is the collection of such classes. But if we highlight the role of religion in culture, like Allama Mohammad Taghi Jafari, we will see religion as the only way of prosperity and according to him to modify the cultures we should find a deeper understanding of the nature of religious concepts. According to Allama if a culture is consistent with religion, it is pure (leading) and if it gets far, it is not authentic. The culture will eventually be found a crowded arena where ideas flow between schools of thought and religion, and the symbolic thought and value -oriented look are each lecturing and theorizing. Key words: culture - religion - Ernest Cassirer - Allama Jafari- cultural schools