عنوان پایان‌نامه

بررسی تطبیقی نمایشنامه های کلاسیک و پست مدرن (با مقایسه سه نمایشنامه اورستیا، آنتیگونه،هملت با مگسها، آنتیگون و هملت ماشین)




    رشته تحصیلی
    ادبیات‌ نمایشی‌
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74218;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74218
    تاریخ دفاع
    ۲۳ تیر ۱۳۹۲
    استاد راهنما
    فریندخت زاهدی

    چکیده تراژدی در طول تاریخ دستخوش تحولاتی جدی شده است. همه‌ی این تحولات تاریخی باعث بوجود آمدن نگرشی تازه در نگارش تراژدی‌ها شده که آنرا با تراژدی‌های ماقبل خود متفاوت می‌کند. هرچه در تاریخ پیش می‌رویم قهرمانان تراژدی کلاسیک که به خدایان و نیروهای ماورایی وابسته بودند، زمینی‌تر شده و دغدغه‌های آنها نیز روزمره‌تر می‌شود و تا جایی پیش می‌رود که ممکن است شکل روایی یک تراژدی پست مدرن، بسیار متفاوت‌تر از تراژدی‌های کلاسیک باشد، اما همچنان در زمره‌ی متون تراژدی قرار گیرد. پس با توجه به این تغییرات‌، دیگر نباید انتظار پایانی قابل پیش بینی از تراژدی‌های پست مدرن داشت، بلکه ممکن است شخصیت اصلی این تراژدی‌ها تنها در انتهای نمایش‌نامه مجبور شوند که تصمیمی نهایی گرفته و در این تصمیم گیری مخاطب را نیز مجبور به دخالت کرده و به فکر وا دارند. تراژدی و بررسی شخصیت‌های تراژیک از اهمیت زیادی در حوزه‌ی تئاتر برخوردارند. برای مخاطبی که همواره شکوه و عظمت تراژدی را از فراسوی انسان نیمه خدا یا انسانی که سرنوشتش تنها به دست خدایان رقم می‌خورد دنبال کرده، ممکن است مواجهه با این نوع از تراژدی برایش سخت‌تر قابل هضم باشد.در هر دوره‌ی تاریخی با توجه به نیازهای زمانه، تعریفی که از تراژدی ارائه می‌شود نیز تغییر پیدا می‌کند و این تغییر در هر دوره باعث می‌شود که قهرمان خدای گونه تراژدی کلاسیک هرچه بیشتر از خدایان فاصله گرفته و به مردم جامعه نزدیک‌تر شوند، و تا جایی پیش روند که نقش قهرمان اصلی تراژدی‌های پست دراماتیک را فردی از طبقه‌ی پایین جامعه بازی کند. در این مقاله سعی شده تا با توجه به شیوه‌ی جامعه شناختی (مارکسیستی) به بررسی تطبیقی سه تراژدی کلاسیک (آنتیگونه، اورستیا، هملت) با سه تراژدی پست دراماتیک (آنتیگون، مگس‌ها، هملت ماشین) پرداخته شود و همچنین در همین فضا سیر تحول شخصیت‌های این تراژدی‌ها با هم مقایسه و تغییراتی که در دغدغه‌ها و اهداف آنها صورت گرفته مورد مطالعه قرار گیرد.
    Abstract
    Abstract Tragedy has undertaken serious changes through the history. All the changes have led to inauguration of a new approach to tragedy that is different from its previous tragedies. The more we advance in history the tragic heroes who were once very sublime near to gods and supernatural powers have become more close to earth and their concerns become more and more common. Although the narratology of a postmodern tragedy is different from classical tragedies, it still remains tragedy. Therefore, because of this alteration we should not expect an expectable ending from postmodern tragedies. In these tragedies the tragic hero will be made at the end of the tragedy to make that tragic decision and his decision might make the audience think and possibly involve them in process of decision making. Tragedy and analysis of tragic characters are very important in the realm of theater. Facing this type of tragedy for a standard audience of tragedy that always deemed the failure and success of the hero by supernatural powers is very difficult. In each era because of the requirements and the changes of time, a new way of tragedy is presented and this change in each phase of history will make the hero of tragedy more different from the supernatural hero of the previous tragedies and make it more down to earth and it will lead to selection of tragic hero from the common people and lower classes. We have endeavored in this essay to compare the classic tragedy (Antigone, Oresteia, and Hamlet) and three post dramatic tragedies (Antigone, Flies Hamlet Machine) by Marxist (socialist) tragedy. And also the process of change in these characters and the changes in their concerns will be studied. Key Words: Tragedy, comparative literature, Antigone, Hamlet, Oresteia, Antigone, Hamlet e Machine