عنوان پایان‌نامه

بازخوردهای اجتماعی و سیاسی آراء و تمایزات علمای شیعه و معتزله در عصر آل بویه



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بازخوردهای اجتماعی و سیاسی آراء و تمایزات علمای شیعه و معتزله در عصر آل بویه" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2218ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61420
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۲
    دانشجو
    محمود رضایی
    استاد راهنما
    سیدجواد نعمتی

    بی تردید، سال‌های 320 - 447 قمری (1055م)، از فرازهای مهم و اساسی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی است و از نظر شرایط سیاسی، اجتماعی از حساس ترین دوران‏های شیعه به شمار می‏رود، چرا که خاندان شیعی مذهب بویه، قدرت و حاکمیت سیاسی دستگاه خلافت عباسی را به دست گرفته و در ترویج مذهب تشیع اهتمام بسیار ورزیدند وعقاید مذهب شیعه، با حمایت آل‌بویه و تعلیم وتدریس و تلاش علماء و متکلمین و فقهای جلیل القدری مثل شیخ مفید(ره) ودیگران مجال بروز و نشو و نما گرفت، آراء و عقاید شیعه تحکیم و ترویج یافت؛ عدم تعصب آل‌بویه در حمایت‌های علمیِ همه گروه‌ها، حتی مخالفین، در راستای نشر و گسترش علم، ادب و فرهنگ و تمدن اسلامی باعث شد؛ بغداد محل تجمع نحله‌های کلامی چون معتزله و اشاعره، مذاهب فقهی شیعه و اهل سنت و فلاسفه و دیگر گروه‌ها گردد، طبیعی است که هر گروه و فرقه‌ای برای کسب نفوذ و گسترش خود، سعی داشت جای پایی برای خود جست و جو نماید. لذا آن دوران، نقطه‌‌ی اوج تلاقی و برخورد اندیشه‌های گوناگون اعم از فقهی، کلامی، مذهبی و فلسفی است. لذا فرقه‌ها در مقام معارضه و مقابله برخاستند و با منازعه و رقابت علمی که از جمله نمونه‌های‌ آن، می توان به مناظره کلامی شیخ مفید با ابوبکر باقلانی و قاضی عبدالجبار معتزلی اشاره کرد سعی در برتر نشان دادن مکتب خود بودند این منازعات کلامی درحوادث سیاسی، وضعیت اجتماعی مردم و عملکرد حکام و فرمانروایان که در تعمیق وگسترش عقیده، نقش اساسی داشتند تاثیر گذار بود به طوریکه بازتاب هر منازعه با عکس العمل حاکمان و مردم همراه بود. رساله حاضر به بررسی تحولات اجتماعی سیاسی ناشی از تمایزات وتناسبات علماء معتزله با شیعه در عصر آل‌بویه پرداخته و با روش تحلیل روایت به بررسی تأثیر منازعات بر مسایل اجتماعی سیاسی و اینکه این تحولات چه تاثیری بر کلام شیعه داشته می پردازد، ضرورتی که با زبانی ساده و گویا، اصالت و هویت کلام شیعه را متکی بر تأثیرات آموزه‌های أئمه اطهار علیهم السلام بیان می‌نماید؛ تا جوابی روشن بر معاندان و مغرضانی باشد که شیعه را تابع یا جزو مکتب معتزله می دانند؛ به آن جهت که ازجمله رقابت فکری شیعه در عصر آل‌بویه با معتزله عقل‌گرا بوده لذا متکلمان شیعه با زبان معتزلی با آنها مناظره و گفتگو کرده اند و این هم‌زبانی و بازتاب آن در اجتماع و سیاست باعث این توهم تأثیرپذیری در اندیشه‌ها شده، با وجود این که شیعه بر آموزه‌های فکری خود پافشاری کرده است وبدان راسخ و استوار بوده است، و یکی از ادله محکم آن ردیه‌هایی است که در این دوره توسط شیخ مفید(ره) و دیگران بر آراء و افکار معتزله نوشته شده است.
    Abstract
    Since the Shi'ite dynasty Buwayhid, took the authority and political power of the Abbasid dynasty, and did efforts to promote Shiism, undoubtedly, the years 023-444 AH (5311 AD) are of the basic and major parts of the history of Islamic civilization, and from the political and social point of view, are considered as parts of the most critical periods of Shiite. Because of educations and teachings and efforts of great scholars and theologians such as late Shaykh Mufid and others and with the support of Buwayhid, Shiite religious opinions were expressed and flourished, and the views and opinions of Shiites were strengthened and promoted. Thanks to the lack of zealotry in Buwayhid in scientific support of all stakeholders, even opposition, in line with the publishing and development of Islamic science, literature and culture, Baghdad became the gathering place for different verbal movements such as Ash'arite and Mu'tazilite, Shiite and Sunni religious faiths, philosophies, and the other groups. Naturally, to acquire and expand its influence, each sect and group was trying to search for a foothold. Therefore, this period is the culmination of intersection of various ideas ranging from theological, verbal, religious, and philosophical. As a consequence, these sects started to argue and compete with each other and by conflicting and scientific competing such as the debate between Sheikh Mufid, Abu Bakr Baqlany and Qazi Abdul Jabbar Mu'tazili, tried to show that their school is the best. These theological debates were impressive in political events, the social status of the people and the rulers who had a major role in deepening and widening beliefs, so that there was a reaction to each conflict by the rulers and the people. The present paper examines the political and social developments caused by the differences and congruencies of the Shia and Mu'tazilite scholars in Buwayhid period, and using narrative analysis, examines the impact of these discussions on social and political issues and checks how these developments affect Shi'ite theology; The necessity which in a simple and expressive language states that the authenticity and identity of Shi'ite theology is based on the teachings of the Shi'ite Imams PBUT. And this seems to be a clear answer to the obstinate and enemies who consider Shia as followers or part of Mu'tazilah school. 515 While Shi'a has persisted on his intellectual teachings and has been unwavering and consistent, this false assumption is the result of the fact that since those intellectual competitions between Shi'ite and rationalist theologians of Mu'tazilah were held at the age of Buwayhid, and Shi'ites used Mu'tazilah language in their debates and exchanging ideas, this similarity in language and its reflections in the society and policy, caused the illusion that Shi'ite thought has been influenced by Mu'tazilah. And one of the proofs for rejecting this false assumption is denials written on the opinions and ideas of Mu'tazilah by late Shaykh Mufid and others. Key words: Buwayhid, Shia theology, Mu'tazilah theology, Sheikh Mufid, Abdul Jabbar Mu'tazili, political and social feedback, theological distinctions