عنوان پایاننامه
بررسی تاریخ نگاری ابو حنیفه دینوری بر اساس الاخبار الطول و مقایسه آن با دیگر منابع
- رشته تحصیلی
- تاریخ و تمدن ملل اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1774ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 42680
- تاریخ دفاع
- ۰۵ مهر ۱۳۸۸
- دانشجو
- موسی کاظمی راد
- استاد راهنما
- اصغر قائدان
- چکیده
- ابوحنیفه احمد بن داود دینوری از دانشمندان و مورخان بزرگ اسلامی و ایرانی تبار قرن سوم هجری است . موطن وی دینور از شهرهای مهم ایالت جبال بود. در این پژوهش ابتدا جغرافیای تاریخی دینور،عصر دینوری،اوضاع سیاسی،فرهنگی، اقتصادی،سپس الاخبار الطوال یگانه تألیف تاریخی دینوری، شیو? تاریخنگاری و منابع دینوری مورد نقد و تحلیل و بررسی قرار گرفته است.وی دارای روش ترکیبی و از بنیانگذاران این روش در تاریخنگاری است. برخی از مورخان بزرگ بعدی همچون مسعودی در مروج الذهب از سبک و شیو? او پیروی کرده و برخی دیگر از مطالب کتاب وی استفاده برده اند. دینوری از منابع متعددی همچون :قرآن کریم، منابع ایرانی ،منابع اسلامی ـ عربی،اسرائیلیات و... استفاده کرده است. برخی عوامل مانند:تعصب قومی،تمایلات سیاسی ـ اجتماعی و... بر تاریخنگاری او تأثیر گذاشته است.او در تاریخنگاری دارای گرایش ایرانی ـ شعوبی و متمایل به خلافت عباسیان است،این گرایشها در الاخبار الطوال به وضوح قابل مشاهده است . وی همچنین در کتاب خود پاره ای کلمات فارسی را بکار برده و تاریخ وی بطور کلی حاوی نکات ارزشمند اقتصادی و اجتماعی ، زبان شناختی و ارزش بالای ادبی و... است . الاخبار الطوال در باب فتوحات اسلام در ایران و مخصوصاً تاریخ ایران باستان اهمیّت بسزایی دارد . از آنجا که روش مقایسه ای به فهم و درک بهتر می انجامد به مقایسه روش تاریخنگاری دینوری با مورخان هم عصرش پرداخته و وجوه تمایز و افتراق وی با هر کدام بیان گردید. با آنکه الاخبار الطوال یکی ار مهمترین و با اهمیّت ترین آثار تاریخی است.امّا خالی از عیب و نقص نیست ،از جمله عیوب و نواقص آن تأثیر عواملی چون تمایلات قومی،سیاسی،خلاصه و گزیده نویسی بیش از حد ،افسانه و خرافه پردازی،عدم نقد و تحلیل جدی و... در تاریخنگاری است. با وجود این اثر او جزء منابع مهم و دسته اول تاریخ اسلام و ایران است، و هر محققی که بخواهد در این زمینه ها به پژوهش بپردازد ناچار از مراجعه و استفاده از آن است.
- Abstract
- Abuhanifeh ibne Davood was one of the great Islamic and Persian scientists and historians of the third Hegira. His motherland was Dinawar, one of the important cities of the Jebal province. In this study, first the historical geography of Dinawar, the dinawari age and its political, cultural and economical situation, then the Alakhbarotewal, the one written historical Dinawari book, the method of historiography and the sources of Dinawar have been investigated, analyzed and criticized. He's got the subject-oriented style and he is one of the pioneers of the compound method in writing history. Some of the great historians after him like Masoodi in Moravejozahab have followed his method and style. Dinawari made use of several sources such as Holy Quran, Persian sources, Islamic-Arabic sources, Israelies, and so on. Some factors like ethnic prejudice, political and social dispositions,… have influenced his historiography. He is inclined to Persian-ethnicity in historiography and is oriented to Abasid Caliphate. These tendencies are clearly observable in Alakhbarotewal. He also used some Persian words in his book and as a whole, his history is of high literary importance and contains precious economic, social and linguistic points. Alakhbarotewal is especially of great significance regarding Islam's victories in Iran and the history of ancient Iran. Since comparative method leads to better understanding, I compared the method of Dinawari historiography with his contemporary historians and pointed out the similarities and differences with each of them. Although Alakhbarotewal is one of the most important and significant historical books, it is not without its own faults. Among some of its defects are the effects of such factors as ethnic-political inclinations, the use of Israelies, myth and superstitions, lack of serious critique and analysis, etc in historiography. Nevertheless, his work is among the first-hand and important Islamic and Persian sour