عنوان پایان‌نامه

مطالعه تطبیقی سه رویکرد در اقتصاد نهادگرای جدید برای ارائه چهارچوب تبیینی پارادایم آنها



    دانشجو در تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مطالعه تطبیقی سه رویکرد در اقتصاد نهادگرای جدید برای ارائه چهارچوب تبیینی پارادایم آنها" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1192;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 42812
    تاریخ دفاع
    ۱۵ مهر ۱۳۸۸

    بیش از یک سده از عمر مکتب نهادگرایی می‌گذرد و طی این سال‌ها این مکتب دستخوش تحولات بسیار بوده‌است. نهادگرایی که در واکنش به افراط در نگرش صورت‌گرای جریان غالب علم اقتصاد و هم‌چنین خلأ نظری? نهادی در این نظریه به‌وجود آمد، به دو شاخ? اصلی قدیم و جدید تقسیم می‌شود. نهادگرایان قدیم در فاصل? دو جنگ جهانی مکتب فکری غالب در اقتصاد بوده‌اند ولی پس از آن دچار افول شده و در دهه‌های اخیر مکتب جدید نهادی ظهور یافته‌است. با این‌که رهیافت‌های این دو مکتب از نظر روش‌شناختی، دو به دو ناسازگار و مانعه‌الجمع به نظر می‌رسد ولی تحقیقات جدید حاکی از برقراری ارتباط بین این دو نحل? فکری است. نهادگرایی جدید که تلاش دارد تا نظری? نهادی را به نظری? نئوکلاسیک الحاق کند، خود به سه شاخ? انتخاب عقلایی، تاریخی و جامعه‌شناختی تقسیم می‌شود که دو شاخ? اخیر با توجه به وجوه مشترک فراوانی که دارند، نهادگرایی شناختی نامیده می‌شوند. اصولاً هریک از این شاخه‌ها به ترتیب در اقتصاد، علوم‌سیاسی و جامعه‌شناسی بیشتر مورد توجه هستند. در یک مقایس? تطبیقی، این سه رویکرد تفاوت‌ها و شباهت‌های بسیاری با هم داشته و پارادایم مشترک بین آن‌ها از طریق این مقایسه قابل کشف است. درعین‌حال، با مقایسه‌ای بین رویکرد قدیم نهادگرایی و نهادگرایان شناختی، قرابت‌هایی بین این دو رویکرد دیده می‌شود که خود مؤید نزدیک‌شدن دیدگاه‌های رویکردهای جدید و قدیم نهادگراست. با وجوداین، به نظر می‌رسد نهادگرایان هنوز مسیر زیادی را برای رسیدن به یک نظری? منسجم و هماهنگ در پیش داشته باشند.
    Abstract
    During a century after the advent of institutionalism, it has highly developed. Institutionalism appeared as a reaction against the excessive tendency towards formalism and also the absence of institutional theory in the mainstream economics. Institutionalism is divided into two main branches: new and old Institutionalism. The old institutionalism had reached the pinnacle of importance in the economic thoughts between the two world wars. New institutionalism arose in recent decades after the decline of the old Institutionalism. Although the old and new Institutionalisms are mutually exclusive, the new researches revealed that we can build Bridges between them. New institutionalism tries to join a theory about institutions to neoclassic theory. Tree main branches of new institutionalism are rational choice, historical and sociological institutionalisms that historical and sociological institutionalisms known as the cognitive institutionalism. The three branches of the new institutionalism are respectively relevant to the economics, politics and sociology. According to the comparative study, these three categories have several similarities and differences that shared paradigm can be found. Additionally, there are some analogies between the old and cognitive institutionalisms that are the symptomatic of their convergent perspectives. Nevertheless, institutionalists have to do much to reach a coherent and well specified theory.