عنوان پایان‌نامه

ارزیابی مدل های رتبه بندی چند معیاره برای تععین راهبردهای مدیریت دریاچه ارومیه بر مبنای توسعه پایدار



    دانشجو در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "ارزیابی مدل های رتبه بندی چند معیاره برای تععین راهبردهای مدیریت دریاچه ارومیه بر مبنای توسعه پایدار" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 60056;کتابخانه پردیس ابوریحان شماره ثبت: 716
    تاریخ دفاع
    ۱۸ شهریور ۱۳۹۲

    به منظور ارائه راهکارهایی واقع¬گرایانه با دورنما و هدف مدیریت راهبردی منابع آب حوضه آبریز و احیای زیست-بوم دریاچه ارومیه، راهبردهایی به روش SWOT تدوین و ارجحیت آن¬ها از طریق پنج روش تصمیم¬گیری چندشاخصه با الگوریتم¬های مختلف شامل: وزن¬دهی ساده، برنامه¬ریزی توافقی، VIKOR، TOPSIS و AHP اولویت¬بندی شد. برای ارزیابی راهبردها توسط مدل¬های مذکور، شش شاخص توسعه پایدار در گروه¬بندی¬های اقتصادی، اجتماعی، زیست¬محیطی و فنّی تعیین شد که با استفاده از روش بردار ویژه¬ی مدل AHP، شاخص حفاظت از منابع طبیعی و تعادل زیست¬محیطی بیشترین وزن را به دست آورد. از طریق ماتریس SWOT، با تحلیل محیط داخلی و خارجی حوضه مدیریتی آبریز دریاچه ارومیه، هشت راهبرد مدیریتی و سازه¬ای در چهار گروهِ تهاجمی، تغییر تدریجی، بهبود مستمر و تدافعی ایجاد شدند. با استفاده از ماتریس ارزیابی کمّی، راهبردهای بهبود مستمر، به عنوان جذاب¬ترین راهبردها تعیین شدند. بر اساس توانایی در ارضا نمودن هر یک از شاخص¬های پایداری، برآیند نتایج رتبه¬بندی پنج روش¬ تصمیم¬گیری چندمعیاره از روش¬های تلفیقی بردا، کاپ¬لند و میانگین¬رتبه¬ها مشخص شد. رتبه¬بندی نهایی کاملاً مشابه رتبه¬بندی مدل¬های VIKOR، برنامه¬ریزی توافقی و شباهت به گزینه ایده¬آل بود. مطابق این نتایج، "انتقال بین¬حوضه¬ای" و "بارورسازی ابرها" قعرنشین شدند و چون حدنصاب کافی برای سازگاری با توسعه پایدار را به دست نیاوردند، حذف شدند. به طور کلی گرایش تصمیم¬گیران به سمت راهکارهای مدیریتی بود و راهکارهای سازه¬ای امتیازات کمی به دست آوردند. مقایسه راهبردهای جذاب SWOT و راهبردهای برگزیده مدل¬های تصمیم¬گیری چندشاخصه، نشان داد که سه راهبرد از چهار راهبرد نخست مدل¬ها از جنس راهبردهای بهبودمستمر هستند. در مرحله تحلیل حساسیت، که اثر تغییر وزن پارامترهای ورودی را روی نتایج نشان می¬دهد، جایگاه رتبه نخست در تمام مدل¬ها، بی¬تغییر ماند. همچنین، مشخص شد که رتبه¬بندی¬های روش برنامه¬ریزی توافقی و VIKOR با کم و زیاد شدن وزن شاخص¬ها هیچ تغییری نمی¬کند، البته اگر در روش برنامه¬ریزی توافقی، پارامتر حساسیت (P) بی¬نهایت در نظر گرفته شود، در رتبه¬بندی¬ها، تغییر ایجاد ¬می¬گردد. مدل AHP به تغییرات وزن چهار معیار و وزن¬دهی ساده و TOPSIS به تغییرات وزن دو معیار حساسیت نشان دادند. در مجموع، مدل¬های VIKOR و پس از آن برنامه¬ریزی توافقی، سازگاری بهتری با این پژوهش نشان دادند. در پایان نیز راهبردهای رتبه¬بندی شده در سه گروه بر اساس آرایش رتبه¬بندی و بازه¬ای که امتیازها در هر مدل نوسان می¬کنند، دسته¬بندی شدند. در دسته اول راهبرد "ارتقاء مشارکت ذی¬نفعان در فرآیند آموزش، برنامه‏ریزی و اجرای الگوی بهینه مصرف آب با ایجاد و توسعه نهادها و تشکل‏های مردمی" قرار گرفت که در تمام مدل¬ها با اختلاف زیاد حائز رتبه نخست شده بود و راهبرد محوری نام گرفت. در دسته دوم، رتبه¬های دوم، سوم و چهارم تحت عنوان راهبردهای تکمیلی قرار گرفتند. دسته سوم نیز شامل رتبه¬های پنجم و ششم به عنوان راهبردهای متمم شد. کلمات کلیدی توسعه پایدار، مدیریت راهبردی، SWOT، مدل تصمیم گیری چندمعیاره، رتبه بندی، تحلیل حساسیت
    Abstract
    Given the significance of thorny issue of restoration of Uremia Lake, realistic steps which were corresponded with vision and target of strategic management of water resources of this catchment were suggested. The preference of strategies which were produced by SWOT matrix was assessed by five MCDM models such as: SAW, compromise programming, VIKOR, TOPSIS and AHP which are different in algorithm. In so doing, six sustainable development attributes in economic, environmental, social and technical categories were adopted. Due to Eigen method, the environmental criterion could gain the highest score. Owing to the result of SWOT matrix by analyzing internal (strength-weakness) and external (opportunity-threat) environment, eight strategies were produced in four groups such as: SO, WO, ST and WT. The QSPM matrix evaluated the attractiveness of scores and WO strategies were selected as the most attractive policy. In the light of capability in satisfying any of sustainability criteria, the final result of models were determined by three voting rules such as: Borda, CopLand and mean ranks. The aggregate rankings were totally similar to VIKOR, TOPSIS and compromise programming. Ultimately with regards this result, the weakest ones were" inter-basin water transfer" and "clouds fertilizations". These two strategies were omitted because they were lower than sustainability standard. Generally, Decision makers preferred managerial approaches to structural. Comparison of SWOT results and MCDM revealed that three of four selected strategies by MCDM models were WO strategies. In Sensitivity Analysis, by making some changes in weight of inputs, the results were assessed again. The top place in all models did not change. VIKOR was not sensitive to changes and when "P" parameter in compromise programming increased to ?, rankings of six strategies changed. SAW and TOPSIS were sensitive to two and AHP were sensitive to changes in four attributes weighting. Consequently, VIKOR and CP seemed appropriate to this study. At last, in the strategies were rated in three groups based on range of fluctiuoation in rankings. In the first group "promoting stakeholder participation in the process of training, planning and implementation of efficient water use pattern by developing institutions and public organizations" was present, which was selected as pivotal strategy. 2nd, 3rd and 4th strategies were put in supplement category. 5th and six strategies were setteled in compelementry category. Keywords Sustainable development, Strategic management, SWOT, Multi criteria decision making, Ranking, Sensitivity Analysis