عنوان پایان‌نامه

بازنمایی گفتمان هویتی انقلاب اسلامی در سیمای ملی (مطالعه موردی برنامه های صبحگاهی تلویزیون)



    دانشجو در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بازنمایی گفتمان هویتی انقلاب اسلامی در سیمای ملی (مطالعه موردی برنامه های صبحگاهی تلویزیون)" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61768;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4615
    تاریخ دفاع
    ۳۰ شهریور ۱۳۹۲
    دانشجو
    فاطمه حبیبی
    استاد راهنما
    سعیدرضا عاملی رنانی

    جهان امروز، عرصه نزاع‌ها و تقابل‌های گفتمانی است. انقلاب اسلامی ایران با مبانی هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی خاص خود حول دال مرکزی اسلام به ابداع و احیاگری امام خمینی (ره) توانست قواعد‌ اندیشگی جدیدی‌ ایجاد نموده و گفتمان نوظهوری از حقیقت را بر گفتمان‌های رقیب ارایه دهد. گفتمان انقلاب اسلامی زمینه بسیاری از تحولات و مناسبات را به وجود آورد که ‌یکی از این تحولات مهم را باید در نظام‌های معنایی ‏دانست.‏ انقلاب اسلامی به‌عنوان منشأ یک تحول پارادایمی ‌و گفتمانی در عرصه نظام‌سازی و تمدن‌سازی عصر حاضر مانعی جدی برای اندیشه مسلط جهانی، گفتمان لیبرال‌دموکراسی غرب محسوب می‌شود. لذا تمام تلاش گفتمان لیبرالیسم غربی‌ این است که این گفتمان از سر راه بشریت برداشته شود. قدر مسلم‌ این است که ‏انقلاب اسلامی، برای تحقق آرمان های خود و دستیابی به اجماع جهانی و تشکیل تمدن عظیم ‏اسلامی، به سازوکارهای هماهنگ و متناسب با ‏مبانی اعتقادی خود به منظور ایجاد ساختار تمدنی و نظام‌سازی نیاز دارد و نظام تولید ‏رسانه‌ای، به‌عنوان یکی از اجزای اصلی این گفتمان ‏خواهد بود. حال از آنجا که رسانه‌ها مهم‌ترین محمل‌ها برای بازنمایی محسوب شده و شناخت و باور عمومی‌ را شکل می‌دهند، جایگاه گفتمان انقلاب اسلامی و هویت نشأت گرفته از آن در‌ این بازنمایی‌ها محل تأمل این پژوهش است. با مروری که بر روی پژوهش‌های این حوزه‌ انجام شد، بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی به خودی خود و مطالعه مقوله هویت انقلابی در رسانه مورد تحقیق و مطالعه جدی واقع نشده است. ‏ در‌ این پژوهش با توجه به ویژگی‌های خاص برنامه‌های صبحگاهی از قبیل ژانر عامه‌پسند، پوشش مخاطب عام، تولید زنده، آیتم‌های متعدد و متنوع و قالب‌های ترکیبی، سه برنامه صبحگاهی سیمای ملی مورد مطالعه قرار می‌گیرند. برای فهم بازنمایی گفتمان هویتی انقلاب اسلامی در این برنامه‌ها از رویکرد تحلیل گفتمان لاکلا و موفه استفاده شده است. رویکرد نظری پژوهش در دو بعد ساختاری و محتوایی شامل رویکرد برساخت‌گرایانه‌ی هال به بازنمایی و دیدگاه‌های مقام معظم رهبری به‌عنوان سیاست‌گذار رسانه ملی در سطح کلان پیرامون گفتمان انقلاب اسلامی و حوزه‌های بازنمایی رسانه‌ای می‌شود. با توجه به گفتمان مقام معظم رهبری و تلخیصی از شاخص‌های هویت انقلابی در سند شاخص‌های راهبردی و فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، چهار حوزه بازنمایی شامل استکبارستیزی، حمایت از مستضعفین و عدالت اجتماعی، گفتمان امام خمینی (ره) و ولایت‌فقیه جهت تحلیل دلالت‌های گفتمانی برنامه های صبحگاهی مشخص می‌شود. برنامه‌ها با عدم رعایت سه اصل الزام به وجود پیام و نداشتن رویکرد خنثی، جریان‌سازی محتوایی و قالب و زبان نو، در اغلب مواقع صرفاً در جهت بازنمایی مسائل زندگی روزمره شهری عمل می‌کنند. اگر چه در برنامه‌های مورد تحلیل پژوهش، گفتمان انقلاب اسلامی و عناصر هویتی آن نفی نمی‌شود اما هیچ خبری هم از آنها نیست. رویکرد عادلانه‌ای از بازنمایی هویت انقلابی در کنار دو هویت دیگر یعنی هویت دینی و ملی در برنامه‌ها وجود ندارد. سایر موضوعات و دال‌ها بدون مخالفت آشکار با گفتمان انقلاب اسلامی به‌عنوان مسائل اجتماعی طرح و بیان می‌شوند. بدین‌ترتیب حساسیت نسبت به مسائل و دغدغه‌های انقلاب اسلامی به صورت نمادین نادیده گرفته شده و اغلب بر مسائل اجتماعی غیر‌حیاتی و حساسیت‌های مربوط به‌ آن در دراز‌مدت تأکید شده و در برخی موارد، پرداختن به مسائل اجتماعی در فضایی کاملاً خنثی، مسائل اجتماعی فوق اهمیت می‌یابد و ضرورت بیشتری نسبت به دال‌های گفتمان هویتی انقلاب اسلامی در نظر مخاطب پیدا می‌کنند. بدین‌ترتیب برای آنکه‌ یک گفتمان بتواند به‌عنوان مرجعی برای تعیین هویت به حساب ‌‌آید لازم است از یک پایداری نسبی برخوردار باشد. تکرار دال‌های گفتمانی خاص در رسانه می‌تواند این پایداری را ایجاد کند و گاهی برعکس طرد گفتمانی خاص از فضای رسانه‌ای، مخاطب را نسبت به وجود و جریان‌سازی آن بی‌خبر ساخته و این نبود را برای مخاطب عادی و طبیعی جلوه‌گر می‌سازد. گفتمان هویتی انقلاب اسلامی از پایداری نسبی شایسته‌ای در فضای رسانه ملی برخوردار نیست لذا نظام سیاست‌گذاری و تولید سیمای ملی در تعیین نسبت خود با گفتمان انقلاب اسلامی نیازمند بازنگری‌های جدی است. واژگان کلیدی‌: گفتمان هویتی، گفتمان انقلاب اسلامی، بازنمایی، برنامه های صبحگاهی
    Abstract
    Abstract The today’s world is field of the quarrels and discoursive reciprocities. The Islamic Revolution of Iran with bases of its particular ontology, anthropology and epistemology round central significance of Islam to coin and regeneration of Emam Khomeini could creat new thinking principles and present emergent discourse of fact against rival discourses. The discourse of the Islamic Revolution prepared the way for most of evolutions and relations that one of these important evolutions must be known in the meaning systems. The Islamic Revolution as origin of a paradigmic and discoursive evolution in field of system-making and civilization-making of present age be counted a serious obstruction for global hegemonical thought, liberal democracy discourse of west. So, all the attempt of libreralism discourse is that to remove this discourse from the way of humanism. It is certain that Islamic Revolution for acheievement to its desires and access to universal consensus and formation of huge Islamic civilization, need to coordinated and appropriated mechanisms with its bases of faiths in order to make civilizationare structure and making system and system of media production will be one of the major constituent of this discourse. The position of discourse of Islamic Revolution and derived identity of that in this representations is the place of thinking of this research. With a review had be done over researches of this domain, representations of the discourse of Islamic Revolution in its own and study of the subject of Revolutionary identity in medium hasn’t seriousely been studied. In this research considering particular characteristics of matinal programmes such as putative genre, covering the public audience, live production, numerous and various items and compound forms, three matinal programmes of native medium will be studied. For understanding the representation of the discourse of Islamic Revolution in this programmes has been used laclau and mouffe’s analysis of discourse strategy. The strategy of research in two dimensions of structural and contentional includes hall’s constructionist strategy to representation and Supreme Leader’s approaches as the policy-maker of native medium in high level about discourse of Islamic Revolution and domains of media representation. Considering the discourse of Supreme Leader of Islamic Revolution and a summarization of Revolutionary identity indicators in the document of strategic and cultural indicators of the Supreme Council of the Cultural Revolution, four representation domain become distinct included: decolonialism, protection of the poor and social justice, the discourse of Emam Khomeini and Guardianship of the Jurist for discoursive significations of matinal programmes. The programmes with non-observance of three principle obligation to existence of message and lack of natural strategy, contentional making- courses and new form and language often act only in direction of representation of the daily civic living. Although in analysed programmes of this research isn’t negated the discourse of Islamic Revolution and its identity items, but there is no news from them. There isn’t justly strategy of representation of Islamic identity in programmes with two another identities namely religious and native identity. Other subjects and denotes come up as social problems without clear opposition to Islamic Revolution. Thus, sensitivity to Islamic Revolution problems and apprehension has been ignored in symbolic and often has been emphasized on unimportant social problems and its related sensitivities in long-time and in some cases, dealing with social problems those be important in a completely natural space and find more importance toward significances of identitical discourse of Islamic Revolution in audience mind. In this manner, in order to considering a discourse as a refrence for determining identity need have a relative stability. The representation of special discoursive significances in medium can make this stability and sometimes inversely, special discoursive rejection from media space has made unaware the audience to existence and its making currency and normalizes natural and usual this lack for the audience. The identitical discourse of Islamic Revolution doesn’t has relative worthy stability in native medium space, therefore, making-policy and native medium production system needs serious reviews in determining its relation with the discourse of Islamic Revolution. Keywords: identitical discourse, the discourse of Islamic Revolution, representation, matinal programmes.