عنوان پایان‌نامه

بررسی ارتباط عناصر خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی (مطالعه موردی روستاهای منطقه کهمان شهرستان سلسله)



    دانشجو در تاریخ ۱۶ تیر ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی ارتباط عناصر خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی (مطالعه موردی روستاهای منطقه کهمان شهرستان سلسله)" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61687;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4518
    تاریخ دفاع
    ۱۶ تیر ۱۳۹۲
    استاد راهنما
    موسی عنبری

    هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین عناصر خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی روستاییان منطقه کهمان می¬باشد. بدین منظور سعی شده است که از یک چارچوب مفهومی تلفیقی ادبیات توسعه و مشارکت در قالب سه پارادایم (توسعه، ضد توسعه و پساتوسعه) استفاده شود؛ در واقع در این پژوهش از رهیافتی تلفیقی (چندبعدی¬سازی) از طریق انجام مطالعه اکتشافی و سپس انجام پیمایش میدانی و نهایتاً جهت تعمیق نتایج از فنون گردآوری رهیافت کیفی (مصاحبه، بحث گروهی متمرکز و مشاهدات محقق) بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای ساکن روستاهای منطقه کهمان شهرستان سلسله در سال 1391-1392 می¬باشد، که از میان 446 سرپرست خانوار؛ 404 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کیفی نیز با کمک گرفتن از نمونه¬گیری هدفمند و نظری؛ و انجام 26 مصاحبه و برگزار کردن چهار گروه پنج نفره جهت بحث گروهی متمرکز؛ اشباع نظری حاصل شد. نتایج به¬دست آمده نشان داد که روابط همبستگی محاسبه شده بین جهت گیری ارزشی(دینی)، اعتماد اجتماعی، تمایل به فعالیت جمعی و گروهی با چهار مولفه توسعه مشارکتی (مسئولیت پذیری، همدلی و درگیری ذهنی، انگیزه پیشرفت و مشارکت مدنی) رابطه معنادار مثبت و مستقیم وجود دارد. همچنین در تحلیل رابطه بین خانواده¬گرایی و طایفه¬گرایی با عناصر چهارگانه توسعه مشارکتی مشخص شد که با مسئولیت¬پذیری، همدلی و درگیری ذهنی و مشارکت مدنی دارای رابطه مثبت و معنادار و با عنصر انگیزه پیشرفت دارای رابطه معکوس و منفی می¬باشند (البته در تحلیل کیفی، نتایج تحلیل کمی در مورد وجود عدم رابطه بین خانواده¬گرایی و طایفه¬گرایی با انگیزه پیشرفت مورد تایید قرار نگرفت، که به نظر می¬رسد علت آن وجود نگاه نوسازی¬مدارانه «مادی- فردگرایانه» در بخش کمی و وجود یک نوع انگیزه پیشرفت جمعی- معنوی در بخش کیفی باشد). در بخش کیفی نیز نشان داده شد که عناصر خرده فرهنگ محلی عاملی تاثیرگذار بر توسعه مشارکتی هستند. همچنین در مورد نگرش روستاییان نسبت به دولت این نتیجه حاصل شد که به علت سوابق نامطلوبی که در ذهن روستاییان نسبت به دولت به¬وجود آمده، آنها دولت را در شکل یک مالک می¬بینند؛ نه در شکل یک حامی. به طور کلی نتایج تحقیق گویای آن است که هر چه ساختارهای سنتی بر اجتماع حاکم باشد، میزان همدلی، مسئولیت¬پذیری و همگرایی افراد نسبت به امور اجتماعی افزایش می¬یابد و دلایل ناکارآمدی و توسعه¬نیافتگی اجتماعات با سازوکارهای سنتی را بایستی در عوامل دیگری از جمله؛ غلبه گفتمان¬های غیرمشارکتی توسعه و نگرش توسعه دولت¬محور جستجو نمود
    Abstract
    Abstract The main objective of this research is to investigate the relationship between Local subculture components with villagers participatory development in kahman region. To do so, an integrated conceptual framework of participation and development literature with three paradigm (development, anti-development, post-development) is used; in fact in this research the exploratory study; survey were conducted. Finally, the qualitative research collection technigues were used to generalize results (interviews, focus group discussions and researchers observation). The statistical society includes all the habitant householders from kahman villages in Selseleh city during 2012-2013, from 446 householders;404 ones participated in interviews in qualitative section, the theoretical saturation was obtained using purposeful sampling, conducting 26 interviews and holding 4 group include 5 members for group discussion. Resalts showed that there is a significant relationship between value (religious) orientation, social trust, tendency to participation in group with four factors of participatory development (responsibility, empathy and cognitive involvement, motivation for development and civil participation). In addition; analyzing the relationship between familism and tribism with participatory development quadruple components it was characterized that they have a positive relationship with responsibility, empathy and cognitive involvement, motivation for development and civil participation and a negative relationship with the motivation for development (of course, in qualitative analysis; the quantitative analysis results weren’t confirmed about lack of relationship between familism and tribism with the motivation for development. It seems that it’s reason is the reconstructive (material- individualism) view in quantitative section and a kind of spiritual-cooperative motivation for development in qualitative section). In qualitative section it was shown that local subcul