عنوان پایاننامه
تحلیل انتقادی گفتمان های عکاسی ایران(۱۳۹۰-۱۳۵۷) با تکیه بر تبارشناسی فوکوئی و متد تحلیل گفتمان فرکلاف و ون دایک
- رشته تحصیلی
- عکاسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 62120
- تاریخ دفاع
- ۲۱ بهمن ۱۳۹۲
- استاد راهنما
- نعمت اله فاضلی, مهرداد نجم آبادی
- دانشجو
- حسن زین الصالحین
- چکیده
- تاریخ عکاسی ایران، تافته¬ای جدا بافته از تاریخ این سرزمین در جمیع جنبه¬هایی که آن را ساخته-اند، نیست. با تمام تحقیقاتی که در این تاریخ انجام شده است، باز هم حقیقتاً مورد غفلت قرار گرفته است. غفلت بدین جهت که علی¬رغم تاریخ¬نگاری¬های گاه¬شمارانه در دهه¬های آغازین ورود عکاسی به ایران و همچنین با وجود تحقیقات زیبا¬شناختی و فلسفی در دهه¬های پایانی این تاریخ، با تحقیقات بسیار اندکی مواجهایم که به تاریخ سیاسی و اجتماعی عکاسی در ایران پرداخته باشند. به جرأت می¬توان گفت، هیچ تحقیقی پیرامون عکاسی ایران وجود ندارد که به کل تاریخ آن با چارچوب مفهومی مشخص و از دریچه¬ای خاص، پرداخته باشد. بنابراین، ضرورت پژوهشی همه¬جانبه با تحلیل¬های کیفی و همچنین انتقادی در کل تاریخ یکصدو هفتادسالهی عکاسی در ایران ایجاب می¬شود. پژوهشی که براساس واکاوی بنیان¬ها و ساختارهای کلان سیاسی، اجتماعی و ... استوار بوده و به شکلی انضمامی و نه صرفاً انتزاعی انجام می¬شود. بر همین اساس و همچنین با توجه به آن چه که در بالا گفته شد، مسئله¬ی بنیادین این تحقیق، بررسی کل تاریخ عکاسی ایران با همه فراز و نشیب¬هایش و با توجه به ساختارهای کلان جامعه¬ای به مانند ایران است. مسئله¬ای که با به حاشیه¬راندن تلقی¬های زیباشناختی و گاه¬شمارانه از این تاریخ، سعی می¬کند، بدنه¬ی اصلی عکاسی را در هر مقطع از تاریخ را مشخص کرده و مورد تحلیل انتقادی قرار دهد. برای این منظور از دریچه¬ی «گفتمان»، «تحلیل گفتمان» و «تحلیل انتقادی گفتمان» به تاریخ عکاسی ایران نگاه می¬شود. بنیان مفهومی و روش¬شناختی این تحقیق را اندیشه¬های «دیرینه-شناختی» و «تبارشناختی» میشل فوکو تشکیل می¬دهد و بهره¬گیری از نظریات دیگر اندیشمندان به فراخور نیاز و به جهت پربارکردن این تحقیق، تنها در پیوست با نظریات فوکو انجام می¬شود؛ بنابراین، هدف از این تحقیق در پرداختن به مسئله¬ی فوق¬الذکر، باستان¬شناسی پدیده¬ای با نام عکاسی در ایران به منظور نشان¬دادن نقش «تکنولوژیک» عکاسی در نظام معرفتیِ جامعه¬ای به مانند ایران بوده و در مرتبه¬ی دیگر قصد دارد، تبار گفتمان¬های تاریخ عکاسی ایران را واکاوی کرده و نقش «ایدئولوژیک» عکاسی در این گفتمان¬ها را آشکار کند و همچنین به بسترسازی این گفتمان¬ها برای روابط قدرت (نه صرفاً سیاسی) و مقاومت و به تبع آن سوژه و ابژه¬سازی¬ها بپردازد. چرخشی معرفت¬شناختی از «ملکوتی¬گری» به سمت «ناسوتی¬گری» و گسست از نظام مشابهت مبنی بر تأسی و زیستن در نظامی از این¬همانی¬ها که این بار نه زبان، بلکه تصویر بر آن دامن می-زند،اسطوره¬شدن «واقعیت»، به تبع این گسست معرفتی و همچنین شکل¬گیری عقلانیتی که واقعیت تصاویر عکاسی را «حقیقت» محض جلوه می¬داد، نتایجی هستند که در بادی امر حاصل می¬شوند؛ نتایجی که گفتمان عکاسی در قطعی و حتمیگشتن آن¬ها، بیش از هر تکنولوژی نوین دیگری نقش داشته است. در ادامه نگارنده ثابت می¬کند که گفتمان¬هایی «سیاسی»، «اجتماعی» و «فرهنگی» با تغییر و تحولات گوناگون ساختاری در طول تاریخ عکاسی ایران و در مقاطع مختلف و به دلایل بسیار صورت¬بندی و غالب آمده¬اند. آن چه که در این روند اهمیت قابل توجه¬ای پیدا می-کند، فرآیندی است که در طی آن، سیاست عقلانی¬تر می¬شود و در یک مرتبه پشت امر اجتماعی و در مرتبه¬ای دیگر پشت امر فرهنگی می¬نشیند تا هژمونیک شود. در نهایت، این تحقیق با بررسی هم¬زیستی گفتمان سیاسی و اجتماعی به کشمکشی ناآشکار میان آن¬ها که خود را در گفتمان فرهنگی نشان می¬دهد، می¬رسد. مهم¬ترین نتیجه¬ای که این نظم گفتمانی به همراه دارد، برساختن «هویت» است؛ هویتی که در صورت و چهره¬ی آدمی تجلی یافته و در «عکس» خانه می¬کند و همین امر آدمی را «سوژه» و «ابژه¬» ی روابط قدرت موجود در تار و پود جامعه می¬کند؛ جامعه¬ای که سیاست، امراجتماعی، فرهنگ، اقتصاد و دیگر مؤلفه¬های آن از یک سادگی با چرخش¬هایی خاص به یک پیچیدگی خاص رسیده¬اند
- Abstract
- The history of Iranian photography is not isolated from the other aspects of the history of this country. In spite of its noticeable importance of this history in understanding the developmental process and orientations of Iranian photography, it has been really neglected in the conducted studies, to date. Most of the existing documented studies include chronological historical records of the early decades and aesthetic-philosophical researches in the recent decades; and very few studies have dealt with the social and political history of photography in Iran. Moreover, it can be said that there is no research in the Iranian photography considering various aspects of its historical background with a clear conceptual framework and a recognized perspective. There is, therefore, the necessity of a comprehensive study with qualitative and critical analysis in the whole one hundred seventy years of photography in Iran. The present study aims at probing the basic socio-political structures in a concrete documented -and not abstract- manner. In this line, the researcher, here, attempts to analyze the history of Iranian photography with all its changes during different periods of its development in a country like Iran with its bedrock social and political structures. Attempts have been, also, made to identify the main body of photography at every juncture of history with a critical perspective, marginalizing the aesthetic and chronological perceptions. Studies of "discourse", "discourse analysis", and "critical discourse analysis" were used for this purpose. The main conceptual and methodological foundations of this study were formed by Michel Foucault's "archaeological" and "genealogical" knowledge. Other scholars' opinions have been, also, used in line with Foucault's ideas, when necessary. Hence, it can be said that the main objective of this study was to analyze the background of the phenomenon called photography in order to demonstrate its "technologic" role in the epistemic system of Iran. The second objective of this study was to analyze the emersion of different discourses in the history of Iranian photography to reveal the "ideological" role of photography in shaping "power" relations (not just political), resistance, and in making subsequent "subject" and "objects". As the results of the study reveal, an "epistemic turn" seems to have happened from spirituality- into materiality-oriented caprices, which by itself has led to a kind of discontinuity from the "resemblance" based upon "emulation" and living in a "tautological" system. This time, of course, the change is enhanced by the language of the images, and not the words. Forming "the myth of reality" can be considered a consequent of this epistemic turn in a kind of rationality which presents the "reality" of photographic images as the mere "truth". The researcher discusses that the discourse of photography has been more effective than any other new technology in shaping and stabilizing such beliefs. The present study, also, confirms "political", "social", and "cultural" discourses with the structural evolutions and vicissitudes in the history of Iranian photography in different periods have been formed and dominated. What is of considerable importance, here, is the process during which the politics becomes more rational and "hegemonic" as sitting behind the social issues in one period and the cultural ones in another. The researcher, finally, examined the symbiosis between social and political discourses, revealing an obscure struggle between them, hidden in the layers of cultural discourses. It is, lastly, concluded that the most important consequent of this order of discourse can be seen in the construction of "identity". This identity is presented in the human face and facial expressions in "photographs"; and this is what making human the "subject" and "object" of the existing power relations in the fabric of society- the society in which social issues, besides its cultural, economic, and the other components have undergone specific rotations turning them from a particular simplicity into a certain level of complexity.