عنوان پایاننامه
باز طراحی منظر محله شهر آرای تهران با رویکرد منظر شهری دوستدار کودک
- رشته تحصیلی
- معماری منظر
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 62940
- تاریخ دفاع
- ۲۱ بهمن ۱۳۹۲
- دانشجو
- فرزانه حاجی قاسمی
- چکیده
- کودکی یکی از مهمترین مراحل زندگی آدمی ست که پایههای شخصیتی هر فردی را بنا مینهد. کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک، هر فرد دارای سن کمتر از ?? سال را کودک می داند.بر اساس پارادایمجدیدجامعه شناسیکودک؛ ارتباط کودک با گروه های مختلف اجتماعی در مناظر شهری؛ مهمترین رکن در ادامه حیات یک جامعه است. اما تضاد اغلب مناظر شهری معاصر با نیازها و خواستهای کودک، ادراک او را دچار اختلال کرده و شهر را به مسیرهای ارتباط دهنده فضاهای خاص او بدل کرده است. بر این اساس توجه به موضوع «کودک و شهر» از سه دهه پیش آغاز شده است. طرح «Child Friendly City» یا همان«شهر دوستدار کودک» که مهمترین و جامعترین آنها قلمداد میگردد؛ نتایجی چون شهر دوستدار کودک بم، اوز و تهران را در حدود تصویب طرح و یا اجرا به دنبال داشته است. اما با وجود تمامی نقاط قوت طرح، چند نقد اساسی بر تصویب و اجرای آن در ایران وارد است. نخست آنکه، ترجمه «شهر دوستدار کودک» رابطه دو سویه کودک و شهر را، رابطهای فاعل و مفعولی مینمایاند. همچنینمؤلفههای کالبدگرایانه و عملکردگرایانه «CFC»، به ارائه الگوی جهانی و غیر واقعی از شهر و کودک میپردازد و از طرفی هویت و زمینه تاریخی شهرهای ایرانی به حاشیه میرود و از طرفی تمایلی به تزریق هویت جدید دیده نمیشود.در مورد میزان و نحوه مشارکت کودک در محله نیز با نگاهی افراطی در نظر و نگاه تفریطی در عمل، حدود و راهکارهای اجرایی دقیق وجود ندارد. میتوان امیدوار بود با رویکردی منظرین به بومی ساختن طرح «CFC»در ایران کمک کرد؛ لذا در این پروژه با عنوان «باز طراحی منظر محله شهرآرا»، سعی بر این است با تدوین منشور «منظر شهری دوستدار کودک»، مشارکت کودک در شهر در اولویت قرار داده شود و با سه راهبرد توسعه زندگی پیاده، فعالیت کودک در فضای جمعی و طبیعتگرایی، به ایجاد حس امنیت، هویت ، تعلق به مکان و لذتدر منظر محله شهرآرا کمک کرد. جهت جلب مشارکت کودکان در این پژوهش، از مدل مشارکتی دیوید دریسکل استفاده می شود تا تحلیل های دقیقی از مکان و منظر شهرآرا به دست آید.
- Abstract
- Childhood is one of the most important stages of humans’ life. Convention on the rights of the child defines child as anyone under the age of 18. According to the new child sociology paradigm, child’s relationship with different social groups inside urban landscape is the most important foundation for the survival of a society. However, most urban landscapes contradict the needs of children thus leading to cognition disorder in children and making the city only a connector of their special spaces. Accordingly, the relationship between child and city has received attention during the last three decades. Child friendly city (CFC) is one of the most important and comprehensive plans in this area which has led to several outcomes such as the approbation or implementation of the plan in the cities of Bam, Evaz, and Tehran. Despite all the strengths of the plan, its approbation and implementation in Iran can be criticized from several aspects. First, CFC has been translated as “child loving city” in Persian. Although the relationship between child and city is bilateral, this translation presents it as the relationship between the actor and the effect. Second, the anatomic and pragmatic components of CFC display a global as well as unrealistic view of both city and child which undermines the identity and history of Iranian cities while demotivating the development of a new identity. In terms of the level and method of child participation in neighborhood, the plan is accompanied with overindulgence in theory and deficiency in practice and fails to provide the boundaries and implementation strategies. We argue that a landscape approach can be used to create a domestic version of CFC. Hence, this project, entitled “redesign of the landscape of Shahr-Ara neighborhood”, aims at promoting child participation in the city through the development of a CFC charter. It also aims at improving the feelings of security, identity, attachment, and pleasure in the landscape of Shahr-Ara n